ویلاسازی در ارتفاعات سه هزار متری، رشد میلیونی قیمت زمینهای ییلاقات دور دست، تخلیه زبالههای شهری در دامن قدیمیترین و منحصر بفردترین جنگلهای هیرکانی دنیا، قلع و قمع درختان چند ده ساله و تبدیل آن به اجناسی به سبک زندگی مصرف گرایی و... از جملۀ این رکوردهاست.
۰
به گزارشبلاغ، نعمتی که میلیونها سال در بهترین شرایط ممکن به زیستن و بالندگی عادت کرده بود، با بهانههایی به نام مدرنیسم و توسعه در چالشی سخت گرفتار شده است. انسانها در صد سال اخیر شاید سیاهترین سکانسهای زندگی این موهبت الهی را رقم زدهاند. آنچنان که امروزه از بین رفتن محیط زیست و نابودی طبیعت به دغدغۀ اصلی بشر تبدیل شده است. جالب اینجاست که نوع بشر سالها با دلایل مرتبط با توسعه، کمر به نابودی منابع طبیعی بستند و امروزه در حرکتی مدرن کمپینهای حفظ محیط زیست را راه اندازی میکنند.
مازندان، زیبایی که دائم در معرض تعرض است! مازندران زیبا و کم نظیر از نظر نعمتهای خدادادی، چندین دهه است که وارد مسابقۀ نابودی منابع طبیعی شده است. در این میان رکوردهایی هم بدست آمد که باید در کتاب گینس ثبت شود. ویلاسازی در ارتفاعات سه هزار متری، رشد میلیونی قیمت زمینهای ییلاقات دور دست، تخلیه زبالههای شهری در دامن قدیمیترین و منحصر بفردترین جنگلهای هیرکانی دنیا، قلع و قمع درختان چند ده ساله و تبدیل آن به اجناسی به سبک زندگی مصرف گرایی و... از جملۀ این رکوردهاست که هر کدام آنها برای نابودی گونههای انسانی و جانوری کافیست و البته شاهکاری که این روزها میشنویم و برای آن سمینارها و نشستهای علمی گذاشته میشود، انتقال آب دریای مازندران به کویر است که احساس میشود برای این موضوع باید جایزۀ نوبل جغرافیا در نظر گرفت.
دقیقاً مشخص نیست که متولی محیط زیست و منابع طبیعی چه ارگانی یا نهادهایی هستند. برای هر موردی که سوال میشود جوابش به زمین دیگر نهادها حواله داده میشود، و به دلیل این سردرگمی مدیریتی، افرادی که در این رابطه فعالیت سوء دارند، هیچگاه مجازات نمیشوند.
ای کاشهای واقعی کاش به این فکر کنیم که جنگلهای چند میلیون سالۀ هیرکانی ما، در هیچ جای دنیا وجود ندارد و اینکه دریای مازندران ما بزرگترین دریاچۀ دنیاست و اینکه مراتع و مزارع ما از جمله حاصلخیزترین و با برکتترین زمینهای موجود در این کرۀ خاکی است.
مبارزه با محیط زیست در مازندران یعنی این! یکی از بزرگترین اتفاقات زیست محیطی در استان مظلوم ما، تخلیۀ زبالههای شهری در دل جنگل است. اتفاقی که بوی بسیار بد، از بین رفتن بسیاری از گونههای گیاهی، بیمار شدن گونههای جانوری، تولید شیرابههای آلوده کنندۀ سفرههای آب زیر زمینی و... از جمله دستاوردهای آن است.
این موضوع در دنیای امروز که تکنولوژی بازیافت زباله از در و دیوار تبلیغ میشود، بحثی عقب مانده و البته دردناک است. بازیافت زباله در فقیرترین کشورهای دنیا نیز به امری عادی و روزمره تبدیل شده است و از این طریق بسیاری از انواع زباله به چرخۀ تولید بر میگردد و یا از آن برای تولید انرژی و کودهای مورد نیاز کشاورزی استفاده میشود. این در حالیست که ما راحتترین کار (البته از دید مدیران مربوطه) را انجام میدهیم و زبالهها را در جایی دور از چشم متولیان این امر دفن میکنیم تا مبادا از بوی آن مشامشان آزرده شود.
خوردنهای پرتنوع در مازندران!! در مورد زمین خواری، کوه خوار، دریاخواری و... آنقدر گفتهاند و نوشتهاند که برایمان مانند اکسیژن عادی شده، و انگار اگر این بحثها نباشد یک چیزی کم داریم. کافیست سری به روستاهای غرب استان بزنیم تا عمق فاجعۀ تغییر کاربریها را ببینیم. ساحلهای خصوصی خود معضلی بزرگ است.
شهرستان سوادکوه هم چند تا از کوههای خود را به دلیل فعالیت ماشین آلات شن و ماسه از دست داده است. باید چند میلیون سال چشم انتظار ایجاد کوههای جدید باشد، البته اگر بوجود بیاید.
ما را چه می شود؟ باید باور کنیم که راههای سادهتری هم برای خودکشی وجود دارد. نابودی محیط ریست مرگ زجرآوری است که برای انسان رقم خواهد خورد و مطمئناً مرگ دردناکی است.
در این میان برخی ادارات و نهادها هم نقش گذارنده چوب لای چرخ را بازی میکنند و وقتی توان مقابله همه جانبه با زمینخواریهای گسترده را ندارند، روستائیان مظلوم را سیبل قانون و بخشنامه میکنند و اندک مرتع و باغشان را به بهانۀ منابع ملی به نام خود میزنند.
ما که هیچ، فرزندانمان و فرزندانشان چی؟! آیا وقت آن نرسیده که بفکر صیانت از این امانت الهی باشیم؟ برای نسلهای آینده چه جوابی خواهیم داشت؟ چرا موهبتی را که از پس میلیونها سال سالم به دستمان رسید را ظرف مدت صد سال نیست و نابود میکنیم؟ آیا پیشینیانمان نمیتوانستند این قدر بهرهبرداری نادرست از طبیعت داشته باشند؟
جواب این سوالات موقعی داده میشود که ما تصور درستی از توسعۀ پایدار داشته باشیم. توسعۀ پایدار موقعی بدست میآید که در کنار بهرهبرداری از منابع طبیعی، آن را حفظ کنیم تا باعث خجالت نزد آیندگان نباشیم.