به گزارش خبرنگار
بلاغ به نقل از
حورا «شبکه اطلاعرسانی زنان مازندران»، سیاستهای کنترل جمعیت، اغلب در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه موردنظر قرار دارد. بیشترین مشكلی كه مردم از آن شكایت دارند، تأمین هزینههای تولد و بزرگ كردن فرزند است.
کشورهای توسعهیافته سیاستهای کاهش جمعیت را در سالهای اخیر به کشورهای در حالتوسعه و توسعهنیافته پیشنهاد میدهند.
این درحالی است که خود این کشورها سیاستهای کاهش جمعیت را در گذشته انجام داده و در حال حاضر دچار مشکلات فراوانی از لحاظ جمعیتی شدند.
حال، سؤال اصلی این است که آیا سیاستهای کاهش جمعیت در ایران، از جنبههای اقتصادی و اجتماعی به نفع کشور خواهد بود یا خیر؟!
افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه به اختلاف بین نرخ زاد و ولد و مرگ و میر بستگی دارد. در حال حاضر نیز، متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در کشورهای درحال توسعه حدود 2/1 درصد است در حالیکه نرخ رشد سالانه جمعیت، در اکثر کشورهای توسعه یافته در حدود 0/6 درصد است.
همچنین بر اساس سناریوی رشد پایین جمعیتی که سازمان ملل متحد در سال 2010 منتشر کرد، اگر ایران به همین صورت به ادامه جایگزینی جمعیتی بپردازد و برنامهای برای تعادل آن نداشته باشد، در 80 سال آینده جمعیت 31 میلیونی را تجربه میکند که 47 درصد آن را افراد سالمند بالای 60 سال را دربر میگیرند و این درحالی است که در خاورمیانه، کشورهای عربستان و قطر، دارای بیشترین رشد جمعیتی در میان سایر کشورهای منطقه هستند!
ایران در حال حاضر نیز، جزو 10 کشوری است که به سرعت به سمت کهن سالی در حال حرکت است و در جایگاه ششمین کشور جهان قرار دارد که افراد آن به سن پیری میرسند.
گزارشها حاکی از آن است که ایران در 20 سال آینده وارد فاز اول سالمندی جمعیتی میشود و در 10 سال آتی نیز، فاز دوم سالمندی را تجربه میکند.
نکته حائز اهمیت در خصوص کاهش جمعیت که باید بدان پرداخت، برنامه ریزی است که از سوی سیاستمداران و استراتژیستهای امریکایی و اروپایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران طرحریزی شدهاست.
* حقیقتی تلخ از مکارهبازیهای اسرائیلی!بر اساس تازهترین یافتهها، از ظاهر امر بهنظر میرسد، کشورهای پیشرفته توانستند، جلوی افزایش بیش از اندازه جمعیتشان را بگیرند و کشورهای در حال توسعه موفق نبودند! اما حقیقت این است که کشورهای توسعه یافته این زنگ خطر را برای خود به صدا درآوردند که با پایین آمدن بیش از حد نرخ رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت، نرخ زاد و ولد آنچنان پایین میآید که در آینده قادر به جبران آن نیستند و خطری بزرگ، کشورهای آنها را تهدید میکند که آن انحطاط اجتماعی و روند کاهشی جمعیت آنها خواهد بود؛ لذا در این کشورها به تازگی مشوقهای خاصی برای افزایش جمعیت و تولد نوزادان اتخاذ شده است.
مقام معظم رهبری از 4 سال پیش، با دقت و بررسیهای علمی، مستقیماً وارد هدایت حکیمانه جامعه در موضوع جمعیت شدند، چرا که این موضوع هم اسلام و هم ایران را مورد خطر قرار داده است.
در عین حال، صهیونیسم بینالمللی، برنامههای وسیعی را برای کاهش جمعیت آغاز کرده است، لذا ایشان با مشورت با چندین مرکز تحقیقاتی در کشور و استفاده از نظرات کارشناسان خبره کشوری نکات مهمی را گوشزد کردند و به این نتیجه رسیدند، برنامهریزیای که در اوایل انقلاب برای کاهش جمعیت کشور انجام شد، بهدلیل عدمرصد بهموقع، بهطور منفی تداوم پیدا کرد.
درست در همان سالهایی که ایران به شدت سیاست کنترل جمعیت را دنبال میکرد، رژیم غاصب صهیونیستی درپی ازدیادجمعیت برای افزایش توان نظامی و قدرتطلبی بود.
یکی از مهمترین برنامههای صهیونیسم بینالملل، کاهش جمعیت کره زمین است که در همین راستا بهطور رسمی کیسینجر اعلام میکند که 4میلیارد نفر باید از جمعیت زمین کم شود که در رأس آنها جمعیت مسلمانان هستند و بقیه آنها هم باید از کشورهای آسیای شرقی باشد چرا که بهزعم آنها، این جمعیت، جمعیت نامطلوب هستند. متأسفانه تداوم سیاست کاهش جمعیت در ایران، زیر سایه بیمبالاتی برخی از تحلیلگران، با خواست صهیونیستها همسو شد.
سیاست کاهش جمعیت، از سوی صهیونیست، بهمنظور مدیریت جهانی است، آنها با دو ترفند کار خود را آغاز کردند، یکی کاهش جمعیت فیزیکی جهان بهکمک جنگها و کشتارها با عنوان ذبح است که در حال حاضر این کار را در خاورمیانه شروع کردند و دیگری کنترل جمعیت است که از کاهش فرزندآوری شروع میشود و به تغییر سبک زندگی مردم در فرزندآوری میرسد و نام این کار را نسلکشی خاموش گذاشتند.
با این وجود، در صورتی که کشورهای در حال توسعهای مانند ایران، سیاست وارداتی و اشتباه کشورهای توسعه یافته را در خصوص کنترل جمعیت ادامه دهند و نرخ نزولی رشد جمعیت خود را کنترل نکنند، در چند سال آینده به مشکل بزرگ «پیری جمعیت» و «کاهش خطرناک جمعیت» روبرو میشوند.
امروزه برخی از محققان به این موضوع که سیاست کاهش جمعیت در کشور ما 20 سال ادامه داشت و نمیتوانیم به سرعت برخلاف این مسیر پیش برویم تأکید دارند. اما باید بدانند، همه کشورهایی که دورهای کاهش جمعیت داشتند، هماکنون سالها است که سیاستهای افزایش را شروع کرده و بهشدت روی افزایش جمعیت کار میکنند و مردم کشورشان را برای بچهدار شدن، مورد تشویقهای خرد و کلان قرار میدهند. این در حالی است که کاهش نرخ جمعیت این کشورها در طی 100سال بوده ولی کاهش نرخ جمعیت ما در طی 20 سال بوده است!
* نخبگان دولتی و سیاستهای الکی!پس از آن که سیاست افزایش جمعیت مورد اجماع نخبگان دولتی واقع شد، مرحله بعد آن است که این سیاست تبدیل به یک برنامه جامع و عملیاتی شود؛ چرا که لازمه پیاده و اجرایی شدن آن، تبدیل شدن به یک برنامه عملیاتی و همه جانبه، مبتنی بر اهداف کوتاه مدت، بلندمدت و راهکارها و تاکتیکهای تحقق این اهداف و زمانبندی آن است.
سوال اینجاست که چرا مسئولان به دنبال تحقق جدی این مسأله نیستند؟!
چرا با گذشت دو سال از مصوبه 56 بندی سیاستهای جمعیتی که بر حذف و لغو سیاستها و قوانین مغایر با سیاستهای افزایش جمعیت تاکید و تصریح دارد، تغییری مشاهده نمیشود؟!
به راستی، چه کسانی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در خصوص جمعیت، زمین گذاشتند، پیگیری نمیکنند و تخلف کردند؟!
دکتر مریم خزعلی رئیس شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده، در بخشی از گفتوگویی که تیرماه سال جاری با روزنامه رسالت داشت به صراحت اذعان کرد که سیاستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص جمعیت اجرا نشده و نمیشود.
خزعلی با اشاره به این بیان از مقام معظم رهبری که، "مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، لازمالاجرا، واجبالاجرا و واجبالاطاعه است" افزود: باوجود کاهش نرخ جمعیت در کشور، باز هم تعلل میکنیم و تغییراتی ایجاد نمیکنیم.
* مشوقهای مالی و حمایتی برای ازدیاد جمعیتاز آنجائی که مشوق های مالی به تنهایی و بدون مداخله در خانواده، ممکن است، بهسختی بتواند رفتار باروری افراد را تغییر دهد، برنامهریزی دولت به باید به سمتی برود که اهدافی چون قرار دادن سلامت و یکپارچگی خانواده، همچنین تسهیل تشکیل خانواده و تولید مثل و ساختن محیطی دوستدار خانواده در آن لحاظ شود.
در ذیل مشوقهای 20 گانه مالی و حمایتی که در جهت پیشبرد سیاست ازدیاد جمعیت مؤثر است، آورده شده است:1- جلوگیری از کاهش نرخ باروری کل در کشور و ارتقای متناسب با آموزههای اسلامی.
2- تولید و اجرای انواع برنامههای آموزشی و اطلاعرسانی و تبلیغی در رسانههای جمعی بهویژه صدا و سیما و شبکههای استانی با هدف گفتمانسازی و ترویج فواید فرزندآوری و تبیین آثار منفی کاهش نرخ باروری با رعایت شرایط و مقتضیات راهبردی.
3- برنامهریزی و فرهنگسازی در تسهیل ازدواج، کاهش سن ازدواج و استحکام خانواده.
4- حمایت از سازمانهای مردمنهاد حامی کاهش سن ازدواج جوانان و استحکام خانواده.
5- پوشش بیمه درمان رایگان مادر و کودک از ابتدای بارداری تا پایان دو سالگی کودک.
6- پوشش درمانهای مربوط به ناباروری.
7- کاهش هزینههای آزمایشهای غربالگری و ایجاد امکانات این آزمایشها در استانها.
8- ایجاد تسهیلات برای نخبگان در راستای افزایش جمعیت مانند افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان مادر و یا تسهیلات ویژه برای اساتید.
9- ایجاد تغییرات مناسب در مبلمان شهری و امکانات ویژه در اتوبوسها و مترو برای زنان باردار.
10- توجه ویژه و تکریم خانهداری به عنوان شغل و احیای جایگاه مادری.
11- ایجاد عناوین و سرفصلهای مربوط به آمادهسازی دختران و پسران از نظر سلامت جسمی و روحی و روانی، برای عهدهداری مسئولیت اداره خانواده و پرورش فرزندان در آموزش و پرورش و دانشگاه.
12- ترییت مربیان و اساتید آزموده در راستای اداره کارگاههای موضوع جمعیت (اقشار مختلف و متخصصین.)
13- رفع سوء تفاهمها و گرهگشایی ذهنی در شبهات مربوط به موضوع جمعیت (مانند سن باروری، مضرات روش های پیشگیری از بارداری، فواید زایمان طبیعی و مورادی از این دست.)
14- بهرهگیری از آموزهای دینی و هم چنین فرهنگ غنی اسلامی - ایرانی، به طور جدی در قالبهای آموزشی و هنری، سبک زندگی مطابق با فرهنگ اسلامی – ایرانی توسط دستگاه های آموزشی و فرهنگی مانند آموزشوپرورش و صداوسیما، تبیین و عرضه شود.
15- کاهش مدت خدمت سربازی متناسب با سن ازدواج و تعداد فرزندان و افزایش حقوق و تسهیلات آنها با رعایت ضوابط و مقررات مورد عمل ستاد کل نیروهای مسلح.
16- مادران شاغل دارای 3 فرزند و بیشتر بتوانند با داشتن هر میزان سابقه کار، علاوه بر میزان سنوات خود به ازای هر فرزند با یک سال افزایش سنوات بازنشسته شوند و مادران شاغل نیز بتوانند با هر میزان سابقه کار با همان میزان سنوات بازنشسته شوند.
17- احتساب خانه داری به عنوان شغل و کمک به بیمه بازنشستگی زنان متأهل خانه دار با پرداخت بخشی از حق بیمه توسط دولت متناسب با درآمد خانواده.
18- پرداخت پاداش اولاد به صورت ماهانه و به صورت پلکانی در کلیه قوانین و مقررات استخدامی کشور.
19- اعطای مشوق های مالیاتی به خانواده متناسب با تغییرات در بُعد خانوار از طریق تغییر در واحد مالیاتی از فرد به خانواده.
20- حمایت از طراحی، ساخت و واگذاری مسکن های چند نسلی به خانوادههای گسترده.
* به دنبال جذب مهاجر برای تأمین نیروی انسانی!اگر بهجای این تصور که منبع ثروت هر کشور «منبع طبیعی» آن است، هر فرد از جمعیت کشور را انسانی هوشمند با قابلیت جسمی و فکری مناسب بدانیم و در حقیقت به عنوان سرمایه انسانی باورش داشته باشیم که در تولید، نقشی مؤثر دارد در این صورت تفکر مثبتی نسبت به جمعیت پیدا میکنیم.
مسلم است که رشد جمعیت در صورتی که سیاستگذاریهای اقتصادی و سیاسی کشور منسجم و صحیح باشد، نه تنها هیچگونه تأثیر منفی در اشتغال و مسکن نخواهد داشت بلکه در بسیاری از موارد نیروی انسانی خود مولّد و عامل اشتغال در جامعه میشود.
نیروی انسانی بهعنوان یکی از عوامل اساسی در رشد اقتصادی به شمار میآید که اگر کشورهای در خال توسعه به آن توجه نکنند و رشد جمعیت خود را از دست بدهند، نمیتوانند بهرشد اقتصادی خود ادامه دهند.
کشورهای توسعه یافته قسمت اعظم کسری جمعیت و نیروی کار مورد نیاز جهت رشد اقتصادی را از طریق مهاجرتپذیری جبران میکنند، اما کشورهای در حال توسعه به علت داشتن جاذبههای کمتر جهت جذب مهاجر، باید به نیروی کار داخلی خود متکی باشند و لذا نرخ نزولی رشد جمعیت خطر بزرگی برای آنها دارد.
* زندگی برای فرزندان نه تکنولوژیفهیمه رکنی، کارشناس اداره آموزش و پرورش قائمشهر، در گفتوگو با حورا اظهار داشت: بیشترین امری که از نظر مردم سبب تمایل به کاهش تعداد فرزندان شده، ناتوانی در مسائل معیشتی و اقتصادی است.
وی افزود: خداوند متعال در آیه مبارکه 31 سوره اسراء، میفرمایند:«و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید ماییم که آن ها و شما را روزی میدهیم. مسلماً کشتن آنها گناه بزرگی است.»
با تمام این اوضاع و احوال، سرعت و تغییر در کشور ما به شدت رخ داده و پیر شدن جامعه به شدت در حال وقوع است اما با این حال مجالی برای هیچگونه تعلل نیست و باید به سرعت به سمت افق روشن «افزایش جمعیت» پیش رویم تا سیاست نادرست گذشته جبران شود و نسلی از مخاطرات آن در امان بمانند.