به گزارش
بلاغ، برپایی مراسمهایی همچون هفته تعاون، که به مسایل عموم بویژه کارگران میپردازد، فارغ از مسائل حاشیهای، مناسبتی است برای ارج نهادن و گرامی داشتن تلاش و کوشش کارآفرینان و دستاندرکاران بخش تولید، همانان که در برههای از زمان که انبوه مشکلات ریزودرشت همچون کلونیهای سرطان گونه در تاروپود چرخ صنعت مملکت تنیده شده است تا بلکه اندک رمق باقیمانده را به مسلخ بکشند، ایستادهاند، ایستادهاند چون سرو، بدون تعارف عرض کنم، اگر هنوز در بدن صنعت کشور نیم رمقی دیده میشود، از برکت حضور عاشقان این مملکت است، عاشقانی که خود را همواره سنگربان جبههها میدانند و خواهد بود.
مشکلاتی که امروز تولیدکنندهها با آن دستبهگریبان هستند، خود به فرصتی نیاز دارد تا بتوان مثنوی هفتاد من را برگ برگ مطالعه کرد و درسهای زیادی را از این رهگذر آموخت، اما نباید از یاد ببریم که اگر چرخ صنعت هنوز میچرخد، از برکت وجودی نیروی کارگران هست، کارگرانی که با حداقل قوت لایموت، کاری میکنند کارستان. اگر زور بازوی کارگران نباشد، نهتنها چرخ صنایع، بلکه هیچ چرخی در ایران نخواهد چرخید، هرچند که با انبوه وعده و وعیدهای مسئولان توأم باشد.
در این هنگامه نبرد عشق و درد، شاهد بودیم که سال 92 بارش سنگین برف، طی چند روز متوالی، مصیبت سفید برای شهروندان فراهم آورد. حتماً بهکرات شرح مفصل مشکلات به وجود آمده را مطالعه کردهاید و این نوشتار قصد ندارد در این سطور به نقل مکرر تمامی ابعاد مصیبت سپید بپردازد، اما لازم است تا با بیان برخی کمکاریها، شاید ندانمکاریها و اخذ تصمیمات نابخردانه و جهتدار، اشاره کوتاهی شود به برخی نکات، باشد تا از این رهگذر، به آنان که با تصمیمات آنچنانی امروز، تیشه بر دست گرفته و قصد تخریب آنچه از بنای تولید باقیمانده است را هدف گرفتهاند، با بیانی ساده و قابلفهم گفته شود، بار کج هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.
امروز نهتنها دوران بهرهکشی از طبقات مختلف اجتماع با روشهای کهنه و نخنما شده سپریشده، بلکه میزان هوشیاری به طرز غیرقابلباوری افزایشیافته است. با نگاهی به کارنامه تعاونیهای شهرستان تنکابن، بهخوبی درخواهیم یافت که از بدو تصویب تشکیل تعاونیها تا به امروز، چقدر در به وجود آوردن اشتیاق برای فعالیت تشکلهای تعاونی، حوصله و جدیت خرج شده است.
آیا تاکنون به آسیبشناسی در خصوص مشکلات پرداختهایم؟
آیا حمایتهای وعده دادهشده جناب مدیر محترم در دیدارها و جلسات استانی و شهرستانی به وقوع پیوست؟
آیا باوجود تخصیص و اجرایی شدن آنها، مدیران تعاونیها بازهم کاسه چه کنم، چه کنم در دست، گرد جهان میگردند؟
مسئولان که چشمان منتظر کارگران واحدهای تولیدی را دیده بودند، چگونه به خواب خوش فرو میروند؟
معیار و اندازهگیری فعالیت واحدهای تولیدی را چگونه باید محک بزنیم؟
آیا، آیا و آیا و دهها آیای دیگر برای آنها چه جوابی داریم؟
اگر امروز بهدرستی یا بهاشتباه سکان هدایتِ بخشی از جامعه تولیدکننده در دست ما است، باید تمام هموغممان این باشد که به پرسشهای جامعه پاسخ منطقی و درست بدهیم. نگذاریم که پشتیبانانمان از توصیه و انتخابمان دل سرد شوند، نگذاریم که افت جانبداری بهواسطه، در سیاستگذاریهایمان تأثیر گذارد. نگذاریم که خوره نهتنها به جان خودمان بلکه به جان دستگاه اداری افتاده و آنچه نباید اتفاق بیفتد را شاهد باشیم.
با تغییر سیستم مدیریت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انتظار فعالتر شدن، پویاتر شدن و پاسخگوتر شدن سازمان را داشتیم، ولی امروز جز اظهار تأسف نمیتوان بر گزینهای تأکید کرد.
نگاهی گذرا به آنچه تقدیم شد نتیجه عملکرد برخی دوست نمایان است که موجب شد، سختی بیشازپیش برجان تولیدکننده رخنه کرده و موجبات رنجش مقامات عالی شهرستان را نیز در پی داشته باشد.
این مطالب را از سر دردمندی و عشق به رشته تحریر درآمد، چراکه مدیران امروز ما، وامدار خون هزاران کارگری هستند که چه در جبهه جنگ نابرابر و چه در جبهه اقتصادی، فرهنگی از خود ایثار و فداکاری بروز دادند تا امروز بنا بر توصیه عالمانه رهبر معظم، اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل را به مورد اجرا درآورند، باشد تا بهزودی شاهد ظهور تحول در بدنه تعاون، کار و رفاه اجتماعی باشیم.