همانهایی که در میانشان تکبر، ریا، خودپسندی و ... هیچ جایگاهی نداشت.
در جبههها بر خلاف برخی شهرها که رقابتی جدی درباره چگونگی اجرای مراسم و یا شکل و شمایل هیئتها وجود داشته و دارد، هیچ نوع رقابتی در ارتباط با نوع علم، پرچم، کتل و یا آرم هیئت معنایی نداشت و تنها رقابتی که به شدت میان آنها دیده میشد، اینکه چگونه بایستی دلهایشان را به سمت و سویی سوق دهند که بتوانند به بهترین وجه از فضای معنوی در این ماه استفاده کنند.
در ماه محرم مراسم دعا، نیایش، نوحهخوانی و ... همانند دیگر روزهای سال همواره بهعنوان یک امر جدا نشدنی در میان رزمندگان بود و در این ماه این قبیل مراسمها رنگ و بوی خاص خودش را داشت، مراسماتی که اجرای آن بهعنوان قوت قلب رزمندگان اسلام به حساب میآمد.
روضه سیدالشهدا و یا ذکر مصیبت در وصف ائمه در راستای ارتباط با خدا و اولیای خدا، نوعی معنویت افزایی در طول هشت سال دفاع مقدس در میان رزمندگان نام گرفته بود.
در واقع تاثیر روضه و عزاداریها در طول دفاع مقدس تاثیر عمیقی بر ایمان و اخلاص رزمندگان اسلام در مصاف با دشمن بعثی داشت، و همین فضای معنوی در جبههها، بچههای جنگ را در مقابل دشمن ثابت قدم و استوار نگه داشته بود.
بچههای دفاع مقدس، که در قالب رزمندگان اسلام به جبهههای نبرد روی میآوردند، تربیتشده مکتب اباعبداللهالحسین(ع) بودند و طبیعی است که همچون مولایشان، شهادت را دوست میداشتند و به مصاف مرگ میرفتند تا حیات واقعی را در قالب شهادت به آغوش کشند.
در جبههها معمولا رسم بود هر گردان و یا واحد، مکان ویژهای برای اجرای مراسمات عزادارای بر پا و از گردانهای دیگر دعوت میکرد تا در مراسم آنها شرکت کنند. به طور معمول این مکانهای ویژه در وسط میدان صبحگاه و یا نمازخانهها که با پرچمهای سیاه تزئین شده بودند، مشخص میشد.
مکانهایی ساده که از شیپور، تار، علمهای بی خاصیت از جنس آهن که روی آن پوشیده از شکل و شمایل حیوانات باشد، خبری نبود و همین سادگی حضور حداکثری بچه رزمندهها را به دنبال داشت.
میدان داران این مکانها نیز بچه هیئتیهایی بودند که واقعه عاشورا و حادثه عظیم کربلا را خوب درک کردند. میدان دارانی که ویژگی و مشخصه اصلی آنها گذاشتن یک کلاه سیاه بر سر، بستن چفیه سیاه بر گردن و یا بستن آن بر کمرشان بود و حضورشان شور و حال خاصی به فضای این مراسمها میداد. مراسمهایی با حال و هوایی خاص که همچنان حسرتش در دل ما باقی مانده است.