سهم رسانه ها در خیانت به شجریان

به گزارش بلاغ، در گیر و دار انتخابات ریاست جمهوری یازدهم حجت الاسلام روحانی در پاسخ به خبرنگاری که درباره شجریان از وی پرسید، چنین می گوید: او هنرمند بزرگی است و عصاره دو قرن موسیقی ماست، با هنرمندان بزرگی کار کرده و آثار ماندگاری خلق کرده است. باید به او و خدماتش احترام گذاشت. هر چند برخی از سلایق سیاسی از او خوششان نیاید...
این جملات شاید آغازی بود بر حضور دوباره شجریان در محافل عمومی. حضوری که با انتخاب دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور یازدهم پررنگ تر شد و تحسین علی جنتی وزیر ارشاد یازدهم از وی فضا را به گونه ای دیگر رقم زد.
اما صرفنظر از وجه هنری و تسلط شجریان در حوزه موسیقی، تلاش برخی رسانه ها و جریانات سیاسی اصلاح طلب برای استفاده ابزاری از وی در مجادلات سیاسی، چهره ای ناموجه از شجریان را به نمایش گذاشت.
ژست های عاقلانه! و سخنان کم مایه شجریان در حوزه سیاسی و دینی در چند سال گذشته، چهره ای متفاوت از او به نمایش گذاشته است. موضوعی که حتی دوستداران صدای وی را نیز به انتقاد وا می دارد.
سناریویی که پیش از این نیز برای برخی چهره های هنری و ورزشی که در حوزه ای غیر از حوزه تخصصی اشان اظهار نظر کرده اند، مانند برخی فوتبالیستها اتفاق افتاده است.

اما اینگونه تلاشها برای مرجع سازی شجریان در حوزه سیاست و بهره کشی سیاسی از وی، نه تنها نتیجه ای برایش نداشته بلکه او را وارد میدان جدیدی کرده که هویتش را بیش از پیش به مخاطبانش نشان داده و صد البته این وضعیت بر چهره هنری وی نیز سایه می افکند.

شاید در این میان نقش برخی رسانه ها در پر رنگ تر کردن وجه سیاسی شجریان بیش از سایر عوامل باشد. رسانه هایی که موظف بودند صدای شجریان را به عنوان یک نخبه موسیقی به گوش جهانیان برسانند اقدام به گفتگوهای برنامه ریزی شده با وی می کنند تا فقر اطلاعات سیاسی شجریان، او را در مسیر بیراهه قرار دهد.

"این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد."این جملات بخشی از مصاحبه شجریان با شبکه ضد انقلابی voa است.

اظهار نظر هایی شبیه این، در حالی از سوی شجریان در شبکه ضد انقلابی مطرح شد که به نظر می رسد ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به "کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر" انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.

اما اقدامات نسنجیده وی محدود به مصاحبه های غیر تخصصی و غیر اسلامی با شبکه های ضد انقلابی نشده است.

شجریان سال گذشته با حضور در شبکه بی بی سی فارسی که مدام بر طبل تحریم ایران می کوبد ضمن دهن کجی به ملت و مردم به منازل مدیران این شبکه رفت و عکسهای خود و دخترش با این افراد را منتشر کرد.

وی همچنین سال گذشته با حضور در پارتي شبانه اي كه كارمندان بي بي سي در منزل گوينده شبكه مبتذل "من و تو" به افتخار آنان برگزار كرده بودند، حضور يافت.

در کنار مجری شبکه مبتذل من و تو

در کنار صادق صبا مدیر بی بی سی فارسی و قاضی زاده مجری آن

در کنار مسعود بهنود
عكسهاي منتشر شده از سوي كارمندان شبكه ضدانقلاب "بي بي سي" و شبكه مبتذل "من و تو" در شبكه هاي اجتماعي گوياي آن است كه شجريان ديدارهاي متعددي با عوامل اين دو شبكه ضدانقلاب داشته و حتي از ديدار و ثبت عكس يادگاري با "فائقه آتشين معروف به گوگوش" خواننده معلوم الحال طاغوتي نيز كوتاهي نكرده است.

حال با مروری کوتاه برگزیده ای از آنچه احوال شجریان در طول ۴ سال گذشته بوده است جای این سئوال را در ذهن ایجاد می کند که تلاش برخی رسانه های داخلی برای خبرسازی هایی نظیر خبر ملاقات رئیس جمهور با وی بر اساس کدام منشور رسانه ای رخ می دهد؟

آیا چنین فردی که بارها در آغوش ضد انقلاب مشاهده شده به صلاح است که در راس خبر کذبی قرار گیرد و رئیس جمهور را وارد چنین بازیهایی کند؟