به گزارش
بلاغ، این روزها، هرکسی قلمی در دست دارد و چیزی مینویسد، در واقع قلم واسطهای میان بیان و زبان دهان شده است اما مسئله این است چه نوشته میشود، آیا واقعا ارزش قلم مثل گذشته است؟
متاسفانه ارزش قلم کمرنگ شده و روزانه شاهد نوشتههای فراوانی در صفحات مجازی هستیم و هرکسی هم در آن وادی ادعا دارد که مینویسد پس نویسنده است!
پیش از اینکه ما نویسنده باشیم و قلم به دست بگیریم، خوبتر آنکه کمی فکر کنیم با چه هدفی قرار است این قلم بچرخد، برای زدن چه حرفی و چه تفکری.
همانطور که ما آثار و نوشتههای گذشتگان را مرور میکنیم، نوشته حالای ما هم برای نسل بعد میماند پس ما مسئول آنچه مینویسیم هستیم.
کسی که مینویسد خالق است، خالق یک جهان در ابعاد کوچکتر، خوب است قبل از خلق کردن اثر به این فکر کند که چگونه دنیایی میخواهد بسازد؟
این دنیا چه تاثیری بر مخاطب و در بعد وسیعتر جامعه دارد؟
قرار است در دنیای واقعی چه چیز بدی را از بین ببرد و چه چیز خوبی را جا بیاندازد؟
برای چه قلم بهدست می گیریم با این مسئولیت سنگین.
بعضا این قلم است که فرهنگ را رقم میزند و آن فرهنگ را به جهانیان معرفی میکند اما امروز بدون در نظر گرفتن اهمیتها و مسئولیتهای قلم و کسی که مینویسد، هرکسی بهدنبال آن است تا در این وادی خودی نشان بدهدو همین هم باعث تولید آثار بیمحتوا بهویژه در حوزه اجتماعی، فرهنگی و هنری شده است چون در حوزههای علمی شاید به واسطه منطق و استدلال نتوان خیلی کاری بر پایه عدم تحلیل و تولید انجام داد.
البته دیگر دلیل این مشکل مه این است که بسیاری از افراد هنوز به قداست این قلم، واقف نشدهاند.
در ارزش قلم همینقدر کافی است که که خداوند بر آن سوگند یاد میکند پس اگر قلمی در دست داریم و خداوند این موهبت را در اختیارمان داده، بهتر است ابتدا بدانیم که رسالتمان چیست.
اما این روزها بهجای اینکه در جهت درستو مقدس استفاده شود آن را در توهین، بیاحترامیو بیاخلاقی استفاده میکنند، نمونه بارز آن هم صفحات مجازی است که امروزه خواستگاه تبادل اندیشه ،دیدگاه و فرهنگما با جهانیان است!
البته نادیده گرفته شدن نویسندگان، ارزشمند و بها ندادن به استعدادهای تازه یکی دیگر از دلایل ضعف در این وادی است.
بیشک نمیتوان معضلات و مشکلات اهالی قلم را نادیده گرفت و بیتاثیر شمرد، هنوز که هنوز است این افراد باید مسیر ناهمواری را طی کنند و در این میان شاید انگیزههای زیادی از آنها سلب شود.
قبل از نویسنده، شاید بهتر باشد مسئولین مربوطه ارزش و جایگاه قلم را بدانند و توجه داشته باشند که اهمیتش در حدی است که میتواند جان یک انسان را بگیرد یا ببخشد!
بهطور کلی این نویسندهو قلمش است که میتواند جامعهو دنیایش را متحول سازد همانطور که در گذشته دیدهایم بسیاری انقلابها از قلم نشات گرفت.
این قلم است که انعکاسدهندهو ثبتکننده وقایع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جامعه بوده و سرچشمه تمدن، بیدارى اندیشه و آگاهى بشر است مثل یک چراغی که میتواند راه را به ما نشان دهد و هدایتمان کند.
قلم میتواند درمانی برای دردهای جامعه باشد اما حال خود به درد بیارزشی مبتلا شده که میتواند آن را بهراحتی به جامعه انتقال دهد.
آنچه در این مجال بر بال سطزهای این یادداشت آمده نشان از آن دارد که هرچه سریعتر باید زمینهای ایجاد شود و مسئولین با همکاری اهالی قلم، علاجی برای این درد پیدا کنند، چرا که گذشته، حال و آینده ما وابسته به آن است.