به گزارش
بلاغ،
برجام بیدستاورد هم نبود /17 درصد از ارزش پول ملی کم شد!«دستپاچگی دولت در مدیریت تکانههای اقتصادی و جهشهای قیمتی در حالی به چشم میخورد که افزایش صعودی قیمت طلا، سکه و ارز در بازار موجب کاهش میزان داراییها و نگرانی مردم شده است».
به گزارش مشرق به یکسالگی اجرای برجام نزدیک میشویم و این روزها دولتیها و مذاکرهکنندگان هم رفته رفته به اشتباهات خود در مواجهه با دشمن اذعان میکنند.
اشتباهاتی که عمدتا از جنس عجله در اتمام مذاکرات بود و باعث شد مسایل به طور دقیق بررسی نشود و تیم مذاکرهکننده از برخی خطوط قرمز تعیین شده عدول کند و به وعدههای دشمن دل خوش کند.
علاوه بر این، بدعهدی طرف مقابل هم موجب شد دولت یازدهم عملا نتواند دستاورد مدنظر خود را از مذاکرات برداشت کند. اذعان ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی به دستاورد تقریبا هیچ برجام موید این موضوع است.
تاثیرات منفی دلخوشی به کمک دشمن برای بهبود شرایط، این روزها با افزایش جهشی قیمت دلار، طلا و سکه برای عموم مردم ملموستر شده و مردمی که به وعدههای دولت برای کاهش نرخ ارز امیدوار بودند این روزها با مشاهده واقعیات اقتصادی، به منتقدان جدی سیاستهای اقتصادی دولت تبدیل شدهاند.
طبق بررسی روند بازار، در روز 23 تیر 94 که مصادف با روز امضای توافق هستهای میان ایران و 5 کشور دیگر بود، قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی در این روز به مبلغ 890 هزار تومان معامله شد. این مقدار در معاملات امروز به یک میلیون و 125 هزار تومان رسیده و 235 هزار تومان رشد داشته است.
همچنین روز تصویب برجام در مجلس (27 مهر 94)، قیمت هر گرم طلای 18 عیار در بازار، اندکی بیش از 95400 تومان بود. در معاملات روزهای اخیر هر گرم طلا با رقمی بیش از 116 هزار و 300 تومان به فروش رسیده که رشد 22 درصدی را نشان میدهد. همچنین نرخ دلار 23 درصد افزایش داشته است.
در روز اجرای سند برجام توسط دولت (27 دی 94) هر دلار در بازار آزاد با قیمت 3624 تومان معامله شده بود. رقمی که این روزها وارد مدار 4150 تومانی شد و رکورد گرانترین دلار تاریخ ایران را ثبت کرد. طبق گزارشها در چند روز گذشته، ارزش دارایی مردم به واسطه افزایش قیمت دلار، حداقل 17 درصد کاهش داشته است.
مدافعان مدیران نجومی چرا برای بیخانمانها اشک تمساح میریزندبرخی مدیران دولتی در حالی نسبت به وضعیت گورخوابها اظهار نارضایتی میکنند که به حقوقهای نجومی راضی هستند.
روزنامه جوان با اشاره به اظهار تأثر برخی مدیران دولتی نسبت به بیخانمانها نوشت: رابطه بابک زنجانی با اصغر فرهادی با گرانی تدبیری دلار با بیبیسی فارسی با ظریف با آمریکا با انتخابات ریاستجمهوری ایران با سکه با برنج 16 هزار تومانی و رابطه همه اینها با گورخوابی واضح است یا تاریک؟! اینها همه یک رابطه مستقیم و خطی دارند، یعنی هر کدام که به صحنه بیاید، بقیه هم ردیف میشوند. یعنی اگر دلار از 3 هزار و 800 تومان دوره تحریمها به 4 هزار و 200 تومان پسابرجام و پساتحریم برسد، ناگهان معاون رئیسجمهور حرف از بابک زنجانی میزند و اگر ظریف از پشیمانی اعتماد به قول کری در امضاء نکردن تحریمهای ISA بگوید، ناگهان رئیسجمهور با گورخوابها احساساتی میشود و اصغر فرهادی به میدان میآید و بیبیسی فارسی خودش برای گزارشهای گورخوابی فیلم میسازد، اما تلخی روزگار، مدعی شدن دولت در قضیه «گورخوابی» و کارتن خوابی است، یعنی دولت یازدهم آنقدر روشنفکر است که مثل یک تحصیلکرده با ادب از پدیده گورخوابی متاثر میشود و ابراز احساسات میکند و نامه یک هنرمند را یادآوری میکند و اشک میریزد اما «کار» نمیکند و فراموش میکند که رئیس دولت است و باید درباره گورخوابی و فقر و فلاکت، پاسخگو باشد، نه مدعی.
دولت صدها نامه دریافت میکند، درباره زمینگیر شدن کارخانهها، درباره چرایی واردات تراکتور و خرید کشتی، درباره روند مذاکرات هستهای، درباره وضع آب و خاک و هوا این نامهها را نخبگان و اساتید دانشگاه به دولت مینویسند.
اما دولت هیچ نامهای را یادآوری نمیکند. دولت پشت تریبون قرار نمیگیرد و نمیگوید: «امروز نامهای از 400 استاد دانشگاه شریف به دستم رسید درباره تاسف از واردات تراکتور که آن را برای مهندسان صنعتی کمرشکن میدانستند» دولت حقوق 57 میلیونی یک مدیر را «درست و قانونی» و صاحب حقوق را «ذخیره انقلاب» میداند اما به مردم توضیح نمیدهد که چگونه میتواند هم از حقوقهای نجومی راضی و هم از گورخوابی ناراضی باشد؟!
دولت به یک پرسش ساده پاسخ بگوید؛ چگونه زیربار معرفی مدیران نجومی به دستگاه قضا نمیرود و سخنگو و وزیران مربوطه این حقوقها را «قانونی» و «صحیح» و «از شیرمادر حلالتر» و محدود به چهار نفر میدانند و به آن راضی و خشنودند اما در همین حال از کارتنخوابی ناراضیاند؟!
رئیسجمهور یک هفته پس از اعتراف وزیر خارجهاش به اشتباه در اعتماد به قول کری درباره تحریمهای ISA و یک هفته پس از اوجگیری دلار از 3600 به 4200 تومان، حرفی دراینباره ندارد. چرا چون سوژه به دستش رسیده است: گورخوابها. او از گورخوابها میگوید و از بابک زنجانی که این مواقع میآورندش وسط! و نیز با ذکر نامه یک فیلمساز صاحب جوایز اروپایی، سخنان پراحساس روشنفکرانه میزند. این داستان گورخوابی را مقایسه کنید با داستانی که یک دولت تصمیم بگیرد فاصله طبقاتی را کم کند. عزم برای ریشهکنی فقر، کاری از جنس اقدام و عمل میخواهد و ابراز احساسات برای گورخوابها فقط به تریبونهای پرشور و شر نیاز دارد.
ایکاش پشت تریبونها میگفتید که گورخوابان وقتی گورخواب شدند که گفتیم «برای رسیدن به توسعه باید عدهای زیرچرخهای آن له شوند.»
41 ماه پس از وعده 100 روزه فقط حرف اشتغال و رشد اقتصادی هست41 ماه از زمان آغاز به کار دولت تدبیر و امید و زمانی که رئیسجمهور وعده حل مشکل بیکاری جوانان را داد، میگذرد و دولت یازدهم تا چند ماه آینده به پایان دوران فعالیت خود خواهد رسید. با این حال، مشکل بیکاری جوانان همچنان پابرجا مانده و بر تعداد بیکاران نیز افزوده شده است.
روزنامه صبحنو نوشت: رئیسجمهور حتی وعده داده بود برای حل معضل بیکاری در 100 روز اول فعالیت دولت، آثاری مشخص خواهد شد. با این وجود، حالا در 4 سالگی دولت یازدهم تعداد بیکاران از مرز 3 میلیون و 300 هزار نفر گذشته و مشکلات خانوادهها درباره اشتغال و آینده جوانان همچنان پابرجاست.
به نظر می رسد دولت در ماههای پایانی فعالیت خود در کنترل برخی بازارها مانند ارز و سکه نیز ناتوان شده و روند صعودی قیمت انواع سکه و ارز در هفتههای اخیر نمایان است. قیمت دلار هفته گذشته از مرز 4 هزار تومان گذشت.
اثر منفی افزایش نرخ ارز بر اشتغال را باید در تضعیف تولید و افزایش هزینههای بنگاهها به واسطه گرانی ارز و در نتیجه خطر ورشکستگی، از دست رفتن رقابت تولیدات ایرانی در بازارها و در نتیجه اخراج و بیکاری نیروی کار جستوجو کرد.
در زمینه باقی ماندن بیکاری، کارشناسان میگویند یا مشاوران دولت آنچنان که باید غول بیکاری را جدی نگرفته بودند که به رئیسجمهور مشاورههای اشتباه درباره حل مشکل بیکاری و اشتغال جوانان میدادند و یا اینکه از نیاز شدید موجود در جامعه و مسئله چالشبرانگیز در خانوادهها سوءاستفاده تبلیغاتی شد.
از آن سو این نکته مورد توجه است که نمیتوان بدون فراهم کردن برخی زمینهها آمار اشتغالزایی بیسابقه داد و گفت دولت موفق به ایجاد 745 هزار شغل فقط در 6 ماهه اول امسال شده و دستاورد بیسابقهای را در تاریخ کشور به ثبت رسانده است. این آمارها بدون تایید مردم و لمس آن در جامعه، تنها مصرف تبلیغاتی در آستانه انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری خواهد داشت و دردی از بیکاری دهها هزار جوان تحصیلکرده دانشگاهی دوا نمیکند.
روز پنجشنبه پیامی از سوی دولت در کانال تلگرامی مخابره شده که در آن به نقل از وزیر اقتصاد گفته شده بود در نیمسال اول سال جاری یک میلیون و 445 هزار شغل توسط دولت یازدهم فقط در 6 ماه ایجاد شده که به تعبیر طیبنیا این عملکرد دولت در کشور بیسابقه است!
با این حال، خیلی زود این پیام حذف و مطلب دیگری از سوی وزیر اقتصاد با این مضمون مخابره شده که اشتغال ایجاد شده در بهار سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل به طور خالص 745 هزار شغل بوده که این دستاورد در تاریخ ایران بیسابقه است.
با این وجود، نگاهی به اظهارات قبلتر برخی مقامات دولتی مانند وزیر کار در این باره نوعی تناقض در آماردهی دولت را نشان میدهد.
علی ربیعی پیش از این در چند مرحله در پاسخ به منتقدانی که رشد اقتصادی مورد ادعای دولت را با آمار بیکاری متناقض میدانستند عنوان کرده بود با پدیده رشد اقتصادی بدون اشتغال مواجهایم، به این معنا که ممکن است اقتصاد رشد کند ولی شغلی حاصل نشود،حال چگونه به یک باره این پدیده از اقتصاد ایران رخت بر بسته و7/4 درصد رشد اقتصادی برابر با 750 هزار شغل شده است!؟
حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار میگوید: نگاهی به آمارهای رسمی وزارت کار نشان میدهد که فقط در سال گذشته 1/1 میلیون پرونده اختلاف بین شاغلان و کارفرما در مراکز حل اختلاف تشکیل شده بود و این یعنی دستکم 10 درصد از کل شاغلان کشور به مشکل برخورده و احتمال بیکاری آنها زیاد است.
وی افزود: این آمار را اگر به تعداد بیکاران مطلق که بیش از 3 میلیون و 300 هزار نفر است اضافه کنیم واقعیتها را نشان میدهد.
طرف مقابل مردم در 9 دی آشوبگران نیابتی دشمن بودندعلی مطهری به نقیضگویی درباره حماسه 9 دی پرداخت.
وی از یک سو در توئیتر نوشت «9 دی روزی است که مردم ایران قطع نظر از خطاهای دو طرف حوادث سال 88، برای حفظ اساس انقلاب اسلامی به میدان آمدند و از طرف دیگر مدعی شد «برنامههای صدا و سیما درباره 9 دی به گونهای بود که گویی مایل است با تحریک طرف مقابل، حوادث سال 88 تکرار شود».
آقای مطهری به نحوی اظهارنظر کرده که گویا فتنهگران نیز در راهپیمایی 9 دی حضور داشته و به دفاع از انقلاب برآمدهاند. درست است که در روز 9 دی عموم رأیدهندگان به 4 نامزد برای دفاع از انقلاب به خیابان آمدند، اما مسلم است که عنصر وطنفروشی مانند میرحسین موسوی عناصر حرمتشکن روز عاشورا (اتفاق تلخی که موجب به حرکت درآمدن خشم و خروش مردم در 9 دی شد) را «مردمان خداجو»!! توصیف و از آنها تشکر و جانبداری کرد.
ماجرای خط کشیدن روی جمهوری اسلامی، سر دادن شعار نه غزه نه لبنان در روز قدس، اهانت به تصویر امام خمینی(ره) و میراث گرانقدر او (ولایت فقیه) با تاکید بر اینکه «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و بالاخره هتاکی بیسابقه روز عاشورا به وضوح نشان داد که این فتنهگری و آشوبانگیزی، اصلا ربطی به طرفین رقابتهای انتخاباتی ندارد. با این اوصاف معلوم نیست چرا آقای علی مطهری از روشنگری درباره هویت دستاندرکاران آشوب نیابتی دشمن در سال 88 ناراحت میشود؟ اگر 9 دی حماسهای تحسینبرانگیز است که هست، پس چرا نباید هویت جریان مقابل و مورد اعتراض آن راهپیمایی عظیم ملی را بازشناسی کرد؟! آیا بدون «لااله» گفتن میشود از «الله» سخن گفت؟! آیا جز این است دین ولایت و برائت توأمان است.
البته با شناختی که آقای مطهری در طول زمان از خود بروز داده، شنیدن مواضع سست و بیمحتوا از وی دور از انتظار نیست چنان که او اخیرا درباره توافق برجام که محدودیتهای 15-20 ساله را برای کشور رقم زده گفت «برای بررسی و تصویب برجام، 20 دقیقه هم زیاد بود»!
تورم 9 درصد است یا 45 درصد؟«روحانی برای به دست آوردن اعتماد دوباره مردم چارهای جز غلبه بر رکود و تورم ندارد اما تورم به سمت افزایش پیش میرود».
روزنامه هفت صبح (از روزنامههای اصلاحطلب) نوشت: تا انتخابات ریاست جمهوری کمتر از 5 ماه مانده است. آمارهای جدید بانک مرکزی نشان میدهد تورم دارد به سمت افزایش میرود. برخی حامیان دولت نگرانند تورم دوباره دو رقمی شود.
این روزنامه از قول مسعود دانشمند رئیس اتاق بازرگانی خاطرنشان کرد: باید کمی به بازار نگاه کنیم. آیا در بازار شما نشانی از تورم 9 درصدی مصرف کننده میبینید؟ وقتی قیمت اقلام خوراکی مانند برنج، گوشت سفید یا حبوبات 45 یا 19 درصد افزایش یافته است چطور میتوان باور کرد که تورم اقتصاد ما 9 درصد باشد؟ من این اعداد را بر مبنای آمارهای بانک مرکزی میگویم. این افزایش قیمتها باید خودش را در تورم نشان دهد. اما با تورم اعلامی بانک مرکزی، این اعداد و ارقام گویا در تورم محاسبه نشده است.
دانشمند میافزاید: فقط اقلام خوراکی مصرفی مردم نیست. مگر دولت انرژی را گران نکرده است؟ من بعید میدانم تورم روی 9 درصد ایستاده باشد. سؤال من از دولت این است که مبنای محاسبات تورم در بانک مرکزی چیست؟ تقاضای من از مسئولان دولت مانند دکتر مسعود نیلی، نوبخت و سایر دوستان این است که برای ما و مردم توضیح دهند تورم را چطور محاسبه میکنند؟
رئیس اتاق بازرگانی همچنین گفته است: پیشبینی من از تورم در سال آینده این است که هم تورم مصرف کننده و هم تورم تولید کننده افزایش خواهند یافت. وقتی دلار به 4200 تومان رسیده و دولت دلار رسمی را از 3000 به 3300 در بودجه سال آینده پیشبینی کرده، طبعاً تورم افزایش مییابد.