به گزارش
بلاغ، بی تردید آشنایی با روش و آداب زندگی و خلق و خوی رسول مکرم اسلام(ص)، که مظهر کامل و آیینه تمام نمای مکارم اخلاقی است، گام مؤثری جهت درک هرچه بیشتر مسایل اخلاقی و آراسته شدن به این صفات زیبا خواهد بود.
سیره رسول خدا(ص)، که والاترین الگوی کمالات انسانی و مصداق آیه شریفه: «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» است، عالیترین نمونه تربیت و اخلاق اسلامی میباشد که با الهام از سیره آن حضرت، امکان رشد و سازندگی برای آحاد انسانها و جوامع بشری بوجود خواهد آمد.
1.ساده زیستیحضرت رسول(ص) زندگی بیآلایشی داشت و زوائد معیشت را از زندگانی خود دور میکرد. امام محمد باقر(ع) میفرماید: فرشتهای خدمت رسول خدا(ص) آمد و گفت: "ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید اگر بخواهی، سرزمین مکه را برای تو از طلا پرسازم". رسول(ص) سربه سوی آسمان بلند کرده، عرض کرد: "خدایا! این حال برای من بهتر است که یک روز از غذا سیر شوم و سپاسگذاری ترا کنم و روز دیگر گرسنه باشم و از تو گدایی کنم."
رسول خدا(ص) در این ارتباط میفرمایند: "از خوشبختترین مردم در نظر من مؤمنی است که متعلقاتش کم و از نماز بهرهمند باشد؛ از روزی به حد کفاف قناعت کند و به آن بسازد تا به خدای خویش برسد و خدای را بخوبی پرستش کند."
درجای دیگر حضرتش میفرماید: "زهد در دنیا، کوتاه کردن آرزوهاست و شکر نعمت و خودداری از آنچه خدا حرام کرده است."
2.پاکیزگی و آراستگیرسول خدا(ص) از دوران طفولیت به آراستگی و پاکیزگی علاقه خاصی داشت. موهایش مرتب و سر وصورت خود را تمیز نگاه میداشت.
در طول حیات نیز چنین بود. رسول خدا(ص) فرمود: "ای عایشه! خداوند دوست دارد وقتی برادرش برای دیدن برادرانش از خانه بیرون میرود خود را آراسته کند."
پیامبر اعظم(ص) در راستای تحقق این امر مهم به یاران و پیروانش نیز همت داشت. روزی مردی را مشاهده کرد که ژولیده بود، فرمود: "که چه ضرر داشت اگر این مرد ریش خود را اصلاح میکرد.آن مرد حرف پیامبر را شنید و اصلاح کرد و مورد تشویق رسول خدا(ص) قرار گرفت.
آن حضرت درباره تمیزی لباس نیز تإکید فراوان داشت و فرمود: "هرکسی لباسی برای خود تهیه کرد باید همیشه آن را پاکیزه نگه دارد"، و در جای دیگر میفرماید: "اسلام پاکیزه است. شما هم پاکیزه باشید که به بهشت وارد نشوند مگر پاکیزگان."
3.حق شناسی پیامبر(ص)در تاریخ مهر و وفا و قدردانی و حقشناسی نمونهای زیباتر از قدردانی حضرت نسبت به کسانی که به هر شکل به پیامبر(ص) مساعدت کردند سراغ نداریم. از احترام به والدین گرفته تا کسانی که دایه و عهدهدار شیردادن او بودند که نمونه بارز آن ثوبیه کنیز ابوطالب است که چهارماه به ایشان شیرداد و پیامبر(ص) تا آخرین لحظات عمر با برکت خویش از او تقدیر و تشکر میکرد.
حقشناسی معلم نسبت به مدیر و مدیر نسبت به مسئولین بالاتر و قدردانی دانشآموز نسبت به معلم و همه نسبت به والدین و یا هرکسی که در طول حیات انسان به سبب خیر و عمل نیکی را نسبت به ما به انجام رساند، گویای آن است که باید از سیره رسول خدا(ص) تاسی بجوییم ونسبت به آنان ادای دین و حق شناسی نماییم.
4.کار و تلاشحضرت محمدمصطفی(ص) از دوران کودکی پر تحرک و علاقمند به کار و فعالیت بود. در طول زنگی پربر کت آن حضرت دیده نشد روزی را به بطالت گذرانده باشد. کارهای شخصی و اموری که مربوط به خانه بود را شخصاً انجام میداد و میفرمود: "خداوند کارگر امین را دوست دارد. عبادت، هفتاد جزء دارد که بهترین آن کسب روزی حلال است"، و در جای دیگر میفرماید: "پاکیزهترین غذایی که انسان میخورد غذایی است که با کوشش خودش بدست آورد.".
5.مغتنم شمردن عمرپیامبر(ص) به روشهای گوناگون مسلمین را به درک ارزش عمر خود دلالت و به استفاده بیشتر از آن توصیه میکرد و میفرمود: "من تعجب از اولاد آدم دارم وقتی که سرمایهاش زیاد میشود خرسند میگردد، و اگر کم شود سخت محزون و لیکن شبانه روز بر او میگذرد و عمرش را کوتاه میکند و غمگین نمیشود. بدانید که بی نیاز و راحت نمیگردد کسی که مالش زیاد شود و عمرش کوتاه باشد، و در ادامه حضرت میفرماید: "درقیامت هیچ بندهای قدم از قدم بر نمیدارد تا به چند پرسش پاسخ دهد:
1-این که عمرش را در چه راهی به پایان رسانده است؟
2-جوانیاش را چگونه به سر آورده است؟
3-این که مالش را چگونه به دست آورده و چگونه خرج کرده است؟
4- از امامش که او کیست. چنانکه خدای عزوجل فرموده است: "یوم ندعوا کل اناس بامامهم"
رسول خدا (ص) میفرماید: "هرکه امروزش با روز گذشته او مساوی باشد مغبون است، و هرکه فردایش بدتر از امروزش باشد ملعون است، و هرکه نفقه و جستجوی نقصان عملش را ننماید و برطرف نکند عقلش ناقص است و هرکه عمل و عقلش ناقص باشد مرگ برای او بهتر است از زنده بودن."
6.سخن و سکوت پیامبر اکرم(ص) گفتاری فصیح و شیرین داشت و هنگام سخن گفتن تبسم میکرد؛ نه کم و نه زیاد حرف میزد. بدون ضرورت حرف نمیزد. روزی به ابوذر فرمود: "ای ابوذر هرچه را که در آن تو را بهره نیست ترک کن و به سخنی که فایدهای به حال تو ندارد، لب مگشا و زبان خود را مانند پول خود که در حفظ آن میکوشی، نگهداری نما. ای ابوذر! اگر سخن گفتن نقره باشد، سکوت طلا است".
کلامش جوامعالکلام و اظهاراتش فصلالخطاب بود و میفرمود: "انا افصح الکلم: من فصیحترین عرب هستم." علی(ع) در خصوص سکوت پیامبر(ص) فرمود: "سکوت آن حضرت در چهار چیز بود. در تفکر،تقدیر ، حلم و حذر."
جوهره صدای رسول خدا(ص) بلند و آهنگ صدایش از همه مردم زیباتر بود، تا جایی که اکثر مردم به مجرد شنیدن سخنش و دیدن قیافه و چشیدن حلاوت الفاظش به اسلام ایمان میآوردند.
7.عبادترسول اكرم (ص) میفرمود: "برترین مردم كسی است كه عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش كشد و از دل و جان دوستش بدارد و با پیكرش عبادت را بجا آورد."
و در جای دیگر فرمود: "به خدا پناه ببرید از خشوع نفاق. پرسیدند: خشوع نفاق چیست؟ فرمودند: این كه ظاهراً بدن خاشع دیده شود؛ ولی در قلب خشوعی دیده نشود.
ضمناً رسول اكرم (ص)، كه همواره درس اعتلال و میانه روی به مردم میداد، با هرگونه افراط و تفریط مبارزه میكرد. اسلام آئینی است متین و محكم و در انجام دستورات آن باید با متانت قدم برداشت و عبادت خداوند را بر بندگان خسته كننده و ملالآور برتری نداد.
8.ملاطفت با کودکانرسول مكرم اسلام(ص) بافرزندان خود بسیار مهربان بود. بارها دیده شده بود حسن و حسین(ع) در حال سجده نماز به گردن و پشت حضرت مینشستند، و ایشان آنقدر سجده را طول میدادند تا آنها پایین بیایند و میفرمودند:"من لایرحم لما یرحم: كسیكه مهربانی نكند، رحمت خدا شامل حالش نمیشود."
روزی پیامبر خدا نشسته بود و حسن و حسین(ع) وارد شدند. پیامبر به احترام آنها از جای بلند شدند و فرمودند كه من بخاطر پنج خصوصیت بچهها را دوست دارم: اول آن كه بسیار گریه میكنند و این گریه كلید جنت است. دوم اینكه متكبر نیستند، سوم اینكه دعوا میكنند ولی كینه به دل نمیگیرند، چهارم آرزوی دور و دراز ندارند و پنجم دلبسته و وابسته به چیزی نیستند.