بلاغ نیوز | پایگاه جامع اطلاع رسانی 14 خرداد 1399 ساعت 21:40 https://www.bloghnews.com/news/426116/ورزی-ساختن-سریال-درباره-امام-خمینی-ره-توفیق-الهی -------------------------------------------------- عنوان : ورزی: ساختن سریال درباره «امام خمینی (ره)»توفیق الهی بود -------------------------------------------------- کارگردان سریال «معمای شاه» گفت: ساعت ها با بازیگر نقش امام (ره) حرف زدم و اول جهان بینی خودش را مورد بررسی قرار دادم. واقعیت امر این بود کسی که می خواهد چنین نقشی را بازی کند باید به آن شخصیت اعتقاد داشته باشد. متن : به گزارش بلاغ، تا به حال فیلم و سریال هایی با حضور و درباره امام خمینی (ره) ساخته شده است که هر کدام به نوبه خود سعی داشتند تا بُعدی از شخصیت امام را به نمایش بگذارند. در این میان «معمای شاه» تنها سریالی است که به صورت گسترده به زندگی این شخصیت بزرگ انقلابی پرداخته است. به مناسبت سالروز ارتحال بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) با محمدرضا ورزی کارگردان این سریال تاریخی درباره جزئیات انتخاب بازیگر شخصیت امام (ره)، حفظ منویات این شخصیت بزرگ تاریخی، بازخوردهای مردم و ... گفت‌وگو کردیم.   ** شما شخصیت امام خمینی (ره) را فقط در سریال «معمای شاه» داشتید؟ - بله و در سریال های قبلیم به آن مقطع حضور امام در کشور ورود نکردیم. ** چطور شد که تصمیم گرفتید شخصیت امام (ره) را در سریال «معمای شاه» بیاورید؟ - این اتفاق برای اولین بار می افتاد و اتفاق بسیار حساسی بود یعنی می توانست تاثیر معکوس هم داشته باشد. به طور معمول اتفاق هایی که برای اولین بار در کارهای نمایشی رخ می دهد، مقداری فضای ریسک پذیری اش زیاد است. اما من احساس می کردم ارزشش را دارد که برایش زمان بگذاریم و مقاومت کنیم و حتی توجیهاتی برای مسئولین امر داشته باشیم. خوشبختانه مدیرانی که در آن سالها برای این اتفاق تصمیم گرفتند هوشمندانه این تصمیم را گرفتند و همینجا جا دارد از آقای مهدی فرجی و علی دارابی و مهندس ضرغامی تشکر کنم که حمایت کردند این اتفاق بیفتد وگرنه ممکن بود در اثر محافظه کاری مسئول مربوطه این اتفاق صورت نگیرد. ** یعنی می خواهید بگویید جسارت می خواست؟ - بله به شدت اما خب پشتوانه این دوستان و مدیران با تمام قدرت پشتیبانی کردند تا این اتفاق به درستی بیفتد و خداراشکر خروجی اش هم آبرومندانه شد چه در خصوص شبیه سازی، ‌تصویر و صدا.   ** چقدر طول کشید تا به طور قطع گزینه نهایی نقش امام (ره) انتخاب شد؟ - تقریبا شش ماه طول کشید که به این رسیدیم کدام بازیگر باید این نقش را بازی کند. نمی توانم نام ببرم اما ۵ نفر برای ایفای نقش امام (ره) تست شدند و پنجمین نفر آقای شکرخدا گودرزی بود. ** آقای گودرزی چه ویژگی هایی داشت که برای این نقش انتخاب شد؟ -احساس کردم او فردی فرهیخته، با سواد، بینش خاصی داشت و خودش نویسنده و کارگردان تئاتر بود. ** یعنی شخصیت درونی او برای شما مهم بود؟ - بله دقیقا برایم مهم بود که نگاهش چه طور نگاهی است. ساعت ها با او حرف زدم و اول جهان بینی خودش را مورد بررسی قرار دادم. واقعیت امر این بود کسی که می خواهد چنین نقشی را بازی کند باید به آن شخصیت اعتقاد داشته باشد.   ** و آقای گودرزی به شخصیت امام (ره) معتقد بود؟ - بله خیلی زیاد. ** چطور با آقای گودرزی آشنا شدید؟ - در سال ۹۱ امیر دژاکام تئاتری به نام ساقی را روی صحنه برد و آقای گودرزی در این نمایش نقش شاعری را بازی می کرد که در مدح امیر المومنین شعر می سرود. ** نمایش «ساقی» را به این نیت دیدید که بازیگر نقش امام (ره) را از میان بازیگرانش انتخاب کنید؟ - نه، از آنجایی که با آقای دژاکام دوست هستم اغلب کارهایش را می بینم و برای تماشای این اثر هم از من دعوت کردند. آن زمان آقای عجمی دستیارم کنارم نشسته بود و یک لحظه روی نحوه بیان شکرخدا گودرزی متمرکز شدم که چقدر با احساس و تاثیرگذار شعر می گوید و قامت، صورت، پیشانی برجسته و بلندی که داشت باعث شد همان جا به یکباره به دستیارم بگویم، امام را پیدا کردم! ** آن زمان شما در مرحله پیش تولید «معمای شاه» بودید؟ - بله، اواخر پیش تولید بودیم و به دنبال بازیگری بودیم که قرار است شخصیت امام را بازی کند. روز اول که تئاتر را دیدم و تمام شد دو روز فکر کردم و بعد به آقای دژاکام گفتم که می خواهم دوباره برای دیدن تئاتر شما بیایم و او خیلی تشکر کرد از این حیث که خیلی ممنونم دوباره می خواهی تئاترم را ببینی و به او گفتم اگر امکان دارد صندلی سمت راست سالن تئاتر شهر را به من بده. دفعه اول صندلی وسط نشسته بودم.   برای بار دوم به سالن تئاتر شهر رفتم و روی صندلی سمت راست نشستم و این بار دیگر فقط آقای گودرزی را در نمایش می دیدم و دیگر هیچ بازیگر دیگری را نمی دیدم. بعد که تمام شد دو روز دیگر به آقای دژاکام گفتم می خواهم دوباره تئاترت را ببینم و تعجب کرد و گفت اولین بار است که می بینم یک نفر تا این اندازه علاقه مند است و من هم تائید کردم و گفتم اگر می شود این بار صندلی سمت چپ و درست نزدیک ترین محل به سن سالن تئاتر شهر را به من بده و علیرغم مخالفت هایی که داشت و می گفت آنجا جای خوبی نیست اما قبول نکردم و گفتم من همان صندلی را می خواهم و رفتم نشستم و بعد از پایان نمایش گفتم که به آقای گودرزی بگویید به دفتر من بیاید. وقتی به دفتر آمد گفتم معمولا برای بازی در سریال و فیلم به شما متن می دهند، گفت‌وگو می کنند و چنانچه به تفاهم رسیدند، تست گریم انجام می شود. اما اینجا ما می خواهیم شما اول تست گریم شوید. اشکالی دارد؟ آقای گودرزی تعجب کرد و گفت نه. ** آقای گودرزی می دانست که قرار است برای کدام شخصیت این سریال گریم شود؟ - نه هنوز نگفته بودم و گفتم شما حالا به اتاق گریم بیایید متوجه می شوید که موضوع چیست و قبول کرد. تا به اتاق گریم آمد روی آینه عکس حضرت امام (ره) قرار گرفته بود و با دیدنش تعجب کرد و شوکه شد. ** حتی نمی دانست که شما به دنبال بازیگری برای ایفای نقش امام (ره) هستید؟ - نه، شوکه شده بود و وقتی متوجه شد خیس عرق شد. در هر حال آقای خلج گریمور سریال مشغول گریم شد و زمانی که بعد از ۴ ساعت گریم به پایان رسید با آقای گودرزی خداحافظی کردیم چونکه همیشه بعد از تست گریم ها ساعت ها می نشستیم و با آقای خلج درباره گریم ها صحبت می کردیم و در این مورد هم طی صحبت هایمان ایرادهایی که در گریم وجود داشت را با هم در آوردیم. در ادامه تست دو و سه و چهار هم انجام شد. ** بعد از پایان تست اول وقتی آقای گودرزی خود را در آینه دید چه گفت؟ - اصلا شوکه شده بود و می گفت این قصه به چه شکل است؟ و گفتم حالا قرعه به نام تو افتاده است و اقبالت گفته. خلاصه که بعد از ۲۵ بار تست گریم در ۶ ماه و زمانی که مطمئن شدیم که گزینه نهایی مان است، اولین سکانس جلوی دوربین رفت.   ** و اینکه چرا صدای شخصیت امام (ره) را به عهده بازیگر نگذاشتید؟ - آقای گودرزی خیلی اصرار داشت که صدای شخصیت هم صدای خودش باشد اما من مخالفت کردم و گفتم باور مخاطب مهم است و خدا رحمت کند مرحوم بیژن علیمحمدی آمد و صدای امام (ره) را اتود کرد. ** و در ادامه چه شد؟ - یکسال با همان یک سکانسی که تصویربرداری کرده بودیم کلنجار می رفتیم و به افراد مختلف نشان می دادیم و درباره آن مطالعه می کردیم و این پروسه یکسال طول کشید. بعد از یکسال گفتم که آن سکانس هایی که گرفتیم را دور می ریزیم و از آنجایی که یک جای کار اشکال داشت و متوجه آن شده بودم، بعد از این یکسال شروع به ضبط کردن سکانس هایی شدیم که حضرت امام (ره) قرار بود حضور داشته باشند و نتیجه شد آن چه که دیدید. ** چرا آن سکانس ها را دور ریختید؟ - وقتی آقای گودرزی را جلوی دوربین بردیم به اندازه دو سکانس تصویربرداری کردیم و یکسال از کار فاصله گرفتم تا اشکال های کار را ببینم و در این مدت خطاهایی که در گریم و بازی وجود داشت را متوجه شدم و در جهت رفعش برآمدم. بعد از این مدت دوباره همین دو سکانس را به علاوه مابقی سکانس های شخصیت امام (ره) ضبط کردیم.   ** برای انتخاب بازیگر نقش امام چقدر با خانواده ایشان هم فکری کردید و چقدر نظرشان برای شما مهم بود؟ - ما با خانم فاطمه طباطبایی عروس حضرت امام مشورت های بسیاری کردیم حتی عکس تست گریم را برایشان فرستادیم و با آقای گودرزی خدمتشان رفتیم که در آن مقطع از کار راضی بودند. در ادامه خدمت آقای سید حسن خمینی و سید علی خمینی رفتیم و مشورت هایی کردیم و آنها نیز توصیه هایی به ما داشتند. همچنین دیدارهایی با صادق طباطبایی، سید جعفر کریمی، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام رحیمیان که از نزدیکان امام بودند نیز داشتیم.   ** آن لحظه که به طور قطعی به آقای گودرزی گفتید که قرار است این نقش را بازی کند چه واکنشی داشت؟ - همانطور که گفتم شوکه شده بود و یک جورهایی باورش نمی شد. در همین مدت مطالعه های زیادی درباره شخصیت امام (ره) داشت و روی این شخصیت کار کرد و زحمت کشید، شاید بهتر باشد بگویم به اندازه همان یکسالی که ما فاصله گرفتیم او مدام در حال تحقیق و مطالعه بود و پلان های واقعی و فیلم های سخنرانی امام را روی پرده بزرگ برایش نمایش می دادیم و تمام حالات، ویژگی‌ها، سکنات و ... را در وجود خود ضبط کرد و به گونه ای شد که وقتی شکرخدا گودرزی را با گریم و لباس شخصیت امام (ره) به قم و نزد مرحوم سید جعفر کریمی که از نزدیکان امام (ره) بود و اخیرا به رحمت خدا رفت، بردم آقای کریمی خشکشان زد و آنقدر حال به خصوصی پیدا کرد که من به آقای گودرزی گفتم وقتی به داخل اتاق آقای کریمی می آیی، امام (ره) باش و خودت نباش و آنقدر مرحوم سید جعفر خوشحال شد که شروع به حرف زدن کرد و کتابش را به من هدیه داد. ** آقای گودرزی از قبل چقدر روی شخصیت و زندگی امام (ره) مطالعه داشت و این برای شما مهم بود؟ - پیشنهادی که به او دادم این بود که ابتدا اشعار امام (ره) را مطالعه کند و اول ابعاد عرفانی شخصیت امام (ره) را دریابد و بعد به سراغ شخصیت سیاسی امام برود و این قراری بود که با هم گذاشتیم. بعد از آن به سمت ابعاد سیاسی، فقهی و مذهبی شان رفتیم یعنی در مورد مرجعیت امام (ره) به طور کامل شناخت پیدا کرد همچنین شخصیت سیاسی شان و ... و در کل شخصیت امام (ره) را به طور کامل شناخت بعد جلوی دوربین آمد.   ** حین تصویربرداری بازخوردهایی از مردم هم داشتید؟ - امام (ره) سخنرانی در حیاط منزلشان در قم داشتند که باید با حضور طلبه ها انجام می شد. همان سخنرانی که می گفتند: «علمای اسلام به داد اسلام برسید». برای همین سکانس ما واقعا طلبه ها را از مدرسه های مختلفی به آنجا آورده بودیم. لحظه ای که امام می فرمودند «رفت اسلام» طلبه ها باید گریه می کردند و آنقدر این کاراکتر را باور کرده بودند که به طور طبیعی و واقعی گریه کردند و ما هیچ تصنعی در کار ندیدیم و خودمان هم تحت تاثیر قرار گرفتیم. دیگر به گونه ای شده بود که تصویربرداری ما سخت شده بود و از اقصی نقاط قم برای دیدن امام به صحنه تصویربرداری می آمدند. حتی مسجد شیخ انصاری واقع در نجف را بازسازی کردیم و ما که داخل دکور مشغول ضبط بودیم می دیدیم که چه جمعیتی بیرون ایستاده که امام را ببیند. ** و می توانستند کاراکتر امام را ببینند؟ - نه نمی توانستیم فقط به اندازه یک لحظه که در را باز می کردیم دست تکان می دادند. برای خودمان خیلی جالب بود انگار که باید همان طور از هنرپیشه نقش امام محافظت می کردیم و در مسیرهایی که باید از هتل با گریم و لباس از حرم عبور می کردیم و به مسجد اعظم قم می رسیدیم کمی کارمان را سخت تر می کرد.   ** چند روز در مسجد اعظم ضبط داشتید؟ - ما دو هفته در قم کار می کردیم. در مسجد اعظم، منزل حضرت امام، مسجد سلماسی و ... تصویربرداری داشتیم. ** حضور شخصیت امام در این سریال چند سکانس بود؟ - خیلی فکر کنم حدود ۶۰ سکانس چراکه حضور امام در آن زمان بسیار برجسته بود.   ** قبل از اینکه سریال «معمای شاه» را بسازید چقدر شخصیت امام را می شناختید؟ - به دلیل علاقه فردی خودم به این شخصیت چون این شخصیتی برجسته در جهان بود و بحث ایران و انقلاب اسلامی در مرحله دوم است. مرحله اول برجستگی شخصیت علمی، سیاسی و حتی امام یک فیلسوف بود. من از خیلی سال های دور کتاب نهضت امام خمینی سید حمید روحانی را خوانده بودم و کتاب تاثیرگذاری است و یکی از منابع پژوهشی من بود. قبل از ساخت معمای شاه نسبت به امام شناخت خوبی داشتم و در تمام زندگی امام ورود پیدا کرده بودم و تحقیق و مطالعه داشتم. روی اشعارشان مطالعه داشتم و به اشعارشان علاقه مند بودم و حتی یادم است در دوره ای که دبیرستان بودم شعر (من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم) که از اشعار امام بود را به صورت سرود در آورده و در مدرسه خواندیم. می خواهم بگویم از زمانی که سن کمی داشتم به امام علاقه مند بودم. امام جزو شخصیت هایی است که هر آدمی از کودکی به او علاقه مند می شود و جزوی از خاطره های کودکی و نوجوانی ما است و در همه احوالات با هم زندگی کردیم. یکی می پرسید شما امام را از نزدیک دیدید؟ گفتم بله میلیون بار ایشان را از نزدیک دیدم منتهی نه با چشم جسمانی خودم یک وقت هایی آدم کسی که محبوبش است و دوستش دارد را با قلبش می بیند و من همیشه اینطور بودم و بسیاری از افراد هم به این شکل بودند و هستند. فکر می کنم بسیاری از مردم این شناخت را نسبت به امام پیدا کردند حداقل در ۸ سال دفاع مقدس شما منویات ایشان را از ایوان جماران می توانستید به وضوح ببینید.   ** بعد از ساخت سریال «معمای شاه» چقدر این شناخت تغییر و وسعت پیدا کرد؟ - فرقی برایم نمی کرد. علاقه من همان علاقه ای بود که از قبل در وجودم شکل گرفته بود. شناخت لازم و کافی درباره شخصیت ایشان داشتم و بعد به سراغشان رفتم. ** برای دوبله صدای این شخصیت چرا مرحوم بیژن علیمحمدی را انتخاب کردید؟ - از قبل او را می شناختم و می دانستم که حنجره طلایی دارد و در تنوع صداهایی که تا آن زمان گفته بود تردید نداشتم. حتی قبل از اینها او را پیش آقای سید حسن خمینی بردم و آقای خمینی در ابتدا صدای بیژن را گوش کرد و بلافاصله گفت خودش است! بعد صدا را نزد آقای هاشمی رفسنجانی بردیم و گفت: خود امام است! و حتی یک ذره با صدای ایشان تفاوت ندارد و با علم بر این قضیه ما حضور بیژن را در این سریال قطعی کردیم که اتفاقا یکی از کارهای برجسته او شد. ** ضبط سکانس های امام چند روز طول کشید؟ - در طول یکسال بعد از دور ریختن قبلی ها این ها را ضبط کردیم. یک وقت هایی یک ماه فیلمبرداری می کردیم و سه ماه کار نمی کردیم و در این زمان استراحتی هم به بازیگر نقش امام می دادیم برای اینکه برای هر جلسه ۴ ساعت گریم می شد و در طول مدت بازی اش نمی توانست غذا بخورد!   ** فکر می کنید از این امتحان سربلند بیرون آمدید؟ - بله خودم این احساس را دارم حالا دیگران را نمی دانم. این یک توفیق الهی بود و اتفاقی بود که من فکر می کنم از دست ما خارج بود.