به گزارش
بلاغ، در این چند سال اخیری که هزینههای سنگین ازدواج، باعث ازدواج گریزی جوانان شده است، میتوان نشان داد که ازدواج بدون خرج و مخارج اضافه هم امکان دارد. جای تعجب نیست اگر بگوییم هستند کسانی که بدون خرجهای هنگفت مراسم ازدواج برپا میکنند و به دنبال ضامنی میگردند برای عاقبتبهخیری زندگیشان.
سبکی از ازدواج که نسلهای سوم و چهارم با الگو گیری ازسبک زندگی شهدا انتخاب میکنند. کمتر از بیست و چهار ساعت مانده به لحظه سالتحویل و در شب میلاد یادگار کربلا امام محمدباقر (ع) اردوگاه شهدای مازندران شاهد مراسم ازدواج چهار نوعروس و نو داماد نسل سوم و چهارمی انقلاب است.
نسلی که با تحقیق از زندگینامه شهدا راه و مسیر زندگی آیندهشان را مشخص کردند، راهی روشنتر از ستاره های شب تحویل سال. به همین سادگیها نیست پدر و مادری که برای جوان شان آرزو دارند، اجازه بدهد جشن ازدواج فرزندش به سادگی یک مهمانی بدون تشریفات برگزار شود.
سیده نرگس پیرمحمدی آن دسته از جوانان دهه هفتادی است که توانسته با متقاعد کردن خانوادهاش، یک مراسم ازدواج ساده آنهم در جوار شهدا بگیرد. ازدواجی که به گفته خودش چند سال طول کشید تا خانوادهاش را متقاعد کند.
پیرمحمدی متولد 75 با تحصیلات حوزوی ساکن قائمشهر است و از وقتی تصمیم به ازدواج گرفت با موانعی مواجه شد که جز با عنایت شهدا عبور از این موانع امکانپذیر نبود. حالا او وهمسرش خادم الشهداء هستند و در اردوگاه شهدای مازندران مشغول خدمت به مهمانان شهدا.
از او میپرسم اگر به همسن و سالهایت نگاه کنی می بینی که اکثرا ازدواج شان با هزینههای هنگفت و تشریفات برگزار میشود، اما شما با امکانات حداقلی، تصمیم گرفتی مراسم ازدواجت را در کنار شهدا بگیری، با لبخند در پاسخم میگوید: «وقتی 17 ساله بودم با شهیدی آشنا شدم به نام علی خلیلی، شهید امربهمعروف که میگفت «کسی پشت آدم نیست جز خدا». همین جمله شهید تحولی در زندگی ام ایجاد کرد تا یک تصمیم بزرگ بگیرم. زندگینامه شهدا را مطالعه کردم که برخی از شهدا بالباس نظامی برسرسفره عقد شرکت می کردند بدون کمترین تشریفاتی.»
نوعروس قائمشهری از سالهایی گفت که برای اجرایی کردن تصمیمش با مانع بزرگی که همان مخالفت خانواده با این سبک ازدواج بود، روبرو بود. او تعریف میکرد: «به خانوادهام میگفتم باید مراسم ازدواجم در کنار مزار شهدا برگزار شود و برای اینکه در این چندسال خانوادهام را متقاعد کنم که رضایت بدهند، متوسل شدم به سه شهید به نامهای شهید ابراهیم هادی، شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری و شهید امربهمعروف علی خلیلی. هر سه شهید از دورانهای مختلف هستند و هرسه هم طلبه بودند.»
میرمحمدی هفتمین فرزند یک خانواده تحصیلکرده است. به گفته او برادر و خواهرها مخالف سرسخت این نوع سبک ازدواجش بودند و میگوید: «راهی را انتخاب کردم که هیچ پشتوانهای جز حمایت شهدا نداشتم و از آنها خواستم که خودشان خانوادهام را راضی کنند. حتی یکی از برادرانم میگفت چرا میخواهی ازدواجت را کنار میت برگزار کنی؟ اما شهدا کمک کردند و علاقهای در دل برادرم ایجاد شد که برای سال تحویل امسال با همسر و فرزندش راهی منطقه عملیاتی جنوب شدند.»
خادم الشهداء 21 ساله اردوگاه شهدای مازندران، زندگیاش را مدیون شهدا میداند و میگوید: «مهریهام 12 سکه است و از هم سن و سال مایم میخواهم حتما نگاهی به زندگی شهدا داشته باشند چراکه عشق و علاقه ملزم به داشتن تجملات و برگزار کردن مراسمات تشریفاتی نیست. زندگی زمانی زیباست که در راه شهدا باشی.»
نوعروس دهه هفتادی چادر سفیدش را پوشیده و کمتر از یک ساعت دیگر زندگی مشترکش را آغاز میکند. همسرش طلبه است و به گفته او ویژگی اخلاقی نو داماد مثل مهربانی، احترام به خانواده، رعایت حلال و حرام در زندگی اثرگذار بود.
میرمحمدی میگوید: «در حال حاضر این نوع سبک ازدواج سبب خیر شد. تحول بزرگی در خانوادهام ایجاد شد و فضای صمیمی و گرمی بین من و خانوادهام ایجاد کرد.»
سفره عقد شهدایی چیده شده، سفرهای به اسم و رسم شهدا و صدها زائر مشتاق و پرشوری که منتظر برگزاری مراسم ازدواج چهار نوعروس و نو داماد هستند که شهدا مسیر زندگیشان را تعیین کردهاند.