تاثیرات فلسفی و ادبی
بسیاری از ایده های علمی و کالاهای لوکس به دنبال پس گرفتن مسالمت آمیز شهر اسپانیایی تولدو از حاکمان موری در سال 1085، از جهان اسلام به غرب آمده اند.
در طول قرن بعدی محققان که غالبا با یهودیان عرب زبان همکاری داشتند، از میراث فکری فرهنگ اسلامی که در کتابخانه های تولدو حفظ شده بود با خبر بودند.
تمرکز آنها نه بر اسلام بلکه بر فلسفه و علوم بود که بسیاری از متفکران بزرگ اسلامی در آن نقش داشتند. یکی از این افراد ابن سینا (که با نام اویسینا نیز شناخته می شود) بود. طبیب و حکیم جامع الاطرافی که آموزش پزشکی عملی را با تالیفات فلسفی مربوط به ایده های کلیدی به جا مانده از افلاطون و ارسطو در هم آمیخته بود.
فرد دیگر ابن رشد (یا آوروس) بود. طبیبی اهل آندلس و حکیمی جامع الاطراف که نقدهای او بر شیوه تفسیر ابن سینا از ارسطو، تاثیر بزرگی بر شکل گیری ایده های فلسفی و الهیاتی توماس آکوئیناس، الهیات دان و فیلسوف ایتالیایی قرن سیزدهم داشت. بعلاوه توماس وامدار هم وطن ابن رشد، متفکر یهودی موسس میموندیس نیز بود که «راهنمایی بر غوامض» او در دهه 1230 از عربی به لاتین ترجمه شده بود.
هرچند درباره میزان تاثیرپذیری نویسنده ایتالیایی دانته از اسلام بحث هایی وجود دارد، اما این احتمال که او از کتاب «نردبان محمد» (ترجمه شده به زبان کاستلی، فرانسوی و لاتین) با خبر بوده باشد بسیار کم است. این کتاب به توصیف داستان معراج پیامبر اسلام به آسمان می پردازد و کتاب کمدی الهی که روایت سفر خیالی دانته از دوزخ به بهشت است، به دنبال انتشار ترجمه این کتاب نوشته شده است.
به احتمال بسیار زیاد دانته برخی از سخنرانی های ریکاردو دامونته دی مونته کروس را شنیده است. او کشیش دومینکن دانش آموخته ای بود که سال های زیادی را صرف مطالعه عربی در بغداد کرده بود و پس از بازگشت به فلورانس در حدود سال 1300 داستان سفرهایش به سرزمین های اسلامی را به رشته تحریر درآورده بود. شاید دانته نسبت به آموزه های مسلمانان انتقاداتی کرده باشد، ولی از نفوذ وسیع این آموزه ها به خوبی با خبر بوده است.
بعلاوه این اسلام بوده که تصویر اصیل روشنگری، یعنی فیلسوف خودآموخته را به ما داده است. ریشه های این شخصیت را می توان در یک رمان عربی به نام حی ابن یقظان یافت که نوشته یک روشنفکر عرب قرن دوازدهمی به نام ابن طفیل است. این کتاب داستان کودکی وحشی را بازگو می کند که در جزیره ای بیابانی به حال خود رها می شود و به تنهایی به برداشتی خردمندانه از واقعیت دست پیدا می کند.
حی ابن یقظان در آکسفورد و با مقدمه ای عربی- لاتین در سال 1671 منتشر شد و حکم یک کاتالیزور را برای مشارکت های فلاسفه تاثیرگذار اروپایی از جمله جان لاک و رابرت بویل پیدا کرد. با ترجمه این کتاب در سال 1708 تحت عنوان «بهبود خرد انسان»، تاثیرگذاری آن بر داستان نویسان نیز آغاز گردید، روندی که با کتاب رابینسون کروزوئه دانیل دفو در سال 1719 شروع شد. منابع و خاستگاه های روشنگری به هیچ روی دریونان و روم قرار ندارند.
تمدن همواره بازآفرینی شده است. تمدنی که برخی آن را «غربی» می نامند پیوسته زیر نفوذ طیف گسترده ای از تاثیرات سیاسی، ادبی و فکری شکل گرفته و هنوز هم می گیرد؛ تاثیراتی که همگی سزاوار توجه ما هستند.
نویسنده: کنستانت میوز ( Constant Mews) مدیر مرکز مطالعات مذهبی در دانشگاه موناش
منبع: http://yon.ir/bh7xN