هشدار!!!! به تمامی کسانی که زیر 95 سال سن و همچنین علاوه بر بیماریهای قلبی و عصبی، از چربی خون و حتی آبریزش بینی رنج میبرد، توصیه میکنیم از خواندن این مطالب خودداری کنند.
۰
به گزارش بلاغ، هشدار!!!! به تمامی کسانی که زیر 95 سال سن و همچنین علاوه بر بیماری های قلبی و عصبی، از چربی خون و حتی آبریزش بینی رنج می برد، توصیه میکنیم از خواندن این مطالب خودداری کنند.
مدتهاست که ذهن بسیاری از مردم درگیر این معضل خانمان برانداز است:" نتیجه کار هیأت تحقیق و تفحص چه شد!؟؟ و اصولاً باید دانست که آیا تحقیق و تفحص کار معقولی است یا نه!"
مسئول هیأت تحقیق و تفحص دربارۀ تمام مسائلی که در ذهن ما همانند یک موتورسوار دور دور میزند گفت: در واقع ما اساس کار خود را بر "فضول رو بردن جهنم قرار دادیم"، مثلاً هرگاه تحقیق و تفحص ما درباره مدرک کسی بود، ما این نکته کاملاً اخلاقی را به خودمان در هیأت متذکر میشدیم که فضول رو بردن جهنم.
بسیاری از مردم فکر میکنند که کار این هیأت خیلی بیخود است، باید این نکته وحشتناک را برای مردم روشن کنیم که کار ما بسیار با خود است.
یک مثال قابل فهم همین صندوق ذخیره فرهنگیان! اینقدر اوضاعش خراب بود که ما در تصمیمی واقعاً حساس و خطرناک برآن شدیم که همه چیز را رها کنیم.
از دیگر مسائلی که هیئت تحقیق و تفحص با آن روبروست، ریش است، برخی میآیند پیش ما و برای اینکه ما تحقیقات را متوقف کنیم ریش گرو میگذارند، ما الان تعداد زیادی از این آدمها را داریم که با ریش یکجا پیش ما گرو ماندند، متاسفانه یکیشان تازه فوت کرده.
خوشبختانه در این پنج سال اخیر سر هیأت تحقیق و تفحص بسیار شلوغ شده است، این دولت محترم و دولت محترم قبل زمینههای خوبی را برای ارتقاء این هیأت فراهم کردهاند. ما در این چند سال اخیر پرونده پشت پرونده را به بایگانی میفرستیم.
من قبل از بیان این مطلب وحشتناک تقاضا میکنم کسانی که بیماری دارند از خواندن این تیکه از سخنان بنده پرهیز کنند، بله میگفتم... تحقیق و تفحص کار سخت و طاقت فرسایی است، بعضی وقتها این پروندهها سالها میمانند و خاک میخورند و وقتی گشوده میشوند ما را به سرفههای وحشتناکی میاندازند، حتی یکبار یکی از اعضا اینقدر سرفه کرد که جزایر لانگرهانسش و حتی آپاندیسش یکجا روی پرونده پاشید و پرونده دیگر قابل خواندن نبود و شخص تحقیق شونده تبرئه شد. البته این تقدیر خداوند بود که این فرد بیگناه اعلام شود.
خیلی وقتها کمرمان روی صندلیها به شدت درد میگیرد و ما مجبوریم آمپول مسکن بزنیم، این قسمت دردناک کار ماست.
گاهی وقتها درد آمپول از درد کمر هم بیشتر میشود و نمیتوان روی صندلی نشست، برای همین ما مجبوریم که چند ماهی کار هیأت را تا بهبود عضو تعطیل کنیم.
گاهی اوقات آمپول اشتباهی تزریق میشود و موجب فلج یا مرگ عضو میشود و ما ناچار میشویم یک تحقیق و تفحص دیگر را بیندازیم.
ما از تمامی مردم تقاضا داریم برای ما دعا کنند زیرا کار ما قبل از کار معدن و بازیگری از مشاغل سخت و طاقت فرساست اما متاسفانه درآمد ما اندازه معدن چیها و بازیگرها نیست.