وی در گفتوگو با سفیر هراز درباره اوضاع سیاسی، اجتماعی سال 60 گفت و اظهار کرد: آن دوره اوج بحرانها و فشارهای داخلی و خارجی بود و دشمنان قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی داشتند و برای این کار جنگهای ایران و عراق، قائله کردستان، گنبد، اعراب خوزستان و ترورهای مکرر و نابود کردن بهترین فرزندان نظام که همگی برای ایجاد ناامنی و سلب آرامش و سقوط حکومت جمهوری اسلامی ایران بود، راه انداختند.
علیتبار موقعیت جغرافیای خاص آمل را از دلایل انتخاب این شهر برای شروع براندازی جمهوری اسلامی عنوان کرد و افزود: در جنگهای چریکی و پارتیزانی پستی و بلندی ارتفاعات و وجود کوه، فضای دسترسی به رودخانه هراز و وجود جاده هراز که پل ارتباطی با پایتخت و چندین استان است یک امتیاز محسوب میشد و با توجه به فاصله کم آمل با دریا آنها به راحتی میتوانستند از شوروی کمک بگیرند و این شهر را برای دستیابی به اهداف شومشان مناسب دیدند.
یادگار حماسه اسلامی 6 بهمن از شب تاریخساز این حماسه گفت و تصریح کرد: کمونیستها که در جنگلهای دره منگل بودند از طریق رودخانه به آمل رسیدند و عصر پنجم بهمن ماه در منزل مادری یکی از فرماندهان این گروه ساکن شدند که با تشکیل پنج گروه 20 نفره در شهر تقسیم و عدهای در جلوی پل هتل شهر فعلی، یک گروه در ابتدای رضوانیه و گروه دیگر در انتهای رضوایه و چند مسیر دیگر مستقر شدند.
وی درباره نحوه اسارت خود در جریان این حماسه، اظهار کرد: در محله رضوانیه هر شب تعدادی از جوانان بهعنوان کشیک در محله بیدار میماندند، آن شب نوبت من بود که این اتفاق رخ داد، هر چه به دل شب نزدیک میشدیم حصار محاصره کمتر میشد، پس از دستگیری من که تنها 16 سال داشتم بلافاصله حکم اعدامم را صادر کردند و من را پیش حاج احمد اسدی بردند.
علیتبار با بیان اینکه آنها در حالیکه قصد اعدام ما را داشتند، ما با آنها وارد بحث سیاسی و اعتراض شدیم و ادامه داد: از طریق شعارهایشان فهمیدیم که آنها کمونیست هستند. سپس ما را به جای دیگر بردند، در آنجا باز هم قصد اعدام ما را داشتند که با درگیری که اطراف بیمارستان 17 شهریور اتفاق افتاد باعث پراکنده شدن آنها شد و در نهایت توانستیم فرار کنیم.
یادگار حماسه اسلامی 6 بهمن به حضور جانانه مردم در آن روز حماسی اشاره کرد و گفت: همه مردم دست به کار شدند و کسی به کمونیستها پناه نمیداد، زنان بارداری که کیسههای شن حمل میکردند، پیرها، بچهها همه دست به کار شدند و از روستاهای اطراف نیز آمدند، در شهر هزاران سنگر تشکیل دادند و در نهایت تا ظهر طول نکشید که دفتر اتحادیه کمونیست با شجاعت مردم بسته شد.
وی حماسه 6 بهمن ماه را یک حماسه ملی دانست و بیان کرد: این یک حماسه در شهر و یا استان نبود بلکه یک حماسه ملی است. یک درگیری مسلحانه نبود بلکه نیتشان از بین بردن تمام اسلام و تشکیل حکومتی بیدین و کمونیست بود.
علیتبار حماسه مردمی 6 بهمن را جنگ میان دو ایدئولوژی و عقیده عنوان کرد و یادآور شد: باید زوایای این روز کالبدشکافی و آنالیز شود، کمونیستها قصدشان از بین بردن تعدادی از افراد نبود بلکه هدف آنها جایگزین کردن کمونیست بر اسلام بود.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه عمق حماسه اسلامی 6 بهمن را میتوان در وصیتنامه امام خمینی(ره ) دید، تصریح کرد: اگر این حماسه، عظیم نبود قطعا امام در وصیتنامه خود بیان نمیکردند روز 6 بهمن سال 60، آمل انباری از سنگرها شده بود.
وی در پایان از نسلهای سوم و چهارم انقلاب خواست درباره حماسه 6 بهمن تامل بیشتری کنند و خاطرنشان کرد: این یک درگیری ساده نبود و نباید به راحتی از کنار آن گذشت در این حماسه از یک کارگر گرفته تا یک خانم خانهدار همه سهیم بودند.