تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰
کد مطلب : ۳۹۱۵۷۶
کوچه‌های باریک و تنگ تبریز به مانند آن است كه سوار بر ماشين زمان در فاصله‌ای كوتاه، از خيابان‌های پُر از خودرو در مركز شهر شده و به دنيایی وارد می‌شويد كه تفاوت زيادی با زندگی ماشينی دارد.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ، بافت‌های تاریخی و قدیمی هر شهر، شناسنامه و هویت تاریخی آن شهرها قلمداد می‌شوند به طوریکه کهن شهر تبریز دومین شهر کشور از نظر تعداد محلات تاریخی و قدیمی است.

از میان ساختمان‌های سر به فلک کشیده تبریز تا محلات قدیمی و تاریخی‌اش راه چندانی نیست؛ محلاتی که در ایام نه چندان دور زندگی در آنها جور دیگری در جریان بود اما این روزها در انزوا فرو رفته و فقط خاطرات خاک خورده‌ای از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را دل خود جای داده‌اند.
 

 

گذری به قلب تاریخ؛ در کوچه پس کوچه‌های قدیمی تبریز 

گذر از محلات قدیمی، گذر از قلب تاریخ است. کافیست از یک محله قدیمی شهر گذر کنی و به سکوت خاموش گذشتگان گوش فرا دهی؛ سکوتی که خود یک تاریخ مصور است و تو را به قعر خودش فرا می‌خواند.

کوچه‌های باریک و تنگی در دل این محلات وجود دارند که قدم زدن در این کوچه‌ها تو را به سال‌های دور پرت می‌کند، به هر گوشه‌ای که می‌نگری انگار تاریخ با تو حرف می‌زند، زمان برایت متوقف می‌شود و برای مدتی در دل تاریخ ماندگار می‌شوی، بوی خاک نمناک خانه‌های کاهگلی و دیوارهای خشتی‌اش در پس کوچه‌های باریک که به مشامت می‌رسد، دلت می‏‌خواهد جسمت را در عطر بویناک خاک شست‌وشو دهی و نفسی تازه کنی، گویی به دنیای دیگر وارد شده‌ای.

هر چند در سال‌های اخیر ضرب آهنگ تخریب بناهای تاریخی به بهانه‌های مختلف شدت گرفته است و تنها صدایی که در آنها شنیده می‌شود، صدای ساخت و ساز، تیرآهن و بتن است!  اما در این بین بافت برخی از این محلات هنوز زنده است و تعداد اندک شماری از آنها از گزند مدرنیته در امان مانده‌اند و هنوز هم بوی گذشته را می‌دهند.

در دل تعدادی از این محلات کوچه‌های تنگ و باریکی با عرض کمتر از ۲ متر وجود دارد. همان کوچه‌هایی که برای نزدیکتر شدن آدم‌ها ساخته شده‌اند، حتی در یک گذر اتفاقی!
 

 

صدای تپش‌های تاریخ در کوچه‌های قدیمی

البته این کوچه‌ها در دیگر شهرها نیز وجود دارند و اغلب به نام کوچه «آشتی‌کنان» شهرت دارند که روایت‌های متفاوتی در مورد آنها وجود دارند.

در فرهنگ عامه این کوچه را از آن روی «آشتی‌کنان» می‌نامند که به علت پهنای کم آن عابرانی که از روبه‌رو می‌آمدند لاجرم با یکدیگر برخورد کرده و سبب رفع کدورت‌ها می‌شده است.

برخی نیز معتقدند که این کوچه‌ها در واقع برای جلوگیری از پیشروی سواران دشمن این‌گونه ساخته شده‌اند.

 

حال آیا واقعا این کوچه ها برای آشتی‌کنان طراحی شده یا مقابله با هجوم دشمن؟ یا علت دیگری در آن نهفته است؟

برای پاسخ به این سوالات به ورودی یکی از بافت‌های تاریخی شهر تبریز می‌روم و پای در کوچه پس کوچه‌های باریک آن محله می‌گذارم.
 

 

جستجو در خاطرات گذشته؛ سفر به قلب تاریخ تبریز

هنوز هم بسیاری از پیرمردان و پیرزنان قدیمی که گذر عمر کمر آنان را خم کرده و مویی سپید کرده‌اند در کوچه پس کوچه‌های باریک خیابان طالقانی، شمس تبریزی و عباسی خاطرات شیرین آن روزها را به خوبی به یاد دارند.

آقای ملک‌پور  یکی از ساکنان کوچه‌های باریک تبریز است که بنگاه معاملات املاک دارد. موهای سفیدش از سن و سال بالای او حکایت می‌کنند.

به گفته او کوچه‌های تنگ محلات قدیمی تبریز دست‌خوش تغییرات مدرنیته شده‌اند و شهرداری اکثر این کوچه‌ها را عریض‌تر کرده است.
 

از لابه لای صحبت‌های آقای ملک‌پور می‌توان به عمق علاقه‌اش به محلات قدیمی پی برد؛ او می‌گوید: «طالقانی، شمس تبریزی، عباسی، ارتش، شریعتی، بهشتی از جمله محله‌های قدیمی تبریز هستند که تا حدودی هویت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند ولی به هر حال جوانان امروزی علاقه‌ای به چنین محلاتی ندارند و تمایل به تغییرات دارند و این منجر می‌شود تا خانواده‌ها یا خانه خود را بفروشند و آپارتمان‌نشین شوند و یا از نو ساخته و قوانین و اصول شهرداری مبنی بر عقب‌‌نشینی را رعایت کنند».

 

 

آقای ملک‌پور علت باریکی کوچه‌های قدیمی تبریز را ریشه در پایتخت تشیع بودن این شهر می‌داند: «به نظر من یکی از دلائل ساخت کوچه‌های باریک در این شهر، مسائل اعتقادی و تاکید دین بر دوستی، صمیمیت و پرهیز از قهر است، چراکه من سراغ ندارم در این محله همسایه از همسایه دلگیر باشد و اگر کدورتی نیز پیش می‌آمد فقط کافی بود در کوچه رو در رو شوند و سپس آشتی‌کنان می‌شد».
 

 

رفع کدورت‌ها در کوچه‌های «آشتی‌کنان»

عمو تقی نیز از قدیمی‌های محله طالقانی و ساکن یکی از این کوچه‌های باریک است،  او می‌گوید: «اگر دو نفر با هم قهر می‌کردند توسط ریش سفیدان محله از این کوچه‌های باریک عبور داده می‌شدند و با هم آشتی می‌کردند».

او ‌با لبخند شیرینی از روز‌های عاشقی خود در این کوچه‌ها نیز تعریف می‌کند: «عاشق دختر همسایه بودم و ساعت‌ها سر کوچه منتظر می‌ماندم تا از آن کوچه عبور کرده و برای نماز مغرب به مسجد کوچک سر کوچه بیاید و الان ۶۰ سال است که عاشقانه با هم زندگی می‌کنیم».
 

 

یک تاریخ‌شناس تبریزی در مورد چرایی وجود این کوچه‌های باریک به خبرنگار فارس در تبریز می‌گوید: «اینکه ریشه اصلی کوچه‌های باریک تبریزی را در دوستی و دوری از قهر و کدورت دانست، درست نیست و این می‌تواند بخشی از اهداف باشد».

شهباز جلالی ادامه می‌دهد: «با توجه به موقعیت جغرافیایی آذربایجان‌شرقی و مخصوصاً شهر تبریز می‌توان گفت که این منطقه مورد تاخت و تاز دشمنان زیادی در طول تاریخ قرار گرفته است که همه آنها مشکلات زیادی برای تبریزی‌ها ایجاد کرده است».
 

 

به گفته این تاریخ‌شناس، در سال ۱۲۹۰ تبریز به دست قوای روس اشغال شد و افراد زیادی نیز کشته شدند ولی تبریزی‌ها با همدلی و مقاومت اجازه نفوذ به مهاجمان را ندادند و طبق روایات تاریخی این کوچه‌ها نیز به همین دلیل ساخته شده است.

جلالی در این مورد بیشتر توضیح می‌دهد: «معمولاً سربازان روسی با اسب وارد شهر شده و به مردم حمله می‌کردند، از این‌رو کوچه‌ها را بسیار باریک ساخته بودند تا وقتی یکی وارد محله شد، دیگر سرباز روسی نتواند به آن کوچه وارد شود، چراکه اگر اسبی وارد کوچه می‌شد دیگر جایی برای دور زدن نداشت و به خاطر همین وارد کوچه‌ها نمی‌شدند».
 

 

او اضافه می‌کند: «همه خانه‌های این کوچه‌های باریک به هم راه داشت و فقط کافی بود تا یک مهاجم وارد کوچه شود و بلافاصله همسایه‌ها از بالای پشت‌بام‌های خود به آن فرد سنگ پرت می‌کردند و او را از پا در می‌آوردند».
 

 

عضو هیات علمی دانشکده تاریخ تبریز می‌گوید: «حتی زمانی سر کوچه‌ها یک دالان با یک درب وجود داشت و همه فکر می‌کردند که این یک خانه است در حالیکه وقتی وارد خانه می‌شدند یک کوچه باریکی پدیدار می‌شد که حدود ۵۰ همسایه را در خود جای کرده بود».

جلالی، دالان «میرزا رضا» در دانشسرا و «پای چراغ » در اول عباسی را از جمله این دالان‌هایی که همچنان پابرجا هستند، معرفی می‌کند.

به گفته این استاد دانشگاه رشته تاریخ در حال حاضر باریک‌ترین کوچه جهان به عرض ۵۰ سانتی‌متر در جمهوری چک قرار دارد که برای عبور از این کوچه چراغ راهنمایی رانندگی نصب شده و از آن به عنوان مکان گردشگری استفاده می‌شود.
 

 

آشتی در دل کوچه‌های «باریک»

او تاکید می‌کند: «شهرهای شیراز، یزد و کاشان کوچه‌های باریک کمتری نسبت به تبریز دارند و اسامی از قبیل کوچه قهر و آشتی یا کوچه آشتی‌کنان برای آنها گذاشته‌اند و حتی تور لیدرها این کوچه‌ها را جزو برنامه‌های تورگردی خود برای گردشگران معرفی می‌کنند ولی من ندیده‌ام که چنین کاری در تبریز هم انجام گیرد در حالی که بیشترین کوچه‌های باریک و تنگ از آنِ این شهر است».

به اعتقاد این استاد دانشگاه، این کوچه‌ها جلوه‌گر تمدن، تاریخ شفاهی و تصویری تبریز هستند و نباید دستخوش تغییرات شوند.
 

 

افزایش عَرض کوچه‌ها و عَریض شدن فاصله آدم‌ها

به هر روی، این کوچه‌ها چه برای آشتی‌کنان و چه برای مقابل با هجوم دشمن ساخته شده باشند، روایتگر فرهنگ و رسوم گذشتگان هستند. روایتی از همدلی در مقابله با هجوم دشمن و از بین بردن کدورت و کینه در بین اهالی محله.

ای کاش زیاد شدن عَرض کوچه‌ها منجر به عَریض شدن فاصله بین انسان‌ها نشود و بازگشت به رسوم کهن این خلاء و دورافتادگی را پر کند تا صدای تپش‌های تاریخ در شهر اولین‌ها بیشتر به گوش برسد.

آشتی‌های دیروز با قهرهای امروز فرقی از جنس گذشته دارند که باید آنها را در خاطرات گذشتگان جستجو کرد.

سهراب سپهری چه خوب گفته است: 
کوچه فرو رفته به بی‌سویی، بی‌هایی، بی‌هویی.
 شهر تونی، شهر تونی،
در وزش خاموشی، سیماها در دود فراموشی.
شهر ترا نام دگر، خسته نه‌ای ، گام دگر.
 آمده‌ام، آمده‌ام، درها رهگذر باد عدم.

گزارش از کتایون حمیدی

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما