به گزارش
بلاغ، علی ابن موسی الرضا(ع) هشتمین امام شیعه، در روز 11 ذی القعده 148 ه.ق در شهر مدینه، جهان را به نور وجود خویش روشن ساخت.
نام شریف او «علی» و کنیه معروف آن حضرت «ابوالحسن» و لقبهای مشهور آن گرامی «رضا، غریب الغرباء، معین الضعفاء، شمس الشموس و انیس النفوس» است.
پدر بزرگوار ایشان، موسی ابن جعفر(ع) هفتمین امام شیعه است و مادر گرامی آن حضرت، بانوی مکرمهای به نام «تکتم» که نجمه نیز نامیده میشد و زمانی که خداوند فرزندی چون علی بن موسی(ع) به وی عنایت کرد، او را «طاهره» نامیدند، چرا که صدف وجودش گوهری چون امام معصوم را در خود پرورش داده بود.
فرزند امام رضا(ع) امام رضا(ع) از بانویی پاک سرشت به نام «سبیکه» دارای فرزندی شد که او را «محمد» نام نهاده و «جواد» لقب دادند.
هنگامی که مامون بر اساس اهداف سیاسی خود، حضرت رضا(ع) را بر خلاف میل آن گرامی از مدینه به طوس آورد، به منظور دستیابی به هدف خویش، دختر خود را که «ام حبیبه» نام داشت به ازدواج امام رضا(ع) در آورد، ولی ام حبیبه هرگز به خانه امام راه نیافت و همچنان دوشیزه باقی ماند.
نظریه مشهور در میان عالمان شیعه این است که حضرت رضا(ع) تنها یک فرزند به نام «محمد بن علی الجواد» داشته است. گرچه برخی منابع دو یا پنچ فرزند برای آن امام نام بردهاند.
امام علی بن موسی(ع) به سال 183 ه.ق در سن 35 سالگی پس از رحلت پدر ارجمندشان به امامت رسید.
دوره امامت آن حضرت 20 سال استمرار یافت و چنان که خود فرموده بود، از سفری که مامون بر آن گرامی تحمیل کرد، هرگز به وطن بازنگشت و در سرزمینی دور از زادگاه و خانوادهاش به روز 30 صفر 203 ه.ق در سن 55 سالگی مظلومانه به شهادت رسید و در دیار «طوس» آن جا که اکنون «مشهد» نام گرفته است بدن مطهرش مدفون شد.
از جوار جدم بیرون میروم و در غربت از دنیا خواهم رفترضا قربانی کارشناس علوم دینی در گفتوگو با
بلاغ، با بیان اینکه امام رضا(ع) پس از 17 سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راهی خراسان شد، گفت: پس از استقرار حکومت مامون، با نامههای متعدد از امام رضا(ع) درخواست کرد تا همراه بزرگان علوی به خراسان برود اما با مخالفت امام رو به رو شد، پیکی برای انتقال امام رضا(ع) روانه مدینه کرد.
قربانی افزود: هنگامی که پیکی برای آوردن امام رضا(ع) به خراسان وارد مدینه شد، امام برای خداحافظی از رسول خدا(ص) به حرم آمد و دوباره به سوی آرامگاه رسول خدا(ص) بازگشت و با صدای بلند گریه کرد و هنگامی که مخول سجستانی یکی از همراهانش از ایشان علت این گریه را جویا شد، امام در جواب فرمود: «من از جوار جدم بیرون میروم و در غربت از دنیا خواهم رفت…»
وی با اشاره به اینکه هجرت امام رضا(ع) یک مهاجرت سیاسی اجباری بود که در سال 200 هجری به دستور خلیفه وقت انجام شد، تصریح کرد: مسیر هجرت امام از مدینه به مرو چنین است: مدینه، مکه (برخی این شهر را مسیر هجرت نمیدانند)، نباج، بصره، اهواز، اربق (اربک)، ارجان (بهبهان)، ابرکوه (ابرقوه)، ده شیر (فراشاه)، یزد، قدمگاه خرانق (مشهدک)، رباط پشت، بادام نیشابور، قدمگاه نیشابور، ده سرخ، طوس، سرخس و مرو.
این کارشناس عنوان کرد: در جریان هجرت حضرت رضا(ع) سه مساله عمده روی داد که به ترتیب عبارت است از بیماری آن بزرگوار در اهواز، استقبال مردم در نیشابور و بیان حدیث سلسلهالذهب و زندانی شدن در سرخس.
با توجه به استقبال بینظیر مردم نیشابور از امام رضا(ع) و بیان حدیث سلسلهالذهب از جانب آن حضرت، رژیم عباسی چنان شایع کرد که امام رضا(ع) ادعای الوهیت کرده و ایشان را بدین اتهام در سرخس زندانی ساخت و این واقعه نشان میدهد که پذیرش ولایتعهدی امری تحمیلی بود و با ورود امام به مرو، مامون برای انجام یافتن نقشهاش استقبال باشکوهی از امام به عمل آورد و پس از پذیرش ولایتعهدی از سوی امام، به نام امام اقدامات خود را عملی کرد.
وی گفت: مدت امامت امام هشتم در حدود 20 سال بود که میتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد که شامل 10 سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون. پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین بود. پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.
اثرات متبرک شدن خاک ایران به قدوم امام رضا(ع)جواد عزتی کارشناس سیاسی در گفتوگو با
بلاغ، با بیان اینکه هنگامی که امام رضا علیهالسلام وارد ایران شد، مردمی که تا آن زمان هیچ معصومی را ندیده بودند، استقبال باشکوهی از ایشان کردند، گفت: استقبال از امام تنها در نیشابور نبود و اگر استقبال نیشابور ماندگار شده به دلیل آن است که این شهر، مرکز مهم حدیث برای اهل تسنن بود و از این حیث اهمیت یافت؛ وگرنه امام علیهالسلام از هر شهری که عبور میکردند، با استقبال اهالی آن روبهرو میشدند.
عزتی افزود: در هنگامی که خاک ایران به قدوم امام هشتم متبرک شد، تمام ایران امروز به همراه کشورهایی چون ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، افغانستان، قسمتی از پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و عراق را در بر میگرفته و تمامی این سرزمینها در حوزه فرهنگ و تمدن ایران به سر میبردند و برکات حضور امام رضا علیهالسلام در همه این پهنه وسیع، خود را نشان داد.
وی تصریح کرد: ایرانیها در میان تمدنهای اطراف خود، ویژگی بتپرستی نداشتند و از افتخارات آنها این بود که هرگز بتپرست نبودند و علاوه بر این، حقطلبی و عواطف و احساساتی که در ایرانیها وجود داشت، موجب شد که به سرعت به اسلام روی بیاورند و همانطور که گفتم، پیش از طاهریان و سامانیان نیز نیمی از مردم ایران با میل اسلام آورده بودند و با اینکه از سوی اعراب با اسلام آشنا شدند اما از طریق ابراز تمایل به اهلبیت، توانستند برتری خود را ثابت کنند.
این کارشناس عنوان کرد: ورود امام رضا علیهالسلام در ایران و متبرک شدن خاک این کشور به قدوم ایشان، فواید فراوانی را به همراه داشته که نخستین آنها حضور گستردهی علویان و خویشاوندان حضرت در ایران بوده است.
همین موضوع بهگونهای بود که ایران را به پایگاه خاندان پیامبر اسلام صلیاللهوعلیهوآله تبدیل کرد و بیشترین شمار علویان در ایران حضور دارند تا مناطق عربی. خود این حضور، موجب آشنایی گسترده مردم ایران با حقیقت اهلبیت و در نتیجه، ترویج شیعه شد و بعد از حضور امام رضا علیهالسلام، مذهب تشیع بسیار فراگیر شد و تا جایی پیش رفت که در قرن ششم هجری، یعنی حدود 300 سال بعد، در کتاب «النقض» (اثر عبدالجلیل قزوینی رازی) گستره وسیع شیعه در ایران ذکر میشود.
به گزارش
بلاغ، امام رضا علیهالسلام یک فرهنگ جدید را که همان فرهنگ اسلام بود و به دلیل عملکرد حکام رنگ باخته بود، به جامعه عرضه کردند و بدین ترتیب، در تاریخ جاودانه شدند و حتی در این راه به شهادت رسیدند.