به گزارش
بلاغ، از نخستین روزهای انتخاب آقای روحانی در سال 97 اصرار ایشان برای حل مشکلات داخلی کشور معطوف به مذاکره با امریکا برای رفع تحریم بود و استدلال ایشان در مذاکره مستقیم با امریکا این بود که طی بیش از یکدهه با اروپا مذاکره کردیم و با رسیدن به توافق با اروپا در نهایت بعد از اینکه ایران در سال 82 و 83 به تعهدات داوطلبانه خود عمل کرد اروپا زد زیر میز و گفت که کدخدا(امریکا) اجازه اجراء تعهدات را به اروپا نمیدهد.
آقای روحانی خود بهعنوان دبیرشورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ و رئیس تیم هستهای و مذاکرهکننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس دربارهٔ برنامه هستهای ایران بود و بهخوبی و با شناخت کافی از فضای حاکم بر اروپا بیارادگی در سران اروپا را تجربه کرده بود و از بینتیجه بودن مذاکره با آنها خبر داد، اما برداشت این نکته که حتماً برای حل مشکلات ایران باید طی مذاکره با امریکا تحریمها را از پیش پای کشور برداشت، امری بود که مورد انتقاد بسیاری از صاحبنظران کشور قرار گرفته بود.
حال بماند آنچه را بهصورت نقدی در جریان شکلگیری برجام از دست دادیم و به تعهدات خود بطور کامل عمل کردیم و انجام تعهدات طرف مقابل را به بعدها سپردیم و این شد که ما پیاده و امریکا و اروپا سواره انجام تعهدات طرف مقابل را از آنها درخواست و خواهش کنیم که شد آنچه که نمیبایست میشد.
نهایت امریکا به بهاء از دست دادن اعتبار جهانی خود از برجام خارج شد و باز ما ماندیم و اروپای بقول آقای روحانی "بیاراده". طی یکسالی که امریکا از برجام خارج شد، رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی کشورمان مکرر از طرف اروپایی خواستند تا به تعهدات خود در قبال برجام عمل کنند که علیرغم تائید 14 بار سازمان بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر انجام کامل تعهدات ایران، باز هم اروپا با حمایت کامل لفظی از برجام، نسبت به انجام عملی تعهدات خود طفره رفت و به وقتکشی روی آورد و بازیهای متعددی را به اجراء گذارد تا رسید به اینستکس.
چند ماهی از تولد اینستکس گذشت و هیچ خروجی از این مولود اروپایی مشاهده نگردید. حال که رئیس جمهورمان به حداقلها بسنده کرد و دو ماه به اروپا فرصت داد، آنها دادشان درآمد که ضربالعجل را به رسمیت نمیشناسند. در این میان کسی نیست از اروپای پررو سئوال کند که تا چه زمانی ایران باید هزینه برجام از صفر تا صد را خودش به تنهایی بپردازد و وظیفه شما طرفهای امضاء چه زمانی باید عملیاتی شود؟!.
بدون تردید اشکال از اروپای "بیاراده" در قبال امریکا نیست همچنانکه آقای روحانی در سال 92 به آن اشاره کرد و به همان دلیل مذاکره با امریکا را خواستار شده بود، اما اشکال امروز مخصوصاً یکسال فرصت اروپا پس از خروج امریکا از برجام متوجه آقای روحانی است که برای بار چندم به اروپای "بیاراده" مجال میدهد تا اروپا بتواند با بگومگوهای حاشیهای فرصت سوزی کند و دو دوره ریاست جمهوری آقای روحانی مصروف برجام بیسرانجام شود و سرانجام ما را به نقطه اول برسانند و به امریکا بپیوندد.
پاسخ رسمی اتحادیه اروپا و خانم موگرینی به ضربالعجل ایران، هماینک گارد اروپا علیه ایران و فرصتسوزیهای بعدی این اتحادیه بیاراده را مشخص کرده و عقل سلیم حکم میکند که ایران، باز خود را درگیر چرخه معیوب مذاکره با طرفهای عنود نکند.
بدون شک نباید از یک سوراخ چندبار دچار گزش شویم و منافع ملیمان را مورد دستبرد حرامیان قرار دهیم. باید به آقای روحانی یادآوری کنیم که همانند آزموده را آزمون خطاست؛ خطاکاران را بازآزمودن هم بشدت خطاست و باید هزینه این خطاهای مکرر را نه ملت که فاعلان این آزمونهای مضر و مخرب بپردازند.