به گزارش
بلاغ،مکرر از خود پرسیدهایم که رمز مانایی و جاودانگی افرادی نمونه شهیدان رجایی و باهنر در چیست؟.
هر سال در هفته دولت آنقدر برنامههای تکراری در برپایی مراسمهای مختلف با طعم گرامیداشت نام و یاد آن دو شهید جاودانه انقلاب اسلامی پرشمار است، که شاید هیچ به پاسخ پرسش اصلی مجالی اختصاص نیابد، و از مختصات ویژه آن دو شهید گفته نشود و یا آن خصوصیات برجسته و شاخص بیان نشوند.
ضمن تاکید بر برگزاری مراسمهای مختلف و از جمله افتتاح پروژهها و گلنگزنی طرحها و تجلیل و تکریم از برجستگان عرصه خدمت به مردم، به نظر میرسد از مهمترین نکات مورد تعقیب هفته دولت و همه ایام سال، باید جستجو و کشف و شفافسازی خصوصیات جاودان شهیدان رجایی و باهنر و دیگر شهدای دولت باشد تا برای همه مدیران و کارکنان بخشهای مختلف کشور این صفات الهی الگویی قرار گیرد تا پس از گذشت قریب چهار دهه از انقلاب، شاهد بروز پلشتیهای شرمآور همچون حقوقهای کثیف نجومی از سوی عدهای پر مدعای طلبکار انقلاب نباشیم.
شهید رجایی، بهعنوان شاخصترین شهید دولت اسلامی، سادهزیست و مردی بواقع متدین و مقلد اسلام و رهبری بود و همه میدانند که او در این موارد بهیچوجه اهل ریا و تظاهر نبود.
از زندگی حداقلی و زیر متوسط برخوردار بود و سعی وافر داشت تا از تجملات جایگاه و مقتضیات ریاست جمهوری پرهیز کند و هیچگاه نیز به زخارف دنیا خود را گرفتار نساخت و لحظهای در خدمت خالصانه و بیریا به مردم غفلت نورزید و خود را درگیر حاشیههای فشلکننده نساخت تا از لحظه لحظه مسئولیت خود در خدمتگذاری به مردم و انقلاب اسلامی حداکثر استفاده را بکند. بدین جهت، برای خود حزب و تشکیلات سیاسی و جناحی نداشت و بارها گفت که او تنها و تنها یک مقلد امام و پیرو نائب امام زمان خویش است.
در ذیل چنین اندیشهای بود که سببساز شکلگیری تشکیلاتی برای خدمت به محرومین شد که پس از شهادتش به طرح "شهید رجایی" نامیده شد و سالهای سال، نیازمندان و محرومان از محل این طرح برخوردار میشدند و صدقه جاریهای شده بود برا ی آن شهید بزرگوار.
در داخل، سیمای خدمتگذاری حقیقی وی و در خارج، بهعنوان نماینده شایسته ملت ایران، هنگامی که در نطق سازمان ملل با کمال اخلاص و با نشان دادن آثار شکنجه رژیم جلاد و مزدور پهلوی، سیمای ارباب آن رژیم یعنی امریکا را افشاء کرد، تصویری گویا از علل قیام ملت مظلوم ایران را به جهانیان ارائه داد و موجب روشنگری و تحسین افکار عمومی جهانیان شد.
او یکپارچه اخلاص بود و بیریا، مرد عمل بود و با عمل خود سخن میگفت و برای انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، حاضر به پرداخت بالاترین بهاء بود، همچنانکه با شهادت خود این مهم را به اثبات رساند.
مدیری کم هزینه و پربازده بود. برای نظام اسلامی هزینه ایجاد نمیکرد، ضمن آنکه خود همواره برای نظام هزینه میشد. همواره منشاء خیر و برکت برای کشور و مردم، بویژه برای مستضعفین بود. در مواجهه با دشمنان انقلاب، واقعاً قاطع و سازشناپذیر بود، از این روی دشمنان انقلاب اسلامی تصمیم به حذف چنین عنصر تاثیرگذار و خدوم گرفتند و توسط مزدورترین گروهک جنایتکار، یعنی سازمان منافقین خلق، دو شهید نمونه و الگوی دولت را در لهیب آتش شیطانی خود سوزاندند.
اما در این ایام خجسته، که مزین به نام آن دو شهید است، جا دارد به این چند پرسش پاسخ گوئیم که اگر این شهیدان میبودند و یا راه و رسم آنها ادامه مییافت، آیا دیگر نشانی از سازش با شیطان بزرگ در کشور شهیدان، ایران اسلامی، به چشم میآمد؟.
آیا در روند خدمت به مردم، منافع جناحهای سیاسی رجحان داده میشد؟
آیا دیگر خبری از فیشهای کثیف نجومی با خطاکارانی طلبکار به گوش میرسید و مردم دچار این حیرت بزرگ میشدند که از این متخلفان بهعنوان سرمایههای نظام وکشور یاد شود؟!.
کوتاه کنیم، مخلص کلام اینکه اگر قرار باشد راه شهیدان رجایی و باهنر در کشورمان ادامه یابد، آیا با آرمانهای امام و رهبری، باید اینگونه بازی شود که نائب امام زمان همواره بگویند و بر این اوامر، دولتمردان ترتیب اثر ندهند، آنگونه که بر سر اقتصاد مقاومتی و ماجرای پرغصه برجام و مسائل فرهنگی کشور شاهد آن بوده و هستیم؟!.