کنگره ملی ۵۴۰۰ شهید کردستان/ شهدای کردستان اسوه‌های شجاعت و استقامت

وقتی نام کردستان آورده می‌شود بلافاصله مشقت‌ها، زحمات، تلاش‌ها و ایثارگری‌هایی که مردم شجاع آن چه در راستای به ثمرنشاندن درخت انقلاب و چه در زمینه پیشبرد اهداف و آرمان‌های انقلاب نوپای اسلامی متحمل شدند متواتر می‌گردد.

بی‌شک کردستان مهد جنگ‌آوران بی‌ادعایی است که شجاعت و مردانگی در وجود دریایی‌شان موج می‌زد و از سحاب غیرت و ایثار آنها سادگی و اخلاص می‌بارید.

زنان و مردان زیادی در راستای به پیروزی رسیدن این آب و خاک جان خود را از دست دادند و تعدادی از این شهدا، فرماندهان گردان‌هایی بودند که دلیرانه در برابر هجوم ویرانگر دشمنان ایستادگی کردند.

شهید "حاج سعید توفیقی" در سال ۱۳۲۷ در روستای اشکفتان از توابع شهر سنندج به دنیا آمد و تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و بعد از فوت پدر بزرگوارش نان‌آور خانه شد.

بعدها در شورای روحانیت شعبه سنندج به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی به علت علاقه در کارهای نظامی وارد ارتش شد و با مشاهده اوضاع نابسامان کشور و وجود ظلم در جامعه به مشاجره و برخورد با فرماندهان ارتش و مسوولان نظامی رژیم پرداخت و چهار سال در حبس بود.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گروهک‌های ضدانقلاب به مقابله با آنان برخواست و بعداز تاسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کرد مسوول اطلاعات آن سازمان شد.

در سال ۶۸ باتوجه به تجارب کاری زیاد و داشتن ارتباط معنوی با مردم از سوی سپاه به فرمانداری سنندج ماموریت یافت و مسوول رسیدگی به شکایت مردم در آن فرمانداری شد.

در تاریخ هفتم مهرماه سال ۶۷هنگامیکه از فرمانداری برمی‌گشت جلوی در منزل خود توسز نیروهای ضدانقلاب ترور شد و به شهادت رسید.

فرازی از وصیتنامه شهید:

از فرزندانم خواهانم در زندگی پاک و با شرافتمندی زندگی نمایید و در تمام عمر خود یک مسلمان متعهد باشید د فرایض دینی و مذهبی خود را تمام و کمال انجام دهید چون تنها مکتب اسلام و قرآن است که آدمیت را به اوج کمال می‌رساند و لاغیر.

شهید "محمدباقر منصوری" در سال ۱۳۴۳ در بیجار زاده شد. سال ۱۳۵۸ به عضویت افتخاری مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیجار درآمد.

در سال ۶۲ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و مدت دو سال با همراهی تیپ ۵۵ هوابرد شیراز در جبهه‌های جنوب و غرب کشور به دفاع از کیان اسلامی پرداخت. دوبار در منطقه عملیاتی سومار مجروح شد. در سال ۶۷ به عنوان پاسدار نمونه تقدیر شد.

با ورود به سپاه مسوولیت‌های متعددی را عهده‌دار شد که از آن جمله می‌توان به مواردی نظیر آموزش نیروهای بسیجی و مشمول، امور رده‌های بسیج، تسلیحات سپاه، گروهان عملیاتی سیاسران، فرماندهی گردان ادوات تیپ دو ویژه سقز و غیره اشاره کرد.

این شهید وارسته چهارم مهرماه ۷۱ در جریان یک درگیری با نیروهای ضدانقلاب در منطقه عملیاتی سرتون سقز خودروی حامل وی به داخل دره سقوط کرد و بر اثر همین سانحه به شهادت رسید و مزار مطهر شهید در گلزار شهدای شهرستان بیجار است‌.

شهید منصوری سعادت را در شهادت می‌دانست و در صفحه اول قرآنی که معمولا آن را قرآئت می‌کرد نوشته است بار پروردگارا توفیق شهادت در راهت را نصیب من گردان.

شهید "جمیل شهسواری" در سال ۱۳۴۲ در روستای علی‌آباد از توابع شهرستان دیواندره به دنیا آمد. در مقطع راهنمایی بود که همچون بسیاری از جوانان دیگر با نور و شور انقلاب همراه شد و در راه تحقق اهداف آن در حد توان خود تلاش کرد.

هنوز یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که گروهک‌های ضدانقلاب مردم را مورد اذیت و کشتار قرار می‌دادند و در این راه خانواده شهید شهسواری نیز متحمل اذیت و آزار فراوانی شدند.

شهید شهسواری در اواخر سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیواندره درآمد و مسوول یکی از مقرهای عملیاتی شد. در سال ۱۳۶۹ به دنبال سازماندهی جدید سپاه پاسداران به تیپ انبیاء انتقال یافت و در سال ۷۱ فرماندهی گردان تکاوران تیپ یکم لشکر ۸ نجف اشرف را پذیرفت.

وی در تاریخ ۲۸ اسفند ۷۴ برای منهدم ساختن مرکز تجمع نیروهای ضدانقلاب به کردستان عراق اعزام شد و در آنجا طی یک مبارزه شجاعانه با نیروهای ضدانقلاب به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید در گلزار شهدای شهرستان دیواندره است.

شهید شهسواری در آخرین لحظات عمر دنیایی خود به یکی از همرزمانش که در کنار او بوده چنین گفته است: "تماشا کن ببین این برادر کوچکت آنچنان جنگ کند که در تاریخ جنگ‌ها بنویسند. آنچنان پوزه دشمن را به خاک بمالد که باقی مانده‌ها بروند تعریف کنند."

کردستان روزگاری نه چندان دور با چنین جنگ‌آورانی شجاع و خستگی‌ناپذیر به پاخاست و در برابر حملات گسترده کشور متجاوز ایستاد و قطعا این خصلت کردستان است که مردانگی، میهن‌دوستی، شجاعت و از خودگذشتگی در آن موج می‌زند.