به گزارش خبرنگار
بلاغ، روزهای اردوی دانشآموزی است و این روزها دانشآموزان با یک برگه رضایتنامه و لیست خوراکیهای مختلف، خواهان اجازه از والدین برای رفتن به اردو هستند، وقتی از آنها میپرسی در اردو میخواهی چهکار انجام دهی، با پاسخهای بیشماری مواجه میشوی.
اردوهای دانشآموزی در گذشته محل کسب تجربه، مهارت، فعالیتها، بازیها و گشتنهای گروهی بود اما امروز دانشآموزان در اردوها رها میشوند، بدون اینکه مربی و معلم بالای سر آنها باشد و در گردشهای حتی نیمساعته، به دانشآموزان بگوید فقط به چرایی آمدن اردو فکر کنید.
متأسفانه اردوهای دانشآموزی خلاصه شده به کولههای پر از خوراکیهای مضر، فستفودها، هندزوریهای در گوش، تبلتها و گوشیهای لمسی در دست دانشآموزان، بازیهای خشن داخل تبلتها و گوشیها و گوشه دنج مثل خانه برای دانشآموزان برای کلیک کردن در فضایی که چشمت فقط به یک صفحه دوخته شده است.
دیگر در اردوها نه از لیلی، دژوال، هفتسنگ، والیبال و یارگیریها خبری است، نه از کلکل کردن برای اینکه فلانی باید یار ما باشد نه از چانهزنی برای اینکه گلی که داخل دروازه رفته، خطای هند بوده.
اردوها نه بیان خاطره است و نه مهارت و نه گفتن از شبهایی که بهخاطر درس نخواندن و نمره پایین از اردو تحریم میشدیم و صبح باید با هزاران خواهش و تمنا برگهای که روی آن نوشته رضایتنامه والدین را بالاخره با هزاران قول و وعده امضا بگیریم و در دل رضایت خاطر برای رفتن به سمت بازی و تفریح داشته باشیم.
اردوهای امروز دانشآموزی با آهنگهای تند و خشن و چشمانی که دیگر طبیعت روز اردو را درک نمیکند، رها شده است و دانشآموزان هم نمیدانند برای چه یک روز را به اردو میروند و در اردو هم دیگر حلقه نمیزنند تا معلم پرورشی، معلم ورزش و حتی آقا معلم و خانم معلمی که هر روز برایشان صحبت میکند، نیم ساعت برایشان در فضای باز با حالت صمیمانهتر صحبت کند و خاطره تعریف کند و بیشتر بچهها را بشناسد.
کاش اردوها هم اردو شوند مثل گذشته... .
گزارش از سروش مهرپویان