تاریخ انتشاردوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۰۰:۰۱
کد مطلب : ۳۷۱۹۵۶
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،
«اصل نظام نشانه است» سران فتنه را سزاوار لعنت مردم کرد
علی مطهری می‌گوید نباید از 9 دی بهره‌برداری سیاسی شود.
وی در آستانه این حماسه دشمن‌شکن و فتنه‌سوز نوشت: «نهم دی سال 1388، روزی بود که مردم قطع نظر از خطاهای دو طرف انتخابات ریاست جمهوری، برای حفظ اساس انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به میدان آمدند. از این روز به عنوان ابزاری برای ایجاد تفرقه در جامعه بهره‌برداری سیاسی نکنیم. خصوصا سازمان صدا و سیما با توجه به کارنامه‌ سال‌های گذشته‌اش توجه بیشتری به شرایط امروز و ضرورت اتحاد و اتفاق ملت داشته باشد.»
درباره این موضع‌گیری باید خاطرنشان کرد که حماسه بی‌سابقه 9 دی، حاصل صبر توام با انزجار ملت (از همه سوابق) دربرابر آشوب‌افکنی و حرمت‌شکنی فتنه‌گران بود و نه مراسم آشتی‌کنان با فتنه‌گران! در این روز ملت ایران به مزدوران نیابتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس تودهنی زدند؛ همان که کف خیابان با حمایت سران فتنه، ماهیت خود را لو داده و شعار داده بودند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». مردم از ائتلاف نفاق جدید با منافقین و محاربین (‌سلطنت‌طلبان، سازمان منافقین و ...) اعلام بیزاری کردند، چراکه روی جمهوری اسلامی خط کشیدند و شعار وزارت خارجه اسرائیل (نه غزه نه لبنان) را تکرار کردند، به ساحت امام خمینی(ره) اهانت کردند و مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند و در سرانجام رذالت به ساحت امام حسین علیه‌السلام هتاکی کردند. مردم به همین خاطر در حماسه 9 دی فریاد می‌زدند «لعن علی عدوک یا حسین - خاتمی و کروبی و میرحسین».
اعتراض آن روز مردم به اعتبار اینکه عملکرد فتنه‌گران از بهانه انتخابات عبور کرده و نقشه نیابتی کودتای مخملین را به اجرا گذاشته بود، ربطی به موضوع انتخابات و به قول مطهری خطاهای دو طرف انتخابات نداشت، بلکه پای امام حسین(ع) و اصل نظام آمده بودند. بنابراین برعهده صداوسیماست تا عین این واقعه مهم را بازتاب دهد. بله البته فتنه‌گران و حامیان آنها، چنین روزی روز عزا و خشم‌شان است؛ به تعبیر قرآن: قل موتوا بغیظکم.
و بالاخره باید پرسید مگر فتنه‌گران و حامیان آنها کدام خبط و خیانت بزرگ را مرتکب شده‌اند که مرور و بازگویی حماسه 9 دی، علیه آنها و موجب نگرانی‌شان می‌شود؟


مأموریت حجاریان برای تبرئه غرب و انداختن توپ به زمین ایران
سعید حجاریان می‌گوید وقتی خودسرها در برابر برجام ایستادند، روحانی باید محکم می‌ایستاد و می‌گفت نمی‌مانم.
وی در گفت‌وگو با روزنامه شرق اظهار داشت: ما برنامه برجام را راهی برای نرمال‌سازی در داخل و خارج تلقی می‌کردیم و آن را کافی می‌دانستیم. از این گذشته حتی بعضی شعارهای اصلاح‌طلبانه ایام انتخابات را خارج از ظرفیت روحانی می‌دانستیم و تذکر دادیم، دست از این شعارها بردارد و آن چه را خود به آن اعتقاد دارد، پیش ببرد. اجرای برجام لازم بود تا سرمایه‌گذاری خارجی به عرصه اقتصاد وارد و در نتیجه، مشکلات اشتغال و رونق کسب و کار تا حدی حل شود، اما ایشان در مقابل سنگ‌اندازی گروه‌های خودسر که به کلی مخالف برجام بودند و از هیچ اقدامی دریغ نکردند، ایستادگی نکرد. زمانی که رقبای ایشان به قلب برنامه دولت که همان برجام باشد، حمله کردند، رئیس‌جمهور می‌توانست محکم بایستد و بگوید، نمی‌توانم این گونه کار کنم و حتی صراحتاً اعلام می‌کرد، استعفا می‌دهم و می‌روم.
مغالعه حجاریان در حالی است که برجام به طور کامل از سوی ایران اجرا شد و آژانس و اتحادیه اروپا برای این امر تصریح کرده‌اند. بنابراین در حالی که همه در داخل باید به آمریکا اعتراض و از اروپا مطالبه کنند که چرا تعهدات متقابل را اجرا نمی‌کند، حجاریان می‌کوشد ایران و نیروهای داخلی را جای مقصر بنشاند. آیا سند برای نفوذی بودن یا نفوذزدگی برخی افراطیون مدعی اصلاحات (نظیر حجاریان) از این بزرگ‌تر؟! آنها چه مأموریتی در این زمینه دارند.
ثانیاً سناریوی هل دادن روحانی به استعفا که چند ماه قبل از این از سوی حجاریان استارت خورد، مشابه رفتار افراطیون و نفاق جدید در دوره اصلاحات است که پس از چند سال بی‌تفاوتی و ساختارشکنی، مدعی خروج از حاکمیت و قهر و استعفا و تحصن برای گروکشی سیاسی و ایجاد بی‌ثباتی در خدمت رژیم آمریکا کردند که سرگرم اشغال افغانستان و عراق بود.
نکته سوم، درباره سوابق اظهارات منافقانه حجاریان نسبت به خاتمی است. چند سال قبل نشریه ضد انقلابی پیک‌نت که از سوی اپوزیسیون خارج‌نشین مدیریت می‌شود، بخش‌های قابل انتشار ملاقات نفوذی خود را با سعید حجاریان در روزهایی که خاتمی مهیای تحویل دادن ریاست جمهوری می‌شد- این گونه منتشر کرد: «در یکی از کوچه‌های فرعی خیابان نوفل لوشاتو، یکی از ساختمان‌های ریاست جمهوری قرار دارد، وارد این ساختمان قدیمی که می‌شوید تابلویی در روبرو نظرتان را جلب می‌کند که با امضای حراست ریاست جمهوری از مکالمه کنندگان می‌خواهد در هنگام صحبت پشت تلفن احتیاط کنند و مواظب شنود بیگانگان باشند. این تابلوها همه جا حتی کنار در آسانسوری که سوار آن می‌شوم تا در طبقه دوم به مصاحبه با حجاریان بروم، به چشم می‌خورد. او در گفت‌وگویی که داشتم، گفت؛ ترجیح می‌دهم درباره خاتمی صحبت نکنم مبادات که به او بربخورد. او با ما تفاوت داشت. خاتمی روحانی بود و گروه خونی‌اش بیشتر به مجمع روحانیون می‌خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد. هر چند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد. ما از ابتدا هم می‌دانستیم خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زد.»
این اظهارات پنهانی در حالی بود که طیف حجاریان در آغاز دوم خرداد 76، خاتمی را تهدید کرده بودند که اگر به منویات آنها گوش ندهد او را از قطار اصلاحات پیاده می‌کنند. اما در علن، تظاهر به حمایت و تقدیس خاتمی می‌کردند!!


واشنگتن‌پست: تمام نقشه‌های آمریکا در سوریه نقش برآب شد
روزنامه واشنگتن‌پست به قلم یک مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا نوشت: ایالات متحده با خروج از سوریه، برای تهران دعوت‌نامه فرستاد تا قدرتمندتر از قبل، بر منطقه حیاتی خاورمیانه، تسلط نظامی و سیاسی و اقتصادی داشته باشد.
«ویکتوریا نولاند» معاون اسبق وزیر خارجه آمریکا در امور اروپا (و مدیر اجرایی مرکز امنیت آمریکای جدید) در این یادداشت‌ نوشت: ترامپ با تصمیم‌گیری برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، به «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه، «کرملین» و جمهوری اسلامی ایران هدیه سال نو داد. رئیس‌جمهور با این تصمیم‌گیری؛ تمام دستاوردهای نظامی آمریکا در سوریه را نقش بر آب کرد.
ترامپ تمام آن اهرم قدرت را که «مایک پمپئو» وزیر خارجه و فرستاده ویژ‌ه‌اش به سوریه «جفری جونز» کسب کرده بودند تا به یک راه‌حل دیپلماتیک در سوریه برسند، را هم نقش بر آب کرد.
این راه‌حل، متضمن اهداف واشنگتن مبنی بر دفع جمهوری اسلامی در سوریه بود. ترامپ در همان دامی افتاد که «باراک اوباما» در سال 2011 با خارج کردن همه نیروهای آمریکایی از عراق افتاده بودند. با این تصمیمی که ترامپ گرفت؛ دیگر امنیت هیچ‌کس تضمین شده نیست.
این تصمیم‌گیری که ناقض تصمیم‌های پیشین است؛ همان‌طور که خود ترامپ گفته، منافع ملی آمریکا را به خطر خواهد انداخت.
دقیقا سه ماه پیش «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا عنوان کرد، تا زمانی که آخرین رزمنده ایران خاک سوریه را ترک نکرده است؛ آمریکا در سوریه خواهد ماند. اما ترامپ آمد و آب پاکی روی دست همه ریخت و تهران را دعوت کرد محکم‌تر و عمیق‌تر از قبل به این تکه حیاتی خاورمیانه تسلط نظامی، سیاسی و اقتصادی داشته باشد.
در ادامه همین روند، جمهوری اسلامی کنترل میدان مهم نفتی «دیرالزور» را که نیروهای آمریکایی و نیروهای دمکراتیک سوریه از آن حفظ و حراست می‌کنند، به دست خواهد آورد. مسکو هم بابت این تصمیم ترامپ جشن گرفته است. مسکو سال‌ها همه را فریب می‌داد و وانمود می‌کرد که دارد با واشنگتن بر سر یافتن یک راه‌حل دیپلماتیک برای بحران سوریه مذاکره می‌کند.
«ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه حالا خیلی راحت به همه التماس‌های فرستاده ویژه آمریکا به سوریه بی‌اعتنایی می‌کند. چرا؟ چون آمریکا هیچ پشتوانه نظامی در این بازی ندارد تا پشتوانه دیپلماسی‌اش باشد.
حالا کرملین با خاطری آسوده همان کاری را دنبال خواهد کرد که از اول هم قصد آن را داشت و برایش برنامه‌ریزی کرده بود. آن برنامه، مسجل شدن سلطه اسد بر سایر بخش‌های سوریه تا سال 2021 است.
مسکو به طور ضمنی از نیروهای شبه نظامی تحت امر ایران حمایت می‌کند. این شبه نظامیان، بالفعل؛ نیروهای پلیس محلی در غرب سوریه هستند.
حالا با خروج نیروهای آمریکایی از سوریه؛ دیگر حتی دوستان سوریه‌ای واشنگتن هم در فرآیند دیپلماتیک به رهبری آمریکا برای حل بحران سوریه؛ شرکت نخواهند کرد.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما