به گزارش
بلاغ، به فروشگاه ظروف و لوازم آشپزخانه رفته و مشغول بررسی و دیدن اجناس بودم. یکی از ظروف زیبا مینمود. از فروشنده جنسش را پرسیدم. با اعتمادی که گویای اقتدار و هویت باشد، گفت “اینها چینی هستند دیگر”!
آهی در دل کشیدم به یاد لباسهایی که وقتی از شاگرد یک فروشگاه پوشاک جنسش را میپرسی، بدون آنکه صفر و صدی از محل تولید و عرضه و مبادلهی پوشاک بداند، باافتخار میگوید”ترک است دیگر”!
دقت کردید؟! این وسط ما فقط مظلوم ماندهایم که از پرسش ایرانی بودن کالا هم واهمه داریم! اگر از سر دغدغه و یا بعضاً منتگذاری سرنام سال که اقتصاد مقاومتی باشد هم چرخی در بازار زده باشیم متوجه عرضه ضعیف و صرفاً در حد پوشاک و کفشهای بیکیفیت میشویم؛ باوجود تولیدهای خوب و باکیفیت کشورمان در این حوزه که ما باید آنها را بهسختی از طریق تلگرام و اینستاگرام و…کشف کنیم.
اصلاً قبول. جنس ایرانی کارنامه خوبی نداشته که اعتماد کنیم، اما سؤال اینجاست که “آیا فقط دانشآموز، خاطی بوده یا پدر و مادر هم مؤثر بودهاند؟؟”
به قول روانشناسان یکطرفه نمیتوان پیش رفت. بله هردو طرف مقصرند، فقط نوع و میزان قصورات زمین تا آسمان فرق میکند.
تولیدکننده از باب عدم انگیزه حاصل از فرصت ندادنها برای عرضه و سرمایهگذاری و وجود رقیبان خارجی سرسخت، ناچار به تنزل کیفیت محصولاتش برای فروش بیشتر میشود و مسئولین و سیاستگذاران در رأس ماجرا از باب فرصت سازی نکردن و عدم اجازه بروز و ظهور به تولیدکنندگان داخلی و حمایت نکردن در عرضه و افزایش واردات و….
چرا باید با کالا و تولیدکننده ایرانی همچون زندانی زندانهای بعثی رفتار شود…آری؛ نه نان میدهیم نه آب، حق خروج از زندان هم نداری….با همین شرایط بساز!
بااینحال و روز معلوم است اقتدار نصیب جنس چینی میشود و هویت عایدی جنس ترک. این وسط خودتان کلاه جنس و تولیدکننده ایرانی و جوان بیکار و مسئولین بالادستی را قاضی کنید؟!
مگر میشود در کشوری که به قول ریاست جمهوری هرروز در پارکهای علم و فناوری با تأکید بر اقتصاد دانشبنیان حرفی برای گفتن داریم، توان تولید اجناسی بهسان پوشاک و موبایل و کفش را نداشته باشیم؟!
کجای کار میلنگد؟چرا تا اواخر سال هم باید خبر از مزیتهای اقتصاد مقاومتی در خبرگزاریها ببینیم و شاهد گزارش اقدام و عملی فرای نمایشگاههای سالی دو بار لوازمالتحریر و پوشاک بسیار بیکیفیت و چند عدد کار جزئی دیگر نباشیم؟
راستش را بخواهید، تقصیر خودمان هم بود که از همان اول مقاومت اقتصادی را با ریاضت اقتصادی اشتباه گرفتیم. فکر کردیم حمایت از کالای ایرانی یعنی دور ریختن پول! به همین خاطر هم بیخیالش شدیم. درک اینکه خرید یک #کالای_استراتژیک دنیای تولیدکنندهها و متعاقباً خانوادههای بسیاری را در کشورمان متحول میکند برایمان سخت بود.
به قول یکی از اساتید، بازار امروز بازار واسطههاست و تولیدکننده و خریدار هم یکطرف ماجرا از فشار و سختیها دارند از حال میروند و اگر حواسمان نباشد پسفردا بازار در قبضه قاچاقچیها و تکدی گران و…خواهد چرخید.
خلاصه کلام اینکه، نیامدهام از یاس و نومیدی پایان سال برایتان بگویم
آمدهام بگویم اقتصاد مقاومتی شامل دو بخش است، مسئولین و مردم. و متأسفانه یا خوشبختانه وزنه اصلیاش به دوش مسئولین محترم است به دلیل توان سیاستگذاری و دخالت در عرضه و صادرات و واردات و…..
و ما در انتظار گزارش این روزهای مسئولین محترم دانشگاهی، شهری، استانی و کشوری در باب اقتصاد اسلامی و مقاومسازیاش هستیم همچنان!