به گزارش
بلاغ، در حال حاضر اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی تبدیل به یکی از بزرگترین دغدغه خانوادههای ایرانی شده که دلیل آن عدم تناسب آموختههای دانشگاهیان با نیازهای بازار کار است. متأسفانه دولت در زمینه مهارت آموزی فارغالتحصیلان اقدامی نکرده و صرفاً مهارت آموزی در حد برگزاری همایشها و اظهارنظر مورد توجه قرار گرفته است.
جای تدبیر دقیقاً اینجاست: تولید و اشتغال
با وجود چنین شرایطی در بیکاری؛ دولت تدبیر و امید امیدوار بود که با استفاده از بستههای «تکاپو» و «حرکت» بتواند علاوه بر به حرکت در آوردن چرخهای اقتصاد؛ رونقی در بازار کار کشور ایجاد کند، همچنین بتواند با راهاندازی ظرفیتهای خالی بنگاهها، استفاده از سرمایههای خارجی و داخلی در خدمت تولید، افزایش بهرهوری و تقویت نقدینگی و سرمایه در گردش بنگاهها، تغییرات مثبتی را در بازار کار کشور رقم بزند، اما شواهد حاکی از این است که طرحهای اشتغالزایی دولت موفقیت آمیز نبوده است و در حال حاضر بیکاری در مرز هشدار قرار دارد.
علاوه بر رئیس جمهور، وزیر کشور و مشاور اقتصادی رئیس جمهور، علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم پیشتر با بیان «اگر کاری نکنیم در افق 1400 تعداد بیکاران به 10 میلیون نفر میرسد و این عدد خوبی نیست و بسیار خطرناک است»، گفته بود: عمده واجدان شرایط کار، فارغالتحصیلان دانشگاهیاند.
فارغالتحصیلان بیمهارت؛ این است مصیبت نظام آموزشی
وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی با بیان اینکه 96 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز فاقد هرگونه مهارتی جهت اشتغال هستند، گفت: حدود 4درصد از فارغالتحصیلان کشور متناسب با بازار کار تحصیلات کسب کردهاند.
کنار پیشبینیهای ربیعی برای اوضاع نامناسب بازار کار، نتایج بررسی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز از وضعیت بحرانی بیکاری خبر میدهد.
همچنین بر اساس گزارش جدید و رسمی مرکز پژوهشهای مجلس در سال 96 ، 3 میلیون و 700 هزار بیکار داریم که با احتساب شاغلان ناقص، این میزان به 4 میلیون و 800 هزار نفر و با احتساب جمعیت فعال دلسرد از اشتغال، این میزان به 7 میلیون نفر بالغ میشود که رقم فوق تا سال 1400 به 11 میلیون بیکار خواهد رسید، که باید توجه داشت تبعات بیکاری صرفاً اقتصادی نبوده و بحرانهای زیادی مثل طلاق و اعتیاد را بهدنبال دارد و باید به این موضوع توجه ویژهای شود.
استخر بیکاری، بدون خروجی است. انفجار نزدیک است
علاوه بر این با توجه به فارغالتحصیلی بیش از یک میلیون نفر در هر سال، پیشبینی میشود که امسال هم در پایان سال، بیش از یک میلیون فارغالتحصیل بیکار به جمع بیکاران کشور اضافه میشود که برای این مسئله باید فکری شود و البته مسیر گذر از این موضوع دستیابی به رشد هشت درصدی در اقتصاد است.
با توجه به هشدارهای مختلف مسئولان مبنی بر ورود سالیانه یکمیلیون فارغالتحصیل بیکار به جامعه، میتوان نتیجه گرفت با وجود 5 میلیون دانشجو در حال تحصیل، در پنج سال آینده حداقل 5 میلیون بیکار به صف بیکاران افزوده میشود و با توجه به اینکه در حال حاضر حدود 5 تا 6 میلیون بیکار در جامعه داریم با جمعیت بیش از 10 میلیونی بیکار روبه رو خواهیم بود که نیازمند برنامهریزی جدی دولت و کنار گذاشتن رویه بیخیالی موجود است.
فکر اساسی لازم است
حسن فولادی، کارشناس ارشد مکانیک، بیکاری را معلول عدم برنامهریزی مبتنی بر واقعیات جامعه از سوی مسئولان میداند و میگوید: برای اداره کشور مسئولان بویژه دولت نیازمند طرح و برنامه است. این نمیشود که دولت تنها در حرف بگوید ما برنامه داریم. واقعاً ظرف پنج سال اخیر چرا روند افزایش بیکاری آمارهای روبه آسمان را نشان میدهد؟
او در ادامه افزود: اگر دولت هیچ برنامه اقتصادی برای کنترل وضع ناگوار و دشوار کنونی ندارد، حداقل جلوی واردات فلجکننده واحدهای تولید داخلی را بگیرد تا وضع اشتغال و بیکاری بدتر از این نشود.
این فارغالتحصیل بیکار دولت را بیخیال از واقعیتهای تلخ جامعه و رنج مردم دانست و اظهار کرد: کافی است دولتمردان برای چند روز به میان مردم بیایند و با دردهای بیدرمان آنها آشنا شوند تا با درک درست از مشکلات مردم به چارهجویی بپردازند، هرچند معتقدم آنانی که دارای حقوقهای آنچنانی و زندگی مرفهانه هستند، نمیتوانند درد امثال ما را بفهمند حتی اگر سخنگوی دولت اعتراف کند که در هر خانواده ایرانی سه بیکار وجود دارد.