به گزارش
بلاغ، سال 1364 بود که بهعنوان روزنامهنگار عازم ماموریت چند ماهه به ژاپن برای تهیه گزارشهایی شده بودم که یکی از وجوه آن گزارشها فرهنگی بود.
با وجود اینکه دین ژاپنیها آئین شینتو برگرفته از بودیسم است و نجابت و عفاف از اصول مورد تاکید این مذهب میباشد، در نگاه فرهنگی بسیاری از رفتارهای ژاپنیها، که برگرفته از باورهای تحریفشده است، حتی برای نخبگان آنها غیرقابل قبول و دچار چالشهای حسابشده است. اینکه گفته میشود حسابشده، در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
اغلب خوانندگان این سطرها نیک میدانند که نظام سیاسی و حکومتی ژاپن بر مبنای امپراطوری است و این نظام همچنان باقی است هرچند که امپراطوری تنها دارای جایگاه قابل احترام و تشریفاتی است و حتی امپراطور هم روزانه اول صبح به سرکار تخصصی خود میرود و پایان کار به خانه باز میگردد و متناسب با کاری که میکند، حقوق دریافت میدارد.
در جنگ جهانی دوم، که ژاپن همپیمان ایتالیا و آلمان بود و کشورش مورد شدیدترین آماج بمباران امریکاییها قرار گرفت که دو مورد هیروشیما و ناکازاکی، آنهم پس از اعلام رسمی تسلیم ژاپن که منجر به کشته و معلول شدن صدها هزار ژاپنی شد و هنوز آثار مواد رادیو اکتیو ناشی از بمباران اتمی معلول و قربانی میگیرد، ژاپن به تسخیر امریکا در آمد و اولین کار سربازان امریکایی تغییر فرهنگ و نوع نگاه مردم و جوانان ژاپنی بود. تغییر نوع نگاه ژاپنیها را میتوان در پاسخ چند دانشجو و مردم عادی آن کشور برداشت کرد که موضوع بمباران و انهدام دو شهر و ساکنان آن دو شهر را موضوعی تاریخی و ناشی از جنگ و بروز طبیعی این تلفات ذکر کرده بودند و اظهار میداشتند که نباید امروزمان را قربانی کینهتوزی پدرانمان بکنیم.
امریکائیها که به ایجاد فساد و گسترش آن بویژه در مبحث "پورنو" شهره هستند، توانستند با سرمایهگذاری در مراکز علمی و صنعتی و با ایجاد کاباره و دانسینگ، فحشاء و تجارت جنسی را گسترش دهند، توانستند با برنامهریزی دقیق به تاروپود سنتها و باورهای ژاپنیها رسوخ کرده و با پرهزینهسازی سنتگرایی و تعهد به ارزشهای آئینی، بتدریج جامعه را از هویت فرهنگی و تعهد به آئین و سنت خودی خالی و پذیرش فرهنگ برهنگی و بیحیایی آماده کنند. قدرت عاقله امریکا شرائط اقتصادی و زندگی ژاپنیها را بگونهای سامان داد که یک ژاپنی متناسب با فرهنگ کار و تلاش بتواند با درآمد یک ساعت کار یک دست کامل لباس غربی، که یک شورت و لباس بدننما و تیشرت است، را خریداری کند اما نتواند با درآمد حتی ده روز یک کیمانو (لباس عفیفانه و سنتی ژاپنیها) را تهیه کند. بتدریج کیمانو به آرشیو تاریخ هویت و شخصیت ژاپن پیوست و لباس برهنگی غرب جایگزین آن شد.
حال در کشورمان این روزها که واقعاً معیشت سخت و دشوار شد و تمام دغدغه مردم پیشبرد حداقلی زندگی با پائینترین سطح توقع است، افزایش قیمت چادر مشکی به قوارهای 200 هزار تومان آنهم از جنس معمولی، باید سیاست امریکائیان در ژاپن را به خود یادآور باشیم که نکند چادر مشکی، این سمبل عفاف انقلابی، به سرنوشت کیمانو گرفتار آید و عاقبت زنان و دختران سرزمینمان همان برهنگی و فساد تحمیل شده به ژاپنیها شود.
آیا مسئولانمان برای این موضوع مهم نباید چارهاندیشی کنند؟. سالهاست دلسوزان و صاحبنظران پیشنهاد خودکفاشدن کشور از تولید چادر مشکی را، که کاملاً و بسهولت قابلیت اجرایی دارد، ارائه دادند اما چرا کسی از دولتمردان درد پدر و مادر دینداری را که برای تهیه چهار دختر خود به بزازی مراجعه و با قیمت نجومی مواجه و متحیر و دچار شوک شده را درک نمیکنند تا ضمن برخورد با نجومیبگیران، از قیمت نجومی چادر مشکی نیز با اتخاذ تدابیر اساسی جلوگیری کنند بشرط آنکه واقعاً به چادر ایمان داشته باشند و بخواهند تا مشکل حل شود!.