به گزارش
بلاغ، اقدام رحمانی فضلی اما در بیفروغ نمودن روحانی، راهبردیتر بود، تصمیم وزارت کشور، داد همه را درآورد و عقدهی لسانی رئیسجمهور و قفلشدگی زبان او را به مردم بخشنامه و ا
بلاغ کرد !
آری ! مناظره، بااینکه برخی اوقات اخلاق را زیر کرده بود، اما ایرانیان را بدون سانسور به میزان احاطه، دانایی و فضیلت کاندیداها دلالت میکرد، اما گویا گروه سیاسی و رسانهای دولت بااطلاع از ریزش معنادار آرای مردم از روحانی، تلاش کرد تا مناظره کاندیداهای ادارهی جمهوری را حذف کند، اینکه نهایتاً در این میان، وزارت کشور پیروز خواهد شد یا خواست عمومی ایرانیان، قهرا به نظر میرسد وزارت کشور پا پس خواهد کشید و فشار مردم، روحانی را برای پاسخ به سؤالات بیشمار ملت بهپای مناظرات خواهد کشانید.
از اول هم معلوم بود ادارهی جمهوری کاری سخت است و از همتباران ژنتیکی مرحوم رفسنجانی و مجریهی یکجانشین و کرخت و شبه تکنوکرات برنمیآید.
روحانی اما اینک نیاز به رفع عقدههای لسانی دارد و این گشایش باید ابتنا یافته بر تجویزهای قرآنی و ملی باشد، و در اینجاهاست که تکنوکراتها و شبه روشنفکران کم میآورند، رب الشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.
به گمان بنده این لکنت زبان، لکنتی است برخاسته از برجام! چه اینکه وقتی تفقه موردنظر قرآن فراموش شود و تمامی امور مردم به برجام و کدخدا مقید شود برکت از بین میرود و راه مفاهمهی ملت و دولت مسدود میگردد.
روحانی وقتی مقابل کدخدا لکنت و عقدهی لسانی مییافت اما در عوض مدام، آمرانه با ایرانیان حرف زد؛ اینک اما چنین مقدر است تا این عقدهی لسانی در ارتباط با مردمان ایرانی بسط یابد.
ازاینروست که این روزها روحانی و مردم قادر به درک سخنان هم نیستند، کمحافظه شدن رئیسجمهور هم به همین ملاحظات برمیگردد، مدام قول و قرارها را فراموش میکند و مدام مستترش میکنند و دراینبین، او که باید بی رادع و مانع در میان مردم باشد، اما او را میبینی که صرفاً از جعبه جادوی عسکری و میرباقری نمایش داده میشود، گویی ملتی به نمایش و تئاتر نشسته است و…
اینک که اما زبان ملت و زبان رئیسجمهور قادر به درک متقابل یکدیگر نیست، چهبسا در بازار یوماللهی انتخابات به عرضه و فروش گذارده شود و به نظر میرسد زبان نارسای روحانی به خاطر ناگشودگی و نیز نا برخورداری از سینهای فراخ (شرح صدر) خریداری نداشته باشد.
ملت، منتظر یکزبان گویا و شرح صدری است موسایی، که آفرینندهی گفتوگویی ملی باشد و قوهی مجریه کنونی را از تعلق زبانیاش به طبقهی اشراف و ممتازان آزاد سازد.