به گزارش
بلاغ، انقدر آمریکا را آزرده خاطر کردیم که ناراحت شد و آخرش بچه تحریمها را جمع کرد و مادرشان را به ایران فرستاد، ما که میدانیم، ما همه چیز را میدانیم، حالا بیان نمیکنیم که خدایی ناکرده ریا نشود.
ما که میدانیم آمریکاییها به ویژه دولتمردان و سناتورهایشان چه مردمان نیک و خیرخواهی هستند، ما که نباید بی چشم و رو بازی در بیاوریم.
حتما صلاح کار را میدانند، اینها آدمهای دنیا دیدهای هستند، خودِ ترامپ کله زرد، آدم تو دل برو تری نسبت به اوباماست.
همه عصبی شدهاند در ایران، از همه بدتر روی روحیه حساس هنرمندان و بازیگران تأثیر گذاشت، خوب اینها میروند دو تا فیلم و سریال بازی میکنند، باز این خبرنگارها به پرو پای یکی پیچیدند، شما با بهناز جعفری چه کار دارید آخر؟
این تحریمهای مسخره باعث شد تمرکزمان از روی پخش ربنای استاد و این دعای جوشن بنیامین منحرف شود، آخر هنرمند هم انقدر خوب، انقدر با سلیقه، انقدر علی برکت الله باشد، ما که کیف کردیم، هایده هم جوشن کبیر را قشنگ میخواند.
انقدر حسود مسود دور و برمان ریخته که از حد و حساب خارج است، اصلاً چشم ندارند ببینند ما مشکل یکی را حل میکنیم، یکی را ثبت ملی میکنیم، یکی برای ما تبلیغ میکند، ما برای یکی تبلیغ میکنیم، بد دوره زمانهای شده است.
توی اخبار دیدیم دوتا ناو آمریکایی توی دریا با هم تصادف کردند، یکی که آن دفعه راهش را عوضی رفت باید دست چپ میرفت دست راست رفت، یک راست از استرالیا سر در آورد، من نمیدانم این رانندههای کور ناو را آمریکاییها از کجا میآورند.
انقدر مردم ایران گفتند به کوری چشم آمریکا به کوری چشم اسرائیل، اینها کور شدند و کور بازی در میآورند، توی دریای به این بزرگی شاخ به شاخ یا شاخ به پهلو به هم میزنند، گیجاند والا.
خدایی ما از این کارشان حسابی خجالت کشیدیم که با این آدمهای کور باطن و کور چشم رفتیم برجام نوشتیم، اینها گاومیش را از دسته جارو تشخیص نمیدهند، همهاش تقصیر این ممدجواد است که از عشق کری داشت خل میشد.
به قول شاعر که میگوید:
بستن پیمان به آدمهای گیج/ خوردن نفت است با آبِ هویج
یک حس مبهمی داریم، خیلی حس غریبی است، تازه عارف را درک میکنیم، بعد این همه ماجرا آدم ساکت باشد و نتواند دو کلمه حرف بزند خیلی هست.
برجام که نفله شد رفت پی کارش اصلاً ننگ و عارمان میآید بگوییم کار ما بوده برجام، نمیشود بندازیمش گردن یک کس دیگر ما را رسوای خلایق میکنند، دیگر کاری هم از دسته نوبخت ماله به دست بر نمیآید.
سپاه توی این گرما رفت موشک بازی اصلا به ما هیچی نگفت، زد فک و فامیل این سعودیها را ترکاند، ما با اینها رو در بایستی داشتیم.
تازه حال عارف را میفهمم که فقط سکوت میکرد.
به قول شاعر که میگوید: سکوتم از رضایت نیست/ دلم اهل شکایت نیست
الان حکایت، حکایت ما شد.
حسن روحانی/ رمضان 96/ توی اتاق/ زیر کولر