به گزارش
بلاغ، مجلس خبرگان امروز رسماً آغاز به کار میکند و در نشست امروز، هیئت رئیسه که نقش مهمی در مدیریت این مجلس دارد انتخاب خواهد شد. با عنایت به نقش خطیر مجلس خبرگان، به نظر میرسد انقلابی بودن رئیس این مجلس دارای اهمیت مضاعف است.
رهبر معظم انقلاب 20 اسفند در دیدار اعضای مجلس خبرگان با تأیید بر اهمیت انقلابی بودن این مجلس فرمودند: «مردم ]در انتخابات[ خوش درخشیدند؛ کاری که از مردم توقع بود انجام بدهند انجام دادند، حالا نوبت ما است؛ هم نوبت مجلس خبرگان است که به وظایف خود عمل کند، هم نوبت مجلس شورای اسلامی است که به وظایف خود عمل کند؛ هم نوبت دولت محترم است که به وظایف خود عمل کند. مجلس خبرگان مهمترین جایی است که بایستی متوجه به وظایف خودش باشد. من اگر بخواهم در یک کلمه عرض بکنم، آن یک کلمه این خواهد بود که مجلس خبرگان باید انقلابی بماند؛ باید انقلابی فکر کند و انقلابی عمل بکند... باید خصوصیت انقلابیمان را حفظ کنیم، حرکت جهادیمان را حفظ کنیم، عزت و هویتمان را حفظ کنیم، در هاضمه خطرناک فرهنگی و اقتصادی جهانی هضم نشویم».
ایشان همچنین 12 شهریور نیز در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تأکید کردند: «عمده این است که مجلس خبرگان اسیر کلیشههای تحمیلی نظام سلطه نباید بشود. یک تفکراتی، یک مفاهیمی از سوی تبلیغات پرحجم نظام سلطه، به طور شبانهروزی در سرتاسر عالم دارد پراکنده میشود؛ یکی از مهمترین مسائل این است که ما باید اسیر نشویم. این سفارش فقط به مجلس خبرگان نیست، این سفارش به همه مسئولان کشور است، به همه ارکان نظام است بلکه سفارش به همه صاحبنظران است- صاحبنظران سیاسی، صاحبنظران اجتماعی، صاحبنظران دینی- که مراقب باشند: و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیلالله؛ این را بدانند. این جور نیست که چون حالا با یک حجم عظیمی از تبلیغات بر روی یک موضوعی تمرکز میکنند، تکیه میکنند، تکرار میکنند، با زبانهای مختلف آن را بیان میکنند، ناچار ما هم بایستی همرنگ جماعت بشویم و همان را مطرح کنیم، همان را تکرار کنیم؛ نه، ما خودمان مبانی داریم، ما فکر داریم. استکبار در صدد آن است که کلیشههای مورد نظرخودش را به همه مردم دنیا تحمیل کند؛ هم به آحاد ملتها، هم بالخصوص به مسئولان و مؤثران کشورها؛ یعنی دولتها، نمایندگان مجالس، تصمیمگیران، تصمیمسازان، به قول خودشان اتاقهای فکر، به همه اینها میخواهند آن کلیشههای خودشان را تحمیل کنند و آن را وارد ذهن آنها و فضای ذهنی آنها بکنند. مایلند همه، جهان را از منظر آنها ببینند؛ با این رویکرد سلطهطلبانه مفاهیمی را یا جعل میکنند یا دستکاری میکنند و معنا میکنند و مایلند همه، طبق معنای آنها این مفاهیم را بفهمند و به کار بگیرند و در ادبیاتشان از آنها استفاده کنند. فرض بفرمایید تروریسم یک مفهومی است که استکبار آن را در یک معنای خاصی به کار میبرد؛ یا حقوق بشر یا دموکراسی... انقلاب اسلامی یک منظومه فکری دارد.
اهمیت این انقلاب و علت اینکه این انقلاب زلزله در دنیا ایجاد کرد، این نبود که یک حکومتی را سرنگون کرد؛ نه، علت این بود که یک منظومه فکری نو را به دنیا عرضه کرد و امروز هم همچنان در اکناف عالم، این منظومه فکری در حال پیشرفت است... یکی از اجزای مهم این منظومه فکری که خیلی هم جاذبه دارد، عبارت است از نفی ظلم، نفی استکبار، ... استقلال همه جانبه- استقلال بسیار امر مهمی است- استقلال فکری، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، که از همه مهمتر هم استقلال فکری است که میتواند بقیه این استقلالها را به دنبال خودش بیاورد؛ اینها جزو چیزهایی است که در نظام فکری اسلامی و آن منظومه فکری اسلامی وجود دارد و همینها است که جاذبه میدهد.»