جمعی از کارشناسان و صاحبنظران عرصه خبر و رسانه معتقد هستند نقش و جایگاه خبر و خبررسانی در حوزه مسئولیتهای اجتماعی جایگاه بسیار مهمی است و ایجاد فشار به رسانهها و نامساعدکردن فضای فعالیت رسانهای، به نفع جامعه نیست.
۰
به گزارش بلاغ،رسانهها به عنوان تاثیرگذارترین نهاد فرهنگی حق دارند از سازمانهای مختلف انتقاد کنند و آنها را به چالش بکشند و خود نیز در برابر منافع و نیازهای جامعه مسئول و باید پاسخگو باشند.
وجود رسانه در دنیای امروز نشانه آزادی بیان و اندیشه است و چنانچه رسانهها به درستی به وظایف خود عمل کنند عملکرد آنان موجب بیداری جامعه و پاسخگویی سازمانها و دولت خواهد شد.
روز خبرنگار امسال نیز فارغ از همه زشتیها و زیباییهایش به پایان رسید، شاید روز خبرنگار بهانهای بود که هفته گذشته بخشی از نگاهها به حوزه خبر و رسانه معطوف شود، اما خبرنگاران همچنان قلم به دست روزها و ماهها و سالها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارند و همچون شمعی میسوزند و روشنی میبخشند.
یکی از موضوعات مهمی که نباید در حوزه خبر و خبررسانی مورد غفلت واقع شود بحث خبرنگار و مسئولیت اجتماعی است که در این راستا میزگردی با عنوان «خبرنگاری و مسئولیت اجتماعی» با حضور حجتالاسلام عباس دانشی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، حسن خزاییپور مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل استانداری مرکزی، حبیبی پیشکسوت و عباس خسروانی کارشناس عرصه خبر و رسانه به میزبانی دفتر خبرگزاری فارس استان مرکزی برگزار شد که طی آن این صاحبنظران نقش و جایگاه خبر و خبررسانی در حوزه مسئولیتهای اجتماعی را بسیار مهم تلقی کرده و ایجاد فشار به رسانهها و نامساعدکردن فضای فعالیت رسانهای را به ضرر جامعه دانستند. فارس: اهمیت خبر و خبرنگاری را چگونه معنا میکنید؟ خسروانی: امروز خبر در دنیا از اهمیت بسیار بالا و ویژهای در زندگی انسانها برخوردار است، خبرها فضا، تحولات، موقعیتها را تعیین میکند، شکل میدهد و بهنوعی برای زندگی انسانها تولید معنا میکند و انسانها هم بر اساس این معانی که از دنیای پیرامون خود کسب میکنند، تصمیمات زندگی خودمان را اتخاذ میکنند.
امروز خبر و رسانه بهصورت طبیعی بازیگر اصلی هستند، یعنی خبرنگاران نقش مؤثری در تصمیمات زندگی مردم دارند و نقشآفرینی میکنند.
از این بابت امر خبرنگاری و مقوله رسانه یک جایگاه ویژهای در دنیای امروز دارد، بهخصوص که دنیای امروز دنیای رسانهای شده تلقی میشود و در این دنیای رسانهای شده خبرنگاران قطعاً جایگاه بسیار خاصی را دارند در نتیجه طلب میکند که روی مقوله خبرنگار تمرکز بیشتری داشته باشیم، در تولید و پرورش خبرنگاری که در طراز جامعه خاص و متناسب با فرهنگ جامعه باشد، تلاش کنیم.
قدمت خبر در ایران به عصر مشروطه برمیگردد و این بحث نگاه خاصی را طلب میکند تا تلفیقی برقرار کنیم بین دوره مشروطیت و تحولاتی که در جامعه آن روز ایرانی اتفاق میافتد تا مقوله خبرنگاری و مطبوعات وارد جامعه ایران میشود و تا به امروز به حیات خود ادامه دهد.
یکی از کارهای اساسی که در این حوزه باید به آن توجه کنیم بحث مسئله شناسی حوزه خبرنگاری است که در این حوزه بهشدت دچار ضعف هستیم، وقتی نگاهی به تحولات روز خبرنگار میکنیم کلیت آن به آسیبشناسی و مشکل شناسی میپردازد، اینکه چرا حقوقشان کم است، چرا سختی کار دارند و دهها مشکل دیگری که الآن در این حوزه است، در حالی که اینها مسائل اساسی در حوزه خبرنگاری نیست و ما به یک مسئله شناسی اساسی در این حوزه نیاز داریم. دانشی:اولین جملاتی که از یک رویداد میشنویم و یا میخوانیم به معنای خبر است، در گزارشهایی که منتشر میشود و آمار مقایسهای که صورت گرفته، نشان میدهد ایرانیها توجه بیشتری به اخبار دارند و در میان تولیدات رسانههای دیداری و شنیداری بیشتر از سایر ملتها به بخش خبر رسانههایی مثل تلویزیون و رادیو توجه میکنند.
کسی که بهطور ویژه و اختصاصی رویدادها را روایت میکند خبرنگار است که نگاه خبری و اطلاعرسانی و بازگو کردن روایت دارد.
در فرهنگ ایرانی و اسلامی بنای اصلی خبر صداقت و شفافیت و بیان واقعیتها هست و بوده و اکنون هم اگر بخواهیم تعریف درستی از خبر و خبرنگار ارائه بدهیم متناسب با فرهنگ خودمان همین است که آنچه از رویدادها روایت و بیان میشود خبر و افرادی که آن را صادقانه و مطابق به واقعیت بازگو میکند خبرنگاران هستند.
امروزه خبرنگاری شکل حرفهای به خود گرفته و روز بهروز پا به پای رشد و توسعه بستر خبررسانی و رسانه، شکلهای مختلف این موضوع تخصصی شده و تکامل پیدا کرده و در عین حالی که حوزه کاملاً تخصصی است مقداری هم فراگیر شده است. حبیبی: میتوان گفت رسانه بستری برای توجه مردم به پیامها و در حقیقت رسانه جای پرداختن به حرف مردم است و مردم از این طریق خواستههای خود را بگویند مشکلات خودشان را مطرح کنند و زمینه رشد و بالندگی جامعه از این طریق فراهم شود.
کارکردهای رسانه مختلف است رسانههای دیداری، شنیداری و تصویری که هر کدام ابزارهای خاص خودشان را دارند و اگر بخواهیم تقسیمبندی و اثربخشی داشته باشیم رسانههای حوزه تصویر اثربخشی بیشتری دارند و رسانههای مکتوب تفکر برانگیز است و جامعه را به سمت جامعه خلاق و نقاد پیش میبرد.
خبرنگار خوب خبرنگاری است که خود را نماینده افکار عمومی بداند و بهجای مردم خوب ببیند، خوب بشنود و خوب تحلیل کند، در صحنه حضور داشته باشد و بداند نماینده مردم است و گزارشهایی که تکمیل میکند ضمن اینکه عینیگرا باشد خود نیز در صحنه باشد و با شاهدها صحبت کند و نظرات آنها را جمعبندی کند و در مجموع یک بسته خبری یا گزارشی را از هر آنچه مورد نیاز مردم است، به سمع و نظر مردم برساند. خزاییپور: دنیای امروز، دنیای ارتباطات است و باید گفت خبرنگاران مشعل داران توسعه آگاهی هستند که با اطلاع رسانی شفاف و ارتباطات اثر بخش بین مردم و سازمانها ضمن آگاهی بخشی موجب بصیرت افزایی میشوند.
خبرنگاران با مجهز کردن خود به عنصر امانت، صداقت و مسئولیت واقعیتهای جامعه و آنچه مورد نیاز مردم را بازگو میکنند و با نقشآفرینی درست و گردش آزاد اطلاعات، جامعه را از تکصدایی نجات میدهند. فارس: عرصه رسانه با چه چالشهایی روبروست؟ خسروانی: امروز نهاد رسانه و خبرنگاری دچار چالشهای اساسی است که این چالشها به ناکارآمدی منجر شده است، امروز با یک نظامی رسانهای در کشور مواجه هستیم که نمیتواند به کارکردهای اساسی خود در جامعه امروز عمل کرده و به ایفای نقش بپردازد، متأسفانه رسیدگی به این موضوعات مستلزم یک فرآیند مسئله شناسی است و تا این مسئله شناسی در جامعه و میان نخبگان اتفاق نیفتد این چالشها و مشکلات قابل حل نخواهد بود.
فرآیند مسئله شناسی در حوزه خبر و خبرنگاری مبتنی بر یک فهم تاریخی است از گذشته و یک فهم درست از مقتضیات زمان است و نگاه به آینده و افق، تجربه خبرنگاری طی 120 سال گذشته و مقتضیات زمان موجود است و یک گامی به نام گام دوم و یک چشماندازی پیش رو است که قرار است به آن برسیم پس همه بسترهای مسئله شناسی در خبرنگاری فراهم است.
بدون شک تا فرآیند تاریخ شکلگیری مطبوعات خبرنگاری در ایران را خوب نشناسیم قطعاً نمیتوان هیچ راهکاری ارائه داد. مطبوعات و اصل بحث خبرنگاری در ایران در یک بستر تاریخی شکل میگیرد که اصل آن مربوط به عصر مشروطه است، عصر مشروطه دورهای است جامعه ایران احساس تغییر در خود میبیند و به یک آگاهی و یک شعوری میرسد که یک تغییری را در کشور و جامعه خودش ایجاد کند و یک طرح نو را ایجاد میکند، در نتیجه نخبگان و روشنفکران همه در کنار هم قرار میگیرند و یک طرحی را به نام مشروطهطلبی در کشور ایجاد میکنند.
بر اساس اصل مشروطهطلبی و تحول فرهنگی که در جامعه ایران رخ میدهد مطبوعات وارد ایران میشود و خبرنگار شکل میگیرد یعنی بر اساس یک ضرورت تاریخی در ایران خبرنگار شکل میگیرد تولید میشود.
شعار اصلی مشروطه عدالتطلبی است و علما سردمدار اصلی این نهضت بودند که بحث عدالتخواهی را مطرح میکند، یعنی ظلمستیزی و عدالتخواهی که در بستر فرهنگی ایرانی وجود داشته، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی خبرنگاری بستر آن را شکل می دهد، اما از زمانی که این اصل خبرنگاری و رسانه از دو بستر تاریخی و فرهنگی خود خارج میشود تا به امروز جامعه تاوان این خروج از ریل را پرداخت میکند و تا زمانی که این مسئله خروج از ریل خوب شناسایی نشود این نابسامانی و ناکارآمدی وجود خواهد داشت. امروز بهترین دانشگاه خبرنگاری در ایران تاسیس می شود، بهترین تکنولوژی را میآورد، اما نمی توان چند خبرنگار توانمند و در تراز انقلاب تربیت کرد که بتواند مقتضیات زمان را خوب و آینده را خوب بفهمد، واقعاً نقشآفرینی کند.
زمانی خبرنگاری از بستر خارج می شد که نهضت عدالتطلبی و ظلمستیزی از بستر خود خارج میشود و مشروطه ایرانی تبدیل میشود به استبداد رضا خانی ونتیجه مشروطه در ایران شکلگیری نظام استبداد رضا خانی می شود.
حالا آیا در یک نظام استبدادی امکان شکلگیری نظام رسانه ای و خبرنگاری وجود دارد یا ندارد خبرنگار و رسانه در یک بستر استبدادی و دیکتاتوری شکل نمیگیرد، باور نمیشود. رسانه و خبرنگار در یک بستر آزاد و آزادیطلبی خواهی رشد پیدا میکند.
دلیل دومی که رسانه ها از ریل خارج شدند این است که مؤلفهها عدالتطلبی و ظلمستیزی در دامن غربگرایی گرفتار شد، و غربگرایان سردمداران نظام مطبوعاتی کشور شدند.
رسانه در ایران از دو نقطه ضربه خورد ابتدا در بستر نظام استبدادی گرفتار شد و بعد از آن مدیریت رسانه به دست کسانی است که نگاه به درون نداشتند یعنی تمام ملزومات را از غرب گرفتند، در حالی که جامعه ایرانی در نطفه شکلگیری خبرنگاری آن ذات فرهنگی ایرانی و اسلامی را داشت.
به راستی آن تضاد از کجا به وجود میآید؟ هنگامی که مشروطه شد در اولین مجلس شورای مشروطیت قانون مطبوعات را تصویب کردند، اولین قانونی که تصویب کردند، قانون مطبوعات است یعنی مردم ایران به این باور رسیده بودند که نظام مطبوعاتی باید یک قانون داشته باشد، قانون در آن سال یعنی در سال 1285 تصویب شد و اولین قانونی که در مجلس تصویب میکنند قانون مطبوعات است.
تضاد از آنجایی پیش آمد که همین قانون را از قانون مطبوعات فرانسه ترجمه و تصویب کردیم، مشکل از اینجا بود که خود فرانسویها 50 سال بعد قانون را اصلاح میکنند و قانونی تصویب میکنند بنام قانون حمایت از حقوق خبرنگاران، در حالی که در ایرانی اینچنین اصلاحیهای و قانونی الحاق نمیشود، لذا تضاد به وجود میآید.
در نظام غرب وقتیکه مطبوعات و خبرنگاری شکل میگیرد اول آزادی به خبرنگار داده میشود یعنی قانون حمایت از حقوق خبرنگار در مجلس تصویب میشود و بعد میآیند در مرور زمان تکالیف را مطرح میکنند یعنی تا بستر آزادی سخن گفتن و آزادی نقد کردن در کشور به وجود نیامده باشد خبرنگاری شکل نمیگیرد.
در ایران مشروطه به استبداد ضا خانی تبدیل میشود تا به امروز هم نتوانستیم تناقضات تاریخی را حل کنیم و چون نتوانستیم حل بکنیم هنوز در حوزه خبرنگاری دچار مشکلات اساسی هستیم.
به این معنا که امروز با توجه به مقتضیات زمان نیازمند یک بافت فرهنگی و اجتماعی هستیم که در آن حق و آزادی به یک تعادلی در حوزه خبرنگاری برسد که جامعه هنوز به آن تعادل آزادی و تکلیف نرسیده، یعنی ما در یک دوره ای آمدیم به خبرنگاران اینقدر آزادی دادیم که وضعیت دوران اصلاحات به وجود میآمد یعنی آزادی بدون حقوق بدون تکلیف، در یک دورهای هم آمدیم اینقدر بر بار دوش خبرنگارها سوار کردیم اینقدر اینها را بردیم دادگاه و آوردیم که از بحث آزادی غفلت کردیم.
امروز بزرگترین مسئله در حوزه خبرنگاری در کشور با توجه به مباحث مطرح شده عدم تعادل بین آزادیهای خبرنگاری و تکالیف عرصه خبرنگاری است تا به این تعادل نرسیم نمیتوانم مشکلاتی که در این حوزه هست را حل کنیم. دانشی: در جهان غرب رسانهها سازنده افکار عموم و به اصلاح گفته میشود جایگزین قدرتهای سخت در کشورها شدند و دایره نفوذ و تأثیر فراوانی را پیدا کردند و در کشور ما شاید در این سطح حرفهای و مدرن به رسانه پرداخته نشده و هنوز نتوانسته به کارکرد اساسی خود برسند. یکی از آسیبهای مهمی که وجود دارد مقاومتها و سیاستهایی که است گاهی اجازه شفافیت و اطلاعرسانی را نمیدهد.
ظاهراً گاهی تمایلی وجود دارد حتی جاهایی که ضرورت ندارد بدون شفافیت و بدون اطلاعرسانی اتفاقاتی بیفتد، و هنگامی که خود متولیان امر صلاح میدانند و منافع خودشان را آن میبیند و منافع سازمانی و کاری خود را در آن میبینند اطلاعرسانی صورت میگیرد و اطلاعرسانی تابع سلایق مراکز تولید خبر و رویدادها میشود.
اگر خبرنگاران و رسانهها بتوانند راحتتر به اطلاع رسانی بپردازند و کانالیزه نباشد و دسترسی آسانتر و شفافترو بهموقعتر به خبر و رویدادها داشته باشد، کارکرد رسانهها بهتر میشود.
اگر قبل از اینکه خبر بهطور رسمی از یک رسانهای اعلام میشود زبان به زبان و چهره به چهره در بین مردم مطرح میشود و گاهی مردم از رسانهها عقبتر هستند نه اینکه رسانه مایل نبوده این اطلاعرسانی را انجام بدهد به او اجازه داده نشده تصور نادرستی است که فکر میکنند مدیران و افراد مختلف تصور میکنند میشود این اطلاعرسانی انجام نگیرد میتوانند یک فیلتری بگذارند که خودشان بتوانند این را اطلاعرسانی بکنند.
در دنیای ارتباطات کنونی خیلی زود این خبر درز پیدا میکند و بدون پرداخت همهجانبه و گاهی با آسیبهایی خبر منتشر میشود و شایعه همینجا شکل میگیرد و خبرهای نادرست همینجا شکل میگیرد یک انرژی مضاعفی را از مدیران میگیرد تا ما بتوانیم آن خبر نادرست را کامل و منتشر کنیم.
این چالش جدی است که وجود دارد و اگر بشود تعامل بیشتری در جامعه به وجود بیاید و شکل بگیرد که بتوانیم حرفهایتر به خبر بپردازیم اینکه شفافیتهایی که گفته میشود در مرحله اقدام عمل بتوانیم اجرا بکنیم حتماً به سالمسازی فضای رسانهای کشور کمک میکند. البته در کنار این چالش که بهطور اساسی وجود دارد چالشهای دیگری هم وجود دارد از جمله اینکه رسانه کم جان هستند، رسانه آسیبهای زیادی در حوزه اقتصادی و معیشت پرسنل خود دارد خبرنگاران یک قشر آسیبپذیر هستند و درصد بسیار کم از خبرنگاران آینده شغلی دارند.
تقریباً دستگاههایی که وابسته به بودجههای عمومی هستند میتوانند خبرنگاران خود را بیمه کنند تا حدودی امنیت شغلی ایجاد بکنند در سایر بنگاهها در مطبوعات و رسانهها خبرنگاران آسیبپذیر هستند، معلق بوده و آینده شغلی ندارد.
ارتباط بین خبرنگار و صاحبان رسانه ارتباط خوب و سالم و سازندهای نیست، مدیران مسئول و صاحبان رسانهها بسیار مایل هستند در جز جز عملکرد خبرنگار اعمال مدیریت و اعمال سلیقه کنند و خبرنگار نمیتواند فارغ از ملاحظات سیاسی و سلیقهای مافوق خودش شفاف خبررسانی و اطلاعرسانی بکند. حبیبی: چالشهای متعددی در روبروی خبرنگاران وجود دارد که البته مختص به ایران نیست. جنس مشکلات ایران به عنوان کشور در حال توسعه با کشورهای پیشرفته فرق میکند و در مجموع دوگانگی در این زمینه میبینیم مثلاً مسوولین یک حرفهایی میزنند ولی در عمل متناقض آن را دریافت میکنیم ولی در مجموع اگر ما بتوانیم برای خبرنگار و یا گزارشگر زمینههای فراهم کنیم که به عنوان یک شخص حقوقی بتواند لایههای پنهان مشکلات و مسائل و آنچه دغدغه مردم است، آنها را بررسی کند و چرایی و چگونگی کار را راهکار دهد، بخش مهمی از مشکلات برداشته میشود.
بنابراین هم مسوولین باید سعهصدر داشته باشند و هم خبرنگاران در کنار مسئولین به این مهم توجه کنند و با یک تعامل خواستههای مردم را جاری و ساری کنند، اگر در بحث اطلاعات بهموقع شفافسازی کنیم و دقت داشته باشیم و بهموقع هشدار بدهیم و مسائل را به مسوولین اطلاع بدهیم و آنها هم توجه کنند بخش زیادی از چالشها قابل حل است. خزاییپور: این دیدگاه وجود دارد که رسانه باید آزاد باشد تا در فضای آزاد بتوانند رشد کنند، اما شاید در فضای بسته رسانه بهتر بتوانند خودشان را بروز دهد چون اعتقادم این است که رسانهها میتوانند مطالبهگر باشند با این عنوان که نمایندگان افکار عمومی هستند. در بحث چالش رسانهها با تمام احترامی که به جامعه رسانه و خبرنگاری قائل هستم این ضعف را بپذیریم که در جامعه ما نبود خبرنگار تخصصی یک چالش اصلی است، بعضاً در سطح استان خبرنگاران قالببندی نشدهاند، گروهبندی نشدهاند، یک خبرنگار در چندین حوزه مختلف فعالیت میکند و احساس میکنم آن مطالبهگری را نمیتواند انجام دهد چون تخصصش را ندارد.
چالشی بعدی بحث ورود رسانهها به احزاب است، متأسفانه هر رسانه به سمت و سوی یک حزبی رفته و آن رسالت آزادی را از دست داده است، نمیتوانیم بگویم رسانه آزاد است رسانه باید مطالبی را بیان کند که آن حزبی که از او حمایت میکند از او خوشش بیاید یا مطالبی را بیان کند که اگر همسو یا غیر همسو باشد خودش به مخاطره نیفتد، این دو مورد از مباحث چالشهای اصلی است که اگر به آن پرداخته باشد رسانه میتواند نقش مطالبهگری را در جامعه بهتر ایفا کند. فارس: یکی از رسالتهای رسانهها در کنار آگاهی و آگاهیرسانی بحث مسئولیتهای اجتماعی است، آیا رسانهها توانستهاند در حوزه مسئولیتهای پذیری به وظایف خود عمل کنند؟ و چه راهکاری برای این میتوان ارائه داد؟ خسروانی: امروز آن چیزی که میتواند به عنوان راهکار ارائه داد بست و ترویج گفتمان مسئولیتهای اجتماعی خبرنگاری در ایران است، یعنی به اندازهای که در مجلس چندین قانون حمایتی از خبرنگاران تصویب کردیم، دهها قانون تکلیفی هم تصویب کردیم این باید تبدیل شود به قانون برای مسئولیتهای اجتماعی در حوزه خبرنگاری. این بحث به لحاظ نظری هم در دنیا تکامل یافته است، در یک دورهای در حوزه رسانه آن چیزی که در جامعه علمی ارتباطات حاکم بود نظریه اقتدارگرایی بود. یعنی این نظریه معتقد بود رسانه باید کاملا تحت کنترل باشد، اقتدار گرایان میگفتند اگر رسانه را از کنترل خارج کنیم آفت است برای کشور و نه در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا مشکل ایجاد میکند.
در دورهای یک عدهای به راس کار میآیند به نام لیبرالها که در عرصه رسانه نظریه آزادی رسانه را مطرح کردند و گفتند رسانهای که آزاد نباشد بیمعنی است، مگر میشود رسانه در چمبره یک نظام بستهای که عدهای بالا سرش هستند خلاقیت از خودش بروز دهد؟ آیا میتواند آنچه میخواهد بگوید؟ آیا میتواند آنچه در پس پرده است را مطرح کند؟ در نتیجه اینها گفتند برای اینکه نظام رسانهای بتوانند در این عرصه موفق و کارآمد باشد باید به آنها آزادی داد در نتیجه آزادی رسانه را مطرح کردند که در یک دورهای در دنیا خیلی فراگیر شد و کشور ما خیلی از آن تاثیر پذیرفت. اما در یک دورهای منتقدین نشستند و این بحث را به چالش کشیدند که هم دیدگاههای اقتدارگرایی در دنیا بخصوص در چین در روسیه باعث منزوی شدن شده و رسانه نمیتواند کارکردهای خودش را به خوبی انجام دهد،حتی در آمریکا و اروپا هم رسانهها براساس آزادی نتوانستند کارآمد باشند، بلکه به رسانه ارگانهای خاص تبدیل شدند و در خدمت منافع آنها قرار گرفتند. آنها پرده دری کردند و آنچه را که قبح جامعه را میشکست بیان کردند. در نتیجه یک دیدگاهی مطرح شد به نام نظریه مسئولیتهای اجتماعی در حوزه خبرنگاری که میگوید، اساسا نمیشود رسانه را با قانون و زور کنترل کرد، نمیشود مدام بالای سر رسانه بود، چون باید درجهای از آزادی را داشته باشد که بتواند خلاقیت را بروز بدهد. از طرف دیگر هم نمیتواند کامل آزاد باشد چون آفتهایی که امروز در جامعه غربی بوجود آمده را بوجود میآورد، در نتیجه گفتند که رسانه باید کنترل شود اما این کنترل از طریق نظام دولتی و زور و دادگاه نیست، بلکه این کنترل از طریق خود نظام اجتماعی است. کنترل براساس تعهداتی که خبرنگار به جامعه دارد، نظام رسانهای براساس نظام ارزشی جامعه باید کنترل شود، یعنی رسانه سخنی نگوید که با ارزشهای جامعه تضاد داشته باشد. در دیدگاه مسئولیتهای اجتماعی خبرنگاری آمدند بین آزادی فرد، آزادی رسانه و تعهد یک جمعی ایجاد کردند به این معنا که خبرنگار را آزاد بگذاریم برود در جامعه جستجو کند، تحلیل کند، انتقاد کند، اما باید چیزی که میخواهد نشر دهد و منتشر کند در راستای تعهداتی باشد که به جامعه دارد، متناسب با ارزشهایی باشد که مردم به آنها پایبند هستند، متناسب با چشماندازهای کشور باشد. مثلا وقتی میگویم یک خبرنگار آزاد است که دولت را نقد بکند ما میگوییم نقد اشکالی ندارد و دولت هم نباید شکایت کند اما این خبرنگار باید بداند که در برابر دولت یک تعهدی دارد، یعنی توهین نکند، دروغ نگوید، نقد منصفانه ارائه دهد و نقدهایش همراه با راهکار باشد، این را که دادگاه نمیتواند به خبرنگار بگویید، وقتی نقد میکنیم باید راهکار بدهیم این براساس یک تعهد اتفاق میافتد. من معتقدم امروز اگر در فضای خبرنگاری کشور آنقدری که به تکنیکها بها میدهیم و به خبرنگاران در خبرگزاریها فن مصاحبه و فن خبر نویسی آموزش میدهیم، دوربینهای خوب میخریم، به حوزه تعهدات اجتماعی خبرنگاری که من اسمش را میگذارم«بینش خبرنگاری» میپرداختیم بسیاری از این مشکلات در حوزه خبرنگاری حل خواهد شد. دانشی: همواره این سوال مطرح است کهمعلمها چه زمانی میتوانند به وظایف اصلی خودشان بپردازند؟ بسیار اهل سیاست و مسئولان اجتماعی میگویند هنگامی این اتفاق رخ میدهد که معلم دغدغه معیشت نداشته باشد، باید معیشت معلم را تأمین کنیم تا معلم کار خودش را انجام دهد، در دستگاه قضایی سؤال میشود که آیا قضات میتوانند وظیفه خودشان را درست انجام دهند و قضاوت عادلانه داشته باشند نسخهای که برای دستیابی به این مهم پیچیده میشود تفاوت حقوق قاضی با سایر اقشار است و تأمین حقوق مناسب برای قضات تا کارشان را دست انجام دهند، حال برای اینکه یک خبرنگار وظیفه خبرنگاری را خوب انجام بدهد اقدامی کردهایم، آیا دغدغه معیشت را برای آنها حل کردهایم تا در مقابل وسوسهها بتواند درست انجام وظیفه کنند، همه میدانند که خبرنگاران با مشکلات زیادی مواجه هستند وقتی خبرنگاران و رسانهها گرفتار مسائل اینچنینی هستند در پرداختن به کار حرفهای نیز قطعا نمیتوانند انتظارات را برآورده کنند.
اگر این مسائل حل شود میتوان امیدوار بود که خبرنگاران نیز به وظایف خود به درستی عمل کنند، اقدامات خوبی در راستای بیمه خبرنگاران از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته، اگر این حوزهها به درستی سروسامان گیرد آن موقع است که میتوان با یک مرامنامه هم یک سلامتی در حوزه خبر و رسانه ایجاد کرد و هم انتظار داشت خبرنگاران به خوبی رسالتهای خود را انجام دهند.
برعکس اغلب پدیدهها، پدیده خبر و رسانه بیشتر از سایر حوزهها خودش را با فرهنگ و تمدن ایرانی وفق داده، سینما و تئاتر را به عنوان یک پدیده میبینیم که چقدر قالب غربی خودش را حفظ میکند و در مقابل ایرانی شدن و اسلامیشدن مقاومت میشود؛ اما در حوزه خبر و رسانه این تعامل صورت گرفته و با فرهنگ و معیارهای ایرانی خود را تطبیق داده و این نشان داده در این حوزه میتوانیم موفق عمل کنیم. خیلی متأسفم که باید بگویم بعد از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی رسانههای فراگیر تأثیرگذار نافذ در جهان اسلام نداریم، همیشه از پدیدههای وهابیت، اندیشههای تکفیری و نگاههای سختگیرانه دور از واقع مذهبی موجود در کشورهایی مثل عربستان شکایت میکنیم، اما باید بپذیریم که فاقد سانههای فراگیر تأثیرگذار نافذ در جهان اسلام هستیم و نتوانستیم تولیدات خبری دربعد بینالمللی برای مخاطبان تولید کنیم. حبیبی: یکی از مشکلات در حوزه مسئولیتهای اجتماعی رسانه عدم شفافیت اطلاعات است، در جامعهای که اطلاعات بهطور شفاف از سوی مدیران، مسئولان و دولتی که با شعار شفافسازی میآید ارائه نشود و مسوولان اطلاعات را حبس کنند، نمیتوان انتظار کارایی رسانه را داشت.
در حوزه خبر باید در برخی از کارها در ردههای بالا تجدیدنظر صورت گیرد و در ردههای پایین مسوولان سعهصدر خودشان را بالا ببرند، خبرنگار کسی است که حرف مردم را به گوش مسوولین میرساند و حرف مسوولین را به مردم، امروزه این روند منسوخ شده، خبرنگار کارش جریان سازی است و این جریانسازی باید به نفع مردم باشد.
رسانه یعنی حرف مردم، اگر بتوانیم حرف مردم را بزنیم وضع جامعه بهتر میشود و میتوانیم خیلی حرف برای گفتن داشته باشیم، اما بعضی از رسانهها برعکس عمل میکنند، ما اگر بتوانیم یک وحدت رویه ایجاد کنیم کار رسانه این است که عقاید مختلف را بهم نزدیک کند و این مهم در گرو نگاه مسوولین و شورای سیاستگذاری رسانهها است که اینها باید توجهشان معطوف به رشد بالندگی و ارتقای فکری جامعه باشد. خزائیپور: عموماً خبرنگاران و رسانهها افراد فرهیختهای هستند که در واقع دنبال عدالتخواهی و دنبال حقطلبی هستند، اینجا به خاطر این حقطلبی نقشی ایفا میکند که آن مسئولیت اجتماعی در مقابل جامعه است، اگر مشکلی در جامعه پیش میآید اینجا رسانه است که باید نقشش را ایفا کند، به دولتها کمک بکند که اگر نقصی دارند آن را برطرف کند.
رسانه بهنوعی هدایتگر مسوولین برای رسیدن به مسئولیتهای اجتماعی است که اگر بخواهیم مباحث حزبی را از رسانهها جدا کنیم بهنوعی رسانهها موفق بودند و توانستند چالشهای روز جامعه را انتقال دهند، اما رسانهها چون نمایندگان اصلی افکار عمومی هستند باید بیشتر به این موضوع بپردازند و آن مطالبهگری را برای رسیدن به مسئولیتهای اجتماعی بیشتر کنند.