به گزارش
بلاغ، حسن روحانی رئیس جمهور ایران در گفتگوی تلویزیونی چندی قبل خود با مردم ایران، خبر از آن داد که با اجازه مقام معظم رهبری، هشت میلیارد دلار برای معضل آب از صندوق توسعه ملی برداشت خواهد کرد. این اقدام دولت نشان از اهمیت موضوعات زیست محیطی در وضعیت کنونیکشور دارد و این که راهی غیر از برداشت از صندوق توسعه ملی برای سرمایه گذاری در این حوزههای حساس باقی نمانده است.
نجات محیط زیست تنها به پول نیست که به مدیریت است
علاوه بر مقوله آب میتوان حداقل به اندازه تعداد انگشتان دست مقولات زیست محیطی نیازمند اقدام فوری و عاجل را برشمرد که به مسئله امروز کشور تبدیل شدهاند و نیازمند تدبیر و تصمیم گیری هر چه سریع تر مسئولان و مدیران هستند اما در بسیاری موارد کمبود و محدودیت منابع و در بسیاری موارد هم سوءمدیریت و کم کاری و بیتدبیری باعث انفعال و بیتصمیمی در قبال مشکلات پیش رو شده است.
آلودگیهای شدید نفتی، شیمیایی آبهای ساحلی، آلوده شدن آبها توسط فاضلابهای صنعتی و شهری، استفاده بی رویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی هوا، آلودگی خاک، بیابان زایی، خشکیتالابها و از بین رفتن گونههای جانوری و جنگلها از جمله موارد قابل اشاره در این زمینه هستند.
در ساختار دولت جمهوری اسلامی ایران، شخص رییس سازمان حفاظت از محیط زیست در قامت معاون رییس جمهور در بدنه دولت حضور دارد و تلاش شده با اختصاص بودجه، وی از اختیارات قابل توجه در پیشبرد برنامههای خود برخوردار باشد. با این حال نهادهای متولی محیط زیست در کشور ما غالبا با کمبود بودجه و اعتبار مواجه هستند و در بسیاری موارد هم امکانات و زیرساختهای موجود به آنها چندان اجازه تحول در شرایط کنونی را نمی دهد، آن هم در شرایطیکه در بسیاری از موارد و حوزهها وضعیت کنونی در شرایطی است که نیاز به تغییر و تحول فوریکاملا احساس میشود.
آب؛ بزرگترین بحران در آینده ایران
یکی از بحرانهاییکه طی سالهای اخیر، کشور با آن روبرو شده آلودگی آب و کمبود آن است که با توجه به خشکسالی این روزها، مسئله و تهدیدی جدی برای کشور محسوب میشود. از همین رو اغراق نیست اگر مهم ترین مشکل زیست محیطی کشور در شرایط کنونی و آینده ایران را بحران آب بدانیم و این که مدیریت منابع آبی در اولویت اقدامات زیست محیطی دولت قرار دارد.
گفته میشود در حالیکه تنها 12 درصد مساحت ایران زیر کشت میرود، حدود 93 درصد مصرف آب مربوط به کشاورزی است. این در حالی است که تنها 10 درصد تولید ناخالص ملیکشور از راه کشاورزی به دست میآید و 17 درصد نیرویکار کشور در این بخش مشغول هستند. در عین حال با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایی است که در سال 2025 با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهره وری ممکن در مصرف آب، برایتامین نیازهای شان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود 25 درصد مردم جهان از جمله ایران، مشمول این گروه هستند.
ایران در معرض بحران آبی است
بر اساس شاخص فالکن مارک، کشور ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. با توجه به اینکه در دهه 1380 و 1390 خورشیدی حدود 69 درصد از کل آب تجدیدپذیر سالانه مورد استفاده قرار میگیرد، بر اساس شاخص سازمان ملل، ایران هم اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بر اساس شاخص موسسه بین المللی مدیریت آب هم ایران در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بنا بر شاخصهای ذکر شده کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال 2025 باید بتواند 112 درصد به منابع آب قابل استحصار خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد. اقدام روحانیکه در ابتدای گزارش به آن اشاره شد و برداشت هشت میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملیتنها با درک اهمیت این موضوع قابل توجیه است.
آلودگی هوا دغدغه همیشگی
یکی دیگر از معضلات جدیکه محیط زیست کشور با آن روبروست و عامل تهدیدکننده سلامتی مردم به شمار میرود، آلودگی هواست که به گفته کارشناسان محیط زیست سالانه سه میلیون نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند و این نوع آلودگی به طرق گوناگون میتواند آثار زیانبار درازمدت و کوتاه مدتی بر سلامت انسانها بگذارد اما این موضوع به رغم دغدغه مسئولان، متولی مشخصی برای اجرای اقدامات کاهشی ندارد.
طبق گفته کارشناسان محیط زیست 70 درصد عامل آلودگی هوا مربوط به آلایندههای خودروهای در حال تردد است و مابقی هم به عوامل مختلف دیگری بستگی دارد. از همین رو سرمایه گذاری در حمل و نقل عمومی یکی از راهکارهای اصلیکاهش آلودگی هوا دانسته میشود؛ امری که با توجه به عدم پایبندی دولت در پرداخت بدهیهای خود به شهرداریهای کلانشهرها به ویژه تهران، عملا معطل مانده است. در حقیقت با بی عملی و انفعال دولت در تخصیص بودجه و اعتباربخشی، برنامههای مبارزه با آلودگی هوا به سختی پیش میروند.
طی سالهای اخیر یکی دیگر از عواملیکه به آلودگی هوا در کشور افزوده، آلودگی ناشی از گرد و غبار در شهرهای غربی و مرکزیکشور است که نیمی از سال 32 استان را فرا میگیرد و برای این مسئله تاکنون اقدام جدی هم صورت نگرفته است.
مسئله بیابان زایی در کشور
40 میلیون هکتار از سطح ایران پوشیده از بیابان است که از محدوده جنوب استان البرز شروع میشود و استانهایتهران، خراسان، سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، اصفهان، قم و قزوین را در بر میگیرد. به این مناطق، بیابانهای داخلی گفته و مناطق ساحلی خلیج فارس و دریای عمان هم بیابانهای ساحلی نامیده میشود.
به گفته رییس انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران از 41 بلای طبیعی موجود در جهان، 31 بلا در ایران اتفاق میافتد که مهم ترین آن خشکسالی و فرسایش خاکی و بادی است. بر اساس آمار منتشر شده، اکنون در حال پرداخت روزانه 400 میلیون تومان خسارت حاصل از سیل هستیم. دکتر احمدی اضافه میکند که از سال 1330 تا 1378 شمسی، در هر دهه 500 میلیون تن از خاک کشور تخریب شده و از بین رفته است.
در دهههای 40، بالغ بر 60 میلیون تن، در دهه 50، بالغ بر 750 میلیون تن، در دهه 60 یک میلیارد تن، در دهه 70، بالغ بر 15 میلیارد تن و در دهه 80 بیش از دو میلیارد تن از خاک کشور بر اثر سیل شسته و از دسترس خارج شده است. این در حالی است که برایتولید هر یک سانتیمتر خاک در شرایط مناسب 30 سال زمان لازم است و این میزان در شرایط نامناسب به یک هزار سال افزایش پیدا می کند (ایرنا، 30 خرداد 94).
دوسوم ایران بهسرعت در حال بیابانشدن است
طبق برآورد بانک جهانیتخریب محیط زیست کاهش 10-5 درصدیتولید ناخالص داخلی را به دنبال دارد. سازمان جنگلها در اواسط سال 2013 اعلام کرد که بیش از دو سوم خاک ایران – در حدود 118 میلیون هکتار – به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است که این مشکل کشور ما را تهدید میکند. بر اساس آمار موجود در سال 1332 سطح جنگلهای ایران و کشور ترکیه برابر با 18 میلیون هکتار بود اما امروزه، ترکیه 36 میلیون هکتار جنگل دارد و جنگلهای ایران هم به 12 میلیون و 400 هزار هکتار کاهش پیدا کرده است.
این آمار نشان دهنده میزان تخریب در جنگل هاست. در سال 1393، 380 میلیارد ریال برای اجرای طرحهای بیابان زدایی و احیای اراضی بیابانی در کشور اختصاص یافته که با این اعتبار میتوان نزدیک به 500 هزار هکتار از اراضی بیابانی را زیر پوشش طرحهای بیابان زدایی قرار داد. این در حالی است که وضعیت مشکلات کشور در این حوزه با توجه به چشم انداز ترسیم شده از سطح تخریب جنگلها و میزان بیابانهای ایجاد شده نیازمند سرمایه گذاریهای بیش از این است.
بالاترین حجم تولید زباله در جهان توسط ایرانیان
زباله را میتوان جزو اصلیترین تهدیدات زیست محیطی در کشور دانست چرا که عدم مدیریت زباله میتواند علاوه بر آلودگی خاک، به آلودگی هوا هم منجر شده و سلامت مردم را تهدید کند. در حالیکه میتوان با برنامهریزی و سرمایهگذاری زمینه ایجاد مشاغل زیادی در زمینه بازیافت را فراهم کرد.
در شرایط کنونیتنها 10 درصد زبالههایکشور در مبدا تفکیک میشود و فقدان مدیریت پسماند دریانوردی و گمرکی از مهمترین چالشهای حوزه پسماند کشور است. آمارها نشان میدهد روزانه 14 هزار تن زباله در استانهای ساحلیکشور تولید میشود و بالاترین حجم زباله مربوط به خوزستان با 4800 تن تولید زباله در روز است.
مظاهری معاون آموزش سازمان محیط زیست میگوید: «در جهان به طور میانگین روزانه هر فرد 350-300 گرم زباله تولید میکند و در ایران هر فرد روزانه به طور میانگین 600 گرم زباله تولید میکند. در واقع روزانه 50 میلیون تن زباله در ایران تولید میشود و بیش از 30 درصد این میزان را زبالههای شهری تشکیل میدهند.»
برخیکشورهای جهان همچون چین تجارب قابل توجهی در زمینه مدیریت پسماند دارند و در سالهای گذشته اخبار زیادی در زمینه ورود سرمایهگذاران خارجی به این عرصه پر سود کشور منتشر شده که در صورت تحقق میتواند به وضعیت پسماند در کشور سر و سامان دهد.
محیط زیست همچنان زیر سایه اولویتهای دیگر
واقعیت این است که کشور از حیث وضعیت زیست محیطی در موقعیت چندان مناسبی قرار ندارد و برایتحول در وضعیت موجود نیازمند تحولات بنیادین و زیرساختی در عرصههای محیط زیستی است با این حال منابع و اعتبارات موجود تناسب چندانی با این نیاز تحولی ندارد. بودجه سازمان حفاظت از محیط زیست در سال 93 بالغ بر 27 میلیارد تومان بوده، در سال 94 به 37 میلیارد تومان رسیده و در سال 95 با احتساب بودجه پژوهشی به 167 میلیارد تومان افزایش یافته که افزایش قابل توجهی را نشان میدهد.
با این حال در میان امور دهگانه بودجه سالانه از قبیل رفاه اجتماعی، آموزش و پژوهش، دفاعی، سلامت، اقتصادی، خدمات عمومی، فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری، قضایی، مسکن، عمران شهری و روستایی و محیط زیست، در بودجه 95 کمترین اعتبار به حوزه محیط زیست با کمتر از یک درصد اختصاص یافته است.
در حقیقت با وجود افزایش بودجه در حوزه محیط زیست اما همچنان این حوزه زیر سایر اولویتهای سایر حوزهها قرار دارد. از همین رو است که با وجود این که 22 استان کشور درگیر ریزگردها هستند، دولت در لایحه بودجه 95 به رغم تلاش نمایندگان در کمیسیون تلفیق بودجه ریزگردها را حذف کرد. این در حالی است که دولت بودجه مصوب ریزگردها در بودجه سال 94 را هم اختصاص نداد. بدین ترتیب به نظر میرسد چارهای نیست غیر از جذب سرمایههای سایر بخشها و همکاریهای نهادهای مدنی و سرمایهگذاریهای بینالمللی در حوزههای زیرساختیکه بتواند خلأ بودجهای در حوزههای اولویتدار زیست محیطی را مرتفع کند.