در حاشیه ثبت‌نام احمدی‌نژاد و بقایی در انتخابات 96

«زمستان‌سازان» برهم‌زنندگان اساس انتخابات 96

تاریخ انتشارشنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۰
کد مطلب : ۲۸۲۴۱۶
بهار که می‌داند پس از انتخابات 88 هیچ پایگاهی در طیف سیاسی اصلاح‌طلب ندارد امروز و در آستانه انتخابات 96 آرای خاکستری در مجموعه رای‌دهنده‌ها و هم چنین سمپات‌های مردمی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را هدف قرار داده است.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ، احمدی‌نژادی‌ها نامی است برای بخشی از رویش‌های جریان انقلاب که پس از تیر ماه 84 و در مغناطیس دولت اول احمدی‌نژاد روییدند و رییس جمهور وقت را پس از دوره‌ای شانزده ساله‌ از هجمه به آرمان‌های انقلاب در قامت مسئولان تراز انقلاب اسلامی و نمونه ولایتمداری دیدند، و امروز با متوقف نشدن در مصداق به مراتب عالی از معنای انقلاب و انقلابی‌گری و ولایت مداری رسیده‌اند!


اما جریان بهار حلقه‌ای کوچک، مشکوک و معطوف به قدرت در اطراف احمدی‌نژاد است که هم و غم‌اش بر متفاوت نمایی از مجموعه‌انقلاب است! از دیگر ویژگی‌های این جریان غیر انقلابی‌ هنوز درون نظام ترجیح دادن منافع شخصی و گروهی بر منافع انقلاب است. جریان بهار بر خلاف همه آموزه‌های انقلاب و بدلیل ذات معطوف به قدرتش، هیچ ابایی از پرونده سازی و تله گذاری‌های امنیتی ندارد و به کرات نشان داده‌است ارزشی برای امنیت ملی و آرامش ملت قائل نیست!


اما ریشه‌این انحرافات کجاست؟ چرا جریان بهار خطرناک است و دو قطبی ساز؟


جریان بهار به آرامی دارد از قالب یک جریان سیاسی خارج شده و شمایل یک فرقه سیاسی را به خود می گیرد! این فرقه‌ از دو بخش فکری و عملی تشکیل شده‌است که در ادامه به بررسی اجمالی این دو بخش خواهیم پرداخت.

ایده‌ی اصلی انحرافات عملی این جریان بر اساس بهره‌برداری از ظرفیت‌های شخصی رئیس جمهور سابق است! سخنرانی‌های پرشور، سر نترس، لحن همه فهم و عامه پسند و پایه رای احمدی نژاد، ظرفیت هایی است که رییس دولت مهر دانسته یا نادانسته در اختیار جریان بهار قرار داده‌است! گرچه‌اشتباه محاسباتی امثال بنی صدر و خاتمی در این فرقه مدعی ولایتمداری نیز رخ داده‌است و رای 24 میلیونی مردم به‌ احمدی‌نژاد را بیرون از دایره‌اعتماد نظام و سرمایه شخصی به حساب آورده‌اند!.

طرح انتخاباتی این جریان، معرفی فرد احمدی نژاد به عنوان تنها حامی آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب و ناجی نظام جمهوری اسلامی است!


ایده گره زدن سرنوشت نظام و انقلاب با تحرکات سیاسی یک فرد شاید مهمترین خطر فکری در تاریخ سی و هشت ساله پس از انقلاب باشد!


نتیجه محتوم این ایده خطرناک و تمامیت طلب غیر انقلابی و ضد انقلابی معرفی شدن سایر جریانهای سیاسی درون نظام است! به همین دلیل است که جریان بهار همیشه " حق به جانب " است و خود را مصون از سهو و خطا می‌بیند و حتی در دوران تصدی مسئولیت‌های اجرایی موفقیت‌ها را به حساب خودش می‌نوشت و خطاها، ضعف‌ها و شکست‌ها را فرافکنی می‌کرد و یک روز قوه قضاییه را مقصر می‌دانست و روز دیگر سپاه را و یک روز هم مافیا را!


بخش مهمی از وجوه مختلف عملی جریان بهار تطبیق زیادی با ویژگی‌های شخصیتی دکتر احمدی نژاد دارد؛ مشورت ناپذیری، تکروی، اعتماد به نفس بیش از اندازه و ترجیح دادن وفاداری بی چون و چرای خود به چند رفیق پرمساله! هر کدام از این خصوصیات به تنهایی می‌تواند پایه‌ اصلی شکل‌گیری یک فرقه سیاسی باشد!


فرقه گرایی سیاسی علاوه بر انبوه مشکلات توجیه ناپذیر فکری و تفرقه‌افکنی‌های بی مورد، پتانسیل زیادی برای حرکت به سوی خشونت نیز دارد، اتفاقی که برای فرقه‌های منافقین، گروهک فرقان و باند مهدی‌هاشمی‌ هم افتاد! مخصوصا که شخص دکتر احمدی نژاد در سیره شخصی سوابق عصبیت‌های مکرر و رفتارهای غیر منطقی‌ همچون جلسه معروف استیضاح در مجلس نیز دارد که به راحتی قابل انتشار در بدنه‌اجتماعی عاریتی این جریان خواهد بود، و متاسفانه ریاست سابق جمهور که‌ امروز در قامت یک تبلیغات‌چی مشغول سفرهای استانی است و همراهان اصلی‌اش چه در سخنرانی‌ها و چه در شبکه‌های اجتماعی در هفته‌های اخیر بجای آرامش بخشی به مخاطبان عامدانه در جهت تحریک ابعاد عصبی، غیر منطقی و حتی خشن این گروه می‌کوشند!


ذات تفکری که تنها و تنها خود را حق تمام و کمال می‌پندارد، دو قطبی سازی است! بهاریون که‌از طرفی تمایلی به واگذاری کلید پاستور نداشتند و از طرفی اطمینان داشتند جریان‌های انقلابی و اصولگرا از گزینه بهار برای انتخابات 92 حمایت نخواهند کرد، گام‌های بیشتری برای متمایز نمایی برداشتند و از هسته فکری خود رونمایی کردند!


جهان بینی مستقر بر " انسان " بجای " ولی " و " امر قدسی " بجای " خدا "! جریان بهار، که ریشه‌های فکری‌اش بر نظریات سید حسین نصر استوار است، در واقع روی به ظاهر انقلابی جریانات روشنفکری دینی دارد، همان رویکرد دهه هفتاد و حلقه کیان است که مهدویت را به عنوان دست  آویزی سیاسی برای توجیه ترسیم تصویری منجی گونه‌ از بهار حفظ کرده‌است! این جریان شاید تبعیت عملی از ولی فقیه داشته باشد، اما باطنا اعتقادی به ولایت منحصر در " فقیه " ندارد و تفسیر موسع از مفهوم ولی دارد.


بهار که می‌داند پس از انتخابات 88 هیچ پایگاه رایی در طیف سیاسی اصلاح‌طلب ندارد، امروز و در آستانه‌انتخابات 96 آرای خاکستری در مجموعه رای دهنده‌ها و هم چنین سمپات‌های مردمی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را هدف قرار داده‌است که مطرح کردن یارانه 250 هزار تومانی، نامه نگاری به رئیس دولت اصلاحات و انتقادات تند به دولت  روحانی در همین پازل توجیه پذیر خواهند بود!


در عین حال با توجه به‌اینکه خاستگاه‌اولیه جریان بهار از میان خیل عظیم نیروهای انقلابی بوده‌است، مطرح شدن یا پیروزی‌هر گزینه دیگری به عنوان نماینده جریان انقلابی که بر استمرار مبارزه با کفر و استکبار در جهان و فقر و فساد و تبعیض در داخل تاکید دارد، مهر باطل بر حیات سیاسی این جریان خواهد بود!


معرفی کاندیدای اختصاصی این جریان با همان رویکرد "تنها" گزینه برای امتداد انقلاب و "منجی" نظام باعث تفرقه، بحث‌های بی نتیجه، دلخوری‌های سیاسی و هرز رفتن نیروهای میدانی انقلابی در آستانه یکی از حساس‌ترین بزنگاه‌های انقلاب یعنی انتخابات اردیبهشت 96 خواهد شد، که شانس موفقیت گزینه‌انقلابی را کاهش خواهد داد و منجر به‌افزایش احتمال پیروزی مجدد دولت تدبیر خواهد شد که به معنی باقی ماندن جریان بهار به عنوان تنها آلترناتیو انقلابی هاست!


 تفرقه ناشی از معرفی کاندیدای بهار که ممکن است منجر به شکست گزینه نیروهای انقلاب شود منجر خواهد شد تا اعتماد به نفس سردمداران بهار و سهم خواهی آنها افزایش یابد، چرا که همچون پس از انتخابات مجلس در سال 94، عدم حمایت احمدی نژاد از لیست اصولگرایان را عامل شکست معرفی کرده و بهار را تنها گزینه رای آور و در نتیجه تنها گزینه پیش روی اصولگرایان معرفی خواهند کرد!


بی توجهی به غوغاگری‌های این گروه و ایمان به راهی که می‌رویم، بهترین راه حل برای برون رفت از این تنگنای پیش روی جریان انقلاب و حاکم کردن روحیه انقلابی در راس قوه مجریه‌است! نباید فراموش کرد حیات بهار در جلب توجه است! جریان انقلابی باید هوشیار باشد، از اختلافات بپرهیزد و در دام‌های شبه‌امنیتی نیافتد! به نظرسنجی‌ها و نظرسازی‌های بی پایه و بی فایده توجهی نکند و بدنبال به میدان آوردن اصلح باشد!

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما