با اين سخنان پيام ضعف به دشمن مخابره نکنيد
«رئيسجمهور با اظهارات نسنجيده، پيام ضعف به دشمن مخابره نکند.»
روزنامه جام جم در سرمقاله خود نوشت: آقاي روحاني چندي قبل درباره لغو تحريمهاي تسليحاتي گفته است: «اين توافق اگر تا سال آينده باقي بماند تمام تحريمهاي تسليحاتي سازمان ملل عليه ايران به طور کامل برداشته ميشود و اين يعني هر سلاحي را ميخريم و ميفروشيم و آماده هستيم براي خريد هر نوع سلاح.»
اولا: رئيسجمهور محترم با اين سخنان خيال اروپا و آمريکا را راحت کرد که حداقل تا يک سال آينده هر اتفاقي که بيفتد، ايران از برجام خارج نخواهد شد. در حقيقت اين پيام به طرف مقابل منتقل شد که حتي اگر اروپا براي تامين منافع اقتصادي ايران هيچ اقدامي هم انجام ندهد، اگر هيچ نفتي از ايران خريداري نشود، اگر هيچ کانالي براي پرداختهاي ايران ايجاد نشود، کشورمان از برجام خارج نخواهد شد، چرا که چسبندگي ايران به برجام در حدي است که يک سال ديگر هم به اميد لغو تحريمهاي تسليحاتي در اين توافق بماند.
بهخصوص بيان اين جملات در اين برهه زماني در تعارض با کاهش تعهدات برجامي بود و اعتبار تهديدات و اقدامات ايران را براي طرف غربي از بين ميبرد؛ يعني اگر ايران هم اقدامي در راستاي کاهش تعهدات هستهاي انجام دهد، طرف اروپايي و آمريکايي اين اقدامات را جدي نخواهند گرفت، چرا که آخر بازي را از هماکنون ميدانند.
ثانيا: مسأله اصلي کشور در حال حاضر تحريمهاي تسليحاتي است يا اقتصاد؟ مگر برجام براي رفع مشکلات نظامي ايران بسته شد؟ مگر هدف برجام، حل مسائل معيشتي مردم نبود؟ در شرايطي که مردم مشکل معيشتي دارند و اقتصاد مسأله اصلي کشور است، چرا بايد يک سال ديگر فشارهاي معيشتي را تحمل کنند به اميد اينکه شايد پس از آن بتوانيم تسليحات بخريم؟ اتفاقا در نتيجه تحريمهاي تسليحاتي و موشکي، کشورمان به توانمنديهاي فوقالعادهاي دست يافته است که نتيجه آن در مبارزه با داعش و گروههاي تروريستي در سوريه و عراق مشاهده شد. آخرين نمونه موفقيت ايران در خودکفايي تسليحاتي، مواجهه با پهپاد آمريکايي بود که اقتدار زيادي براي کشورمان ايجاد کرد.
راغفر: فاصله درک مردم و ادعاي روحاني از زمين تا آسمان است
يک سايت حامي دولت نوشت: در حالي که اين روزها مردم با گراني افسارگسيختهاي ناشي از تحريمها و افزايش نرخ ارز دست و پنجه نرم ميکنند، بر اساس اعلام مرکز آمار تورم ساليانه در حدود 42 درصد است، اما تورم نقطه به نقطه تا حدودي کاهش پيدا کرده است، از سوي ديگر حسن روحاني بر پايه برخي از آمارهاي اقتصادي ميگويد در سال جاري، وضعيت اقتصادي ثبات پيدا کرده و از بار مشکلات مردم کم شده است.
فرارو درباه اين سخنان، از قول حسين راغفر کارشناس اقتصادي مينويسد: دولت يازدهم، در ابتداي کار خود تورم موجود را به دولت قبل ربط ميداد «اينکه آقاي رئيس جمهور اعلام ميکند، در 5 ماهه امسال نسبت به سال گذشته از بار مشکلات مردم کم شده و ثبات بر قيمتها حکمفرما شده، به هيچ عنوان مردم چنين چيزي را در زندگي خود احساس نميکنند.»
وي با اشاره به اينکه بر اساس اعلام مرکز آمار تورم ساليانه 42 درصد افزايش پيدا کرده است، گفت: «اين به معناي آن است که سرعت رشد قيمتها نسبت به سال گذشته 42 درصد بيشتر شده، اين در حاليست که پارسال نيز با توجه به افزايش ناگهاني و 3 برابري نرخ دلار، وضعيت اقتصادي اوضاع نابساماني را پشت سر گذاشت.»
راغفر با تاکيد بر اينکه طي دو سال گذشته قدرت خريد مردم بين 60 تا 70 درصد کاهش يافته است، افزود: «در حاليکه قيمت کالاها و خدمات با افزايش بيش از 3 برابري همراه بوده، اما در مقابل آن نرخ دستمزد به اندازه افزايش نرخ تورم زياد نشده و به همين خاطر نيز هست که قدرت خريد مردم بسيار کاهش يافته است.»
اين استاد دانشگاه اضافه کرد: «آنچه مردم در زندگي روزمره خود با آن روبهرو هستند، با آن چيزي که آقاي روحاني از بهبود شرايط اقتصادي ميگويد، از زمين تا آسمان با هم متفاوت است، مردم وقتي براي خريد به مغازه مراجعه ميکنند و رشد قيمتها را مشاهده ميکنند، ديگر درک سخناني نظير اينکه شرايط ثبات پيدا کرده و بهتر شده، برايشان بسيار دشوار است.»
همچنين محمدقلي يوسفي استاد دانشگاه علامه طباطبائي تصريح کرد: آمارهاي اقتصادي مثبت بايد در زندگي مردم نمود داشته باشد.
اين استاد دانشگاه افزود: «بهتر است آقاي روحاني دستاوردهاي خود را بهخصوص در حوزه اقتصادي براي مردم تشريح کند، تا بتوان بر اساس اين بازگو کردن اقدامات دولت، اين کارها را مورد بررسي و تحليل کارشناسي قرار داد.»
زيباکلام: مردم از رأيدادن به اصلاحطلبان سرخورده شدهاند
صادق زيباکلام ميگويد با توجه به عملکرد دولت و فراکسيون اميد، خيلي از کساني که به اين طيف رأي دادند، تمايل مجددي به اين کار ندارند.
اخيراً حسين مرعشي سخنگوي کارگزاران با لحني طعنهآميز به ايرنا گفته بود: اگر ظرفيتهاي تکنوکراتيک (فن سالاري) سياسي را بتوانيم بسيج و وارد انتخابات کنيم يعني شخصيتهاي موثر فن سالار و سياستدان را براي حضور در انتخابات قانع کنيم هم ميتوانيم پيروز شويم و هم کارآمدي مجلس را افزايش دهيم.»
وي يکي از مسائل مورد غفلت اصلاحطلبان را وجود ظرفيتهاي متعدد دانست و گفت: «اگر قرار باشد روزي نيروهاي راديکال را به صحنه بياوريم ميتوانيم صفايي فراهاني، حجاريان، علويتبار و عبدالله نوري را استفاده کنيم و اگر قرار شد محافظهکاران را بياوريم امثال عارف را ميتوانيم به کار بگيريم.»
اما صادق زيباکلام در واکنش به اين سخنان، به فرارو گفت: سخنان مرعشي خوشبينانه است. با توجه به عملکرد فراکسيون اميد و همچنين دولت حسن روحاني، خيلي از کسانيکه به ليست اميد در دو انتخابات گذشته راي دادند، تمايلي به شرکت در انتخابات ندارند.»
وي با اشاره به اينکه ليست اميد و آقاي روحاني به هيچ عنوان نتوانستند مطالبات رايدهندگان را برآورده سازند، گفت: «مردم از خود سؤال ميکنند، با راي به آنها در حال حاضر چه چيزي در حوزههاي سياست داخلي و خارجي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي تغيير کرده است.»
وي ادامه داد: «در حال حاضر بدنه اجتماعي اصلاحطلبان هيچگونه تمايل و رغبتي براي شرکت در انتخابات ندارند و در اين زمينه اصلاحطلبان بايد اول به اين فکر باشند، که چگونه ميخواهند مردم را مجاب به شرکت مجدد در انتخابات کنند.»
زيبا کلام گفت: «آثار انتخابات سالهاي ?? و ??، مردم را بسيار سرخورده کرده و به نوعي اين دعوت اصلاحطلبان به راي به ليست اميد و حسن روحاني تبديل به باتلاقي براي اصلاحطلبان شده که درآمدن از آن بسيار سخت و مشکل است.»
انتخاب: شعار «تکرار مي کنم» طنزي تلخ براي مردم شده است
محافل اصلاحطلب حامي دولت ميگويند تاکتيکهاي گذشته اين طيف در انتخابات در حالي که کارنامه ناموفق دارند، جواب نميدهد.
سايت انتخاب نوشت: آنچه در وضعيت کنوني بيش از هر مسئله ديگري اصلاحطلبان را در تنگنا قرار داده، خلأ راهبرد و نداشتن ابزار لازم براي تکرار بر ادعاي «خاص بودن» خود است. اگر در گذشته آنها طرحي از «اميد به آينده»، «تغيير وضعيت» و «جلوگيري از به قدرت رسيدن تندروها» را تبليغ ميکردند، در سالهاي بعد از 1392 به نظر ميرسد تمامي اين ابزارها را از دست دادهاند.
هر چند در ابتداي ائتلاف با ميانهروها و حمايت از دولت روحاني، امضاي برجام و بهبود نسبي اوضاع اقتصادي کشور، زمينه را براي پيروزي آنها در انتخابات مجلس 94 و انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي اسلامي شهرها در 96 فراهم کرد اما از اقبال بد آنها ظهور «ترامپيسم» آه از نهاد اصلاحطلبان بلند کرد و هر آنچه که براي نابودي «خاص بودن» آنها لازم بود را ايجاد کرد.
وضعيت اقتصادي در نتيجه تحريمها، عدم توانايي و اقناع دولت روحاني در پاسخگويي به خواستههاي شهروندان، ناکارآمدي ليست «اميد» و نمايندگان اصلاحطلب در مجلس و بيشتر از همه بيبرنامگي و ضعف شوراي 30 نفره شهر تهران در مقام نماد اعتماد شهروندان به اصلاحطلبان، همگي مزيد بر علت شدند تا شهروندان ديگر نه تنها اعتماد به «تفاوت» را باور نداشته باشند، بلکه شعار «تکرار ميکنم» را همچون طنزي تلخ قلمداد کنند.
گزارش خبر آنلاين از اختلافها در شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان
عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان ضمن حمله به عارف گفت برخي اعضاي شورا قدرتطلب هستند.
خبر آنلاين در اينباره نوشت: اختلافها در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان با نزديکتر شدن به انتخابات رو به افزايش است و صداهاي مختلفي از درون آن به گوش ميرسد.
مشاور خاتمي گفت: درواقع اين هسته اصلي يا به تعبيري اصلاحطلبان اصلي که به ماندگاري نظام سياسي وفادارند، اما بهطور جدي به تغييرات بنيادين و ساختاري هم معتقد هستند متفاوت با گذشته است.
در کنار اينها افرادي در جبهه اصلاحات و حتي در درون شوراي عالي سياستگذاري هستند که بدون تعارف به هيچچيز جز حضور در صحنههاي قدرت فکر نميکنند که اين نگاه درواقع همان دوگانه اصلاحطلبان جامعهمحور و قدرتمحور را شکل ميدهد. امروز تا حدود زيادي خود شوراي عالي سياستگذاري تجلي اين دوگانه و اين دو نگرش است. بهنظر در اين رابطه شايد نتوان خيلي کار تشکيلاتي انجام داد و تنها راه باقيمانده اين است که هرکدام از اين دو نوع نگرش به چه ميزان بتوانند افکار عمومي جامعه را با خود همراه کند.
او در پاسخ اين سؤال که «نماينده اين تفکر در شوراي عالي سياستگذاري چه کساني هستند؟ منظورتان از افراد معطوف به قدرت، مثلاً کارگزاران است؟»، ميگويد: نميخواستم اسم نميبرم، اما فکر ميکنم در چند سال کنشگري اصلاحطلبان و فعاليت شوراي سياستگذاري کاملاً مشخص است که چه کساني اين نگاه را دارند. بله، شايد نتوان از کنار اين نکته ساده گذشت، بايد تأييد کنم که کارگزاران، البته بخشي از اين طيف اين نگاه را دارند. کارگزاران هم عملاً به دو طيف تقسيم ميشوند که صداي کارگزاران قدرتمحور بلندتر از باقي اعضاي اين حزب است.
من فقط دوره اول در شوراي سياستگذاري بودم و دوره دوم و سوم کنارهگيري کردم. دليل اصلي کنارهگيري هم اين بود که عملاً هيچنوع رفتاري که بيانگر اعمال مديريت قاطع و در عين حال مديريت سياسي در شوراي عالي سياستگذاري از سوي آقاي عارف باشد، نديدم. اين شيوه مديريت نهتنها موجب کنارهگيري من شد بلکه افرادي همچون آقاي محمدرضا خاتمي هم به اين دليل از شورا کنارهگيري کردند. اين نقطه ضعف واقعيتي است که نميشود کتمان کرد، اما البته اين هم واقعيتي است که فعلاً رياست شوراي عالي با آقاي عارف است.
در حالي که عارف مجري دستورهاي خاتمي و برخي سران جبهه اصلاحات بوده، ناصري با فرافکني ميگويد: آقاي عارف بايد در رفتار مديريتي خودش بهطور جدي تغيير ايجاد کند، در غير اينصورت حاشيههايي که براي ليست مجلس دهم و شوراي شهر ايجاد شد، کماکان ادامه خواهد داشت.
وي ميافزايد: البته باور خود من اين است که هنوز بحث نامزدشدن و کانديداتوري آقاي عارف براي رياست جمهوري از ذهن ايشان و مشاوران حلقه اوليهشان پاک نشده است. اگر کسي بنا باشد از رفتار سياسي خودش قاطعانه دفاع کند، بايد در جامعه هزينهپردازي کند، اما چنين ويژگي را در آقاي عارف نميبينم.