به گزارش بلاغ،همزمان با سالگرد شهید رجایی و یارانش، نمایشنامه مجلس قتل رئیس جمهور به نویسندگی و کارگردانی امیر امیری قرار است در تماشاخانه سرو اجراخوانی شود. این نمایشنامه از معدود آثاری است که به صورت خاص به موضوع ترورهای دهه شصت میپردازد.
از جمله نقشخوانهای این اجرا میتوان به محمدمهدی حاجیعلی بهعنوان صحنه خوان، کامبیز نیکآمیز، فریاد جودی، پوریا فرجی، مینا ترکمن، مهشاد بهبودی، زهرا بهاری، مریم قسمتکننده، حمید فردین، هانیه یوسفی و محمد معین حاجیعلی بهعنوان بازیگر حضور دارند. در خلاصه این نمایشنامه آمده است: «مکافات جنایت همیشه مرگ نیست، گاهی خون سیاوش نقابی میشود از نخوت و تا روز ابد گریبان گیر دستهای آلوده میماند.»
امیر امیری نمایشنامهنویس و کارگردان تئاترهای انقلاب و دفاع مقدس درباره آثاری که سالهاست در این عرصه کار میشود، میگوید: موضوع اصلی این است که ما امروز زبان تئاتر دفاع مقدسی را هنوز پیدا نکردهایم. همه کارهایی هم که به نام دفاع مقدس نوشته میشوند یا روی صحنه میروند، اکثریت ضد جنگ هستند، به این معنی روح حماسه و مقاومت در آنها وجود ندارد.
وی در این باره میافزاید که مشکل این است ما بیشتر از بازماندگان یا خانوادههای شهدا، گریهها، اشکها و دلتنگیها را نشان دادهایم و مردم را فراری کردهایم و فکر میکنیم اینها تنها خاصیت دراماتیک دارد درحالیکه موضوع و اصل نگاه ارزشی، انقلابی و حماسی دفاع مقدس را فراموش کردهایم.
گفتوگویی درباره نمایشنامه ماجرای قتل رئیس جمهور و آسیبهای آثار دفاع مقدس و حماسی با امیر امیری در ادامه انجام دادهایم:
*به عنوان سؤال نخست درباره نمایشنامه خودتان توضیح بفرمایید محوریت داستان چه شخصیتهایی هستند و چطور شد که به این موضوعی که تا به حال در تئاتر بدان پرداخته نشده است، توجه کردید؟
خب من میخواستم کاری درباره مسعود کشمیری فردی که به بمب گذاری دفتر ریاست جمهوری پرداخت و باعث شهادت شهید رجایی و باهنر شد، انجام دهم. چندین مرتبه متونی را نوشتم اما خودم از آنها راضی نبودم، پس از آن حتی یک فیلم سینمایی هم دربارهاش دیدم که در بخشهایی به این موضوع میپرداخت و همین هم مرا بیشتر ترغیب کرد که کار را ادامه دهم.
در مجموع به این نتیجه رسیدم که کارم را شروع کنم، کلی طرح و ایده اولیه در ذهنم بود، تصمیم گرفتم تمرکز را بر موضوع ترورهای بزرگ بگذارم، اینکه تروریستهای بزرگ چطور پس از جنایاتی که انجام میدهند زندگی میکنند، چرا که اینها به هرحال به لحاظ امنیتی نمی توانند آشکار زندگی کنند و در نهایت آیندهشان به چه صورتی میشود.
*برای این امر به دست آوردن مستندات هم متبادر شدید؟
بله یک مجموعه اطلاعات از زندگی کشمیری به دست آوردم، تفاوت دیدگاهها و عقاید او را بررسی کردم، اینکه یک زمانی کلاس رقص میرفته یک زمان دیگر مهندس بوده و در مجموع یک رقاص سیاست مداری که بعدها تروریست شد، از او درآمد که من هم یک قصه از آن درآوردم.
در نهایت شش تابلو نقاشی نمایشی خلق کردم که ارتباط محتوایی و موضوعی با هم داشت اما هر کدام قصه جداگانهای از هم دارد.
این را هم بگویم که معمولا نمایشنامهها سالهای زیادی در ذهن من میمانند اما در مدت کوتاهی به نوشته تبدیل میشوند، بنابراین این کاررا هم من در ظرف دو ماه نوشتم اما ده سالی در ذهنم ایده پردازی شد.
*چرا تصمیم گرفتید کار را اجرا خوانی کنید تا اینکه بخواهید اجرای عموم و ایفای نقش بازیگران را روی صحنه داشته باشید، بهرحال این کار با اجرایش می تواند دریچهای برای کارهای بعدی انقلابى در این عرصه باشد و مخاطبان زیادی را جذب خود کند، بنابراین آیا این قابلیت را در کارتان دیدید یا خیر؟
واقعیت این است که کار کردن با موضوعات جدی تئاتر این روزها خیلی دشوار شده است. شاید باید یک تئاتر طنز با کنایههای جنسی به همراه رقص و موسیقی عجیب و غریب در کار داشته باشی تا در نهایت در یک سالن خصوصی هم اجرا بگیری و درآمدزایی داشته باشیم!
یا اینکه یک کارهای شعاری مدیرپسند بدون محتوا که همه چیز آن روی آب است در سالنهای دولتی روی صحنه ببریم، که باز برای این نوع کار هم به جز موضوع شعاری نیاز به ارتباطات خاص داریم.
بنابراین برای این دست کارهای جدی شاید خیلی شانسی وجود نداشته باشد، من هم که تصمیم گرفتم کار را با بچههای کارگاه خودمان شروع کنم و البته چند بازیگر حرفهای تر هم بدان اضافه کنم، در مجموع اجراخوانی یازده کاراکتر و اجراخوان دارد هرچند سی شخصیت در نمایشنامه موجود است.
در تئاتر امروز یا باید با موسیقی و کنایههای جنسی کار کنی یا اینکه کارهای شعاری مدیرپسند به اجرا ببریم!
همچنین چند شب نمایشنامه خوانی میتواند شرایط را برایم مشخص کند که آیا این کار روی صحنه میتواند موفق باشد یا خیر.
*پس الان اگر درباره محتوای کار بخواهیم صحبت کنیم، اینطور است که نمایشنامه به وقایع مربوط به کشمیری و اتفاقات در این زمینه میپردازد؟
بله البته کار در شش پرده اجرا میشود. دوتای این پردهها مربوط به اتفاقات کشمیری است که خیلی رئال کار شده،هر چند واقعیت صرف هم نیست و بقیه داستانها هم کمی تخیل در آن ممزوج است.
*حضور شهید رجایی را هم آیا در این پردهها شاهد هستیم؟
حضور ایشان بیشتر معنوی است، یعنی اینکه ما نشان میدهیم که ترور چنین انسان بزرگ و پاکی چه تأثیری بر زندگی دیگران گذاشته است.غیر از این هم یک شگفتانهای درباره شهید رجایی داریم که نمیتوانم بیشتر درباره آن صحبت کنم و تصمیم دارم تا روز اجراخوانی چیزی دربارهاش نگویم.
*بسیار خوب. چند شب اجراخوانی برای این کار تدارک دیدهاید؟
قرار است دو شب ، دوم و سوم شهریور ماه در تماشاخانه سرو اجرا برویم که دوستان انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس زحمت کشیده و به ما سالن داده اند. اگر اقبال کار خوب باشد ممکن است پنج شب دیگر نیز در هفته دولت اجراخوانی را ادامه دهیم.
این نمایشنامه خوانی شصت دقیقه است ولی اگر اجرای عموم برویم کار به یک ساعت و سی دقیقه خواهد رسید.
امیدواریم که کار در اجراخوانی قوت خود را نشان دهد و اقبال کسب کند بنابراین در این صورت حتما برنامهای برای اجرای عموم در آذرماه خواهیم داشت و این کار در اجرای عموم فرم و ویژگیهای خاص خود را نشان میدهد.
*شما کارگردانی هستید که در چند سال اخیر به موضوعات انقلابی و دفاع مقدسی به طور جدی در عرصه تئاتر پرداختید، اما انگار یکی از کارهایتان سال گذشته به اجرا نرسید درباره آن بیشتر توضیح می دهید؟
بله من سالهاست که اختصاصا در عرصه انقلاب کار میکنم، هنوز امیدوار هستم که دولت یا نهادهای دیگر به طور جدی دراین زمینه ورود کنند.
من سال گذشته یک کار برای چهلمین سال انقلاب آماده کرده بودم که روی صحنه بروم اما در روزهای آخر حامی مالی ما به خاطر اینکه موضوع انگلستان و سفارت آن پیش آمد، کار ما را مورد بی مهری قرار داد و این کار به اجرا نرسید. پس از آن من نمایشنامه دیگری به نام «مرد دوزخی» را آذر ماه به سالن سرو آوردم.
*آیا اعتقاد شما هم این است که در این سالها نمایشنامههای اندکی در زمینه انقلاب کار شده یا اینکه رغبت نمایشنامه نویسان به این عرصه کم شده است؟
مسئله کمی کارها یک مسئله است، مسئله دیگر هم رغبت نمایشنامهنویسان است چرا که مورد حمایت قرار نمیگیرند. امروز تئاتر ما گرفتار یک خودگردانی شده است به طوریکه از کارهای ضعیف خارجی حمایت میشود ، کارهای طنز و به ظاهر تماشاگر پسند را دوست دارد اما نمایشنامههای جدی را حمایت نمیکند.
موضوع دیگر هم این است که ما زبان تئاتر یا دفاع مقدس را هنوز پیدا نکردهایم، همه کارهایی هم که به نام دفاع مقدس انجام میشود یا نوشته میشود، اکثریت ضد جنگ هستند. به این معنی که روح حماسه یا مقاومت در آنها وجود ندارد!
ما زبان تئاتر دفاع مقدس را هنوز پیدا نکردهایم، به همین دلیل هم هست که بیشتر کارهای ضد جنگ تولید میکنیم
همینها اکثرا یک موضوعی از جنگ را که همان بدبختیهای بازماندگان یا گریهها و اشکها و دلتنگیهای خانواده شهدا است ، در دست میگیرند و تبدیل به درام میکنند و به عنوان موضوع ارزشی ، انقلابی و حماسی به ماجرا نگاه میکنند درحالیکه اینطور نیست اینها نمایش دفاع مقدس نیستند.
شاید یکی از عللی که مردم کمتر به سمت تئاتر دفاع مقدس میروند همین باشد که همه رنج و مویه و درد شده است، مردم هم تمایلی بدان پیدا نمیکنند. به نظر من تئاتر دفاع مقدس در این چند سال اخیر جز بدبختی و عوارض جنگ چیزی نبوده و نشان نداده است، اینها به نظر من نبودنش از بودنش بهتر است.
*پیشنهاد شما در این عرصه چیست؟ آیا میتوان گردشی به قلم نویسندگان این عرصه داد؟
به نظر من میبایست یک خواست جمعی در این زمینه اتفاق بیافتد، اینکه مدیران و صاحبان بودجه اراده کنند تئاتر حماسی و شایسته دفاع و مقاومت را مورد حمایت قرار دهند. امروز موضوع مقاومت تغییر کرده است ، یک زمانی دوران جنگ بود شرایط فرق داشت الان مقاومت، مقاومت اقتصادی و فرهنگی است، اینکه ایجاد حرکت و قدرت در جامعه شود.
در این صورت شاید بتوان امیدوار بود که نمونه های بهتری از کارهای نویسندگان به وجود بیاید و آنها هم نمونه های جهانی در عرصه مقاومت را در نظر بگیرند و بدانها توجه کنند.
اگر مدیران کاربلد داشته باشیم به راحتی فریب تبلیغات نادرست را نمیخوریم . مسئله این است که خیلی از مدیران نمیدانند چه چیز از تئاتر میخواهند بنابراین به سمت خیلی کارها نمیروند. ما وقتی در جشنوارههایمان بودجهای برای تئاتر حماسی صرف نمیکنیم، در نهایت به جایی میرسیم که تئاتر مقاومت و دفاع مقدس نخواهیم داشت.
من تأسف می خورم که بگویم بعد از گذشته چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز سبک تئاتر انقلاب نداریم، سبک شعر انقلاب، موسیقی یا هر چیز دیگری! شاید الان عده ای بیایند و بگویند که در این عرصهها هم کم کار نشده یا اینکه باید قرنی بگذرد تا سبکی ایجاد شود، بلکه درست است اما بهرحال ما هم حرکتی نکردهایم، کسی دنبال پیدا کردن زبان موسیقی انقلاب نبوده در ابتدای دهه شصت کارهایی شده اما بعد تعطیل شده است. در حوزه تئاتر هم همینطور است. نباید اجازه دهیم کارهایی که زمانی شروع شده، رها شوند.
*درباره فعالیتهای انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس نظرتان چیست؟
خب اکثر مدیران تئاتر انقلاب و دفاع مقدس از ابتدا تاکنون جزو دوستان و اکثرا هم از اساتید من بودهاند، همه هم انسانهای شریف و خوبی هستند ولی وقتی در نهادهای انقلاب تئاتر به عنوان طفیلی دیده میشود و کمترین بودجه و ارزش برای آن در نظر گرفته میشود، همین حرکتها باعث ضعیف شدن انجمن هم میشود.
من خاطرم میآید که 10 سال پیش جنبشی برای نمایشنامه نویسی دفاع مقدس راه افتاد اما نمایشنامههای تولید شده همه خاک خورد و هیچ اتفاقی هم نیافتاد و فرصتی هم برای نمایشنامه خوانی ایجاد نشد، چرا که هیچ بودجهای برای این کار در نظر گرفته نشد.
تئاتر نباید حیات خلوت دیگر حوزهها باشد دراین زمینه نیاز به بودجه مناسب داریم
باز یک زمانی هم بود که کارهای پژوهشی در این عرصه شروع شد و دو مرتبه به همین وضعیت نتیجهاش گرفتار شد. الان با مدیریت جدید انجمن شاهد علمیتر شدن کارها نسبت به گذشته هستیم، چرا که نگاه علمی مدیر جدید بنیاد دفاع مقدس دارد، باز باید ببینیم آیا حمایتی از کارهای تئاتر میشود یا خیر تا بتواند حرکتی بکند یا اینکه باز هم مثل گذشته تئاتر حیات خلوتی با حداقل بودجه روزمره تبدیل میشود.
*نکته پایانی درباره تئاتر دفاع مقدس بفرمایید؟
خب اینجا نمیخواهم فقط درباره تئاتر انقلاب یا دفاع مقدس بگویم، الان مشکلی که وجود دارداین است که اکثر مذهبیها و انقلابیون تصور میکنندف تئاتر از بدنه انقلاب فاصله گرفته است. اینجا باید گفت که تئاتر به عنوان هنری که هدف ظاهریاش کاتارسیز و هدف واقعیاش والایش اخلاق جامعه است، در همه ادیان آسمانی سازگار و هنر مقدسی شناخته میشود.
اگر در ایران ما از این هدف فاصله گرفتهایم و نمیتوانیم زبانی متناسب با انقلاب برای تئاتر پیدا کنیم، به خاطر این است که سالهاست تئاتر غریب و مهجور باقی مانده و همیشه به عنوان یک هنر دسته چندمی و طفیلی با آن رفتار شده است.
باید قدری ما هم گاردمان را نسبت به تئاتر باز کنیم و بدان به عنوان هنری که هشت هزار سال است در ایران و بینالنهرین سابقه دارد و همیشه در خدمت دین و اخلاق بوده ، نگاه کنیم و امیدوار باشیم که این هنر میتواند به تعالی و رشد جامعه کمک کند.
*ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما متشکرم.