کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

من دیر یا زود شهید می‌شم

خبرگزاری میزان , 18 آذر 1397 ساعت 15:02

ببین خواهر عزیزم، من دیر یا زود شهید می‌شم. نمی‌خوام مادر و یه دختر دیگه به خاطر من به سختی بیفتند.


به گزارش بلاغ،پاسدار شهید «براتعلی داودی» در ۱۳۳۷ در مشهد مقدس در خانواده‌ای محروم متولد شد و در نهایت در ۲۸ فروردین ۱۳۶۲ در پیرانشهر بر اثر آسیب‌دیدگی شدید و قطع یک دست و دو پا به شهادت رسید. خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «ماشال» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

همسر گنگ!

بیشتر از همه مادر و شاید به همان اندازه، ‌باقی اعضای خانواده مشتاق دیدن دامادی براتعلی بودند. اما مثل ماهی لیز می خورد و مدام از دستمان در می رفت!

نمی‌شد براتعلی را راضی‌اش کرد به ازدواج. البته مادر کار خودش را می کرد.

یک دختر سیده خوب برایش نشان کرده بود و به گوش براتعلی هم رسانده بود. به هر طریقی بود می‌خواست برایش زن بگیرد.

براتعلی به من گفت: هر چی در مورد این دختری که مادر می خواد برای من بگیره می دونی باید به من بگی. بالاخره باید زن آینده‌ام بشه! چیزی هم نباید کم و زیاد کنی!

تردید داشتم. دو دل بودم که لکنت آن بنده خدا را بگویم یا نه. با بزرگترها مشورت کردم. هر چه بود دل را به دریا زدم و نشستم با براتعلی به صحبت. کلی از خوبی‌های دختر گفتم و چیزی را کم نگذاشتم.

آخر سر هم با لطایف الحیل گفتم کمی هم زبانش بند می‌آید وقت حرف زدن. این را که گفتم، انگار دقیقا منتظر چنین فرصتی باشد: من زن گنگ نمی‌خوام!.

با تعجب گفتم: گنگ و لال کجا بود؟! یه کم فقط لکنت زبون داره.

کوتاه نیامد. ولی دید که چهره‌ام ناراحت شد، نگاهی به اطراف کرد و گفت: ببین خواهر عزیزم، من دیر یا زود شهید می شم. نمی‌خوام مادر و یه دختر دیگه به خاطر من به سختی بیفتند.

همین طور نگاهش می کردم. فایده‌ای نداشت. تصمیمش را گرفته بود.

دوباره سرش را بالا آورد و گفت: چند وقت دیگه صبر کنید. ان شاءالله خدا جواب لبیک من رو هم می‌ده.


کد مطلب: 369298

آدرس مطلب :
https://www.bloghnews.com/news/369298/دیر-یا-زود-شهید-می-شم

بلاغ نیوز
  https://www.bloghnews.com