به گزارش
بلاغ، اجرای اقتصاد مقاومتی گامی برای خروج کشور از بحران اقتصادی و بهرهگیری از ظرفیت و توان داخلی برای رفع نیازمندیهای کشور است.
طرحی که در صورت اجرایی شدن آن و توجه و برنامهریزی و مناسب و مدون حتی در دوران تحریم نیز کشور توان تامین نیازمندیهای خویش را داشته و حتی میتواند برای صادارات کالاها نیز برنامهریزی کند.
با اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی کشور از وابستگی به نفت خارج شده و کشور در همه زمینهها توان تولید را داشته، پیشنهادی که توسط رهبر انقلاب اسلامی ایران مطرح شد و باید متولیان نسبت به اجرای مناسب آن برنامهریزی داشته باشند.
با اجرای اقتصاد مقاومتی علاوه بر تامین نیازمندیهای داخلی، شرایط ایجاد شغل در کشور فراهم شده و از ظرفیتهای مغفول مانده کشور برای قرار گرفتن در چرخه تولید به خوبی بهرهبرداری میشود.
اما اینکه آیا واقعا اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور مورد توجه دولتمردان قرار گرفته و اقدام اساسی برای آن انجام شده، نیاز است که این موضوع در سطح کلان بررسی شود ولی به صورت کلی آنچه در جامعه ملموس است به صورت عملی اقدام اثر گذاری در این حوزه انجام نشده است. به این دلیل که شاهد رشد روز افزون بیکاری در کشور هستیم، بسیاری از جوانان جویای کار که برخی از انها با داشتن مهارت ولی تعدادی هم بدون مهارت به دنبال کار هستند.
مراکز آموزشی کشور به جای مهارت آموزی به فکر ارائه مدرک و حتی به جرات میتوان گفت که تعداد زیادی مراکز آموزشی ایجاد شدند که تنها مدرک صادر کنند و پول دریافت کنند.
از ظرفیت مراکز فنی و حرفهای هم برای مهارت آموزی استفاده نمیشود و حتی حساسیت چندانی در این زمینه وجود ندارد.
از طرفی واردات بسیاری از کالاهای غیر ضرور نیز نشان میدهد در کشور چندان برنامهریزی مناسبی برای اجرای اقتصاد مقاومتی در برنامه کاری قرار ندارد.
کالاهای که اول توان تولید آن در کشور وجود دارد که برای تولید نیاز به حمایت از تولیدکنندگان است که یکی از راههای حمایتی ممنوعیت واردات برخی از کالاها و از طرفی طرح حمایت از صنایع به صورت جدی نه در حد شعار و حرف!.
به عنوان نمونه برنج محصولی است که امکان تولید آن در کشور وجود دارد و حتی میتوان برنامهریزی به سمتی پیش برود که نیاز داخلی کشور را تامین کند.
این موضوع نه تنها در دستور کار متولیان قرار ندارد، بلکه در زمان اوج تولید این محصول اقدام به واردات میشود.
یکی از دلائلی که وارد کنندگان کالا اصرار دارند که به واردات برخی کالاها اقدام کنند به قول خودشان کنترل قیمت در داخل است، البته تا حدودی این حرف منطقی است. ممکن است برنج تولید داخل کفاف تامین نیازهای داخل کشور را ندهد ولی واقعا آیا درست است که در زمان اوج تولید این محصول واردات در این زمینه انجام شود.
پیشنهاد این است که اولاً نیازهای داخلی کشور در این ارتباط شناخته شود، و دوم اینکه دولت به قیمت تمام شده این محصول را از کشاورز خریداری کند و تنظیم بازار را در اختیار بگیرد.
البته بماند که واردات کالا برای برخی از تجار و بازرگانان سودهای کلانی دارد که حتی در زمان اوج تولید برخی محصولات نیز تلاش دارند که زمینه وارادات را فراهم کنند.
نکته آخر اینکه بحث برداشتن تحریمها هم یکی از دل مشغولیهای جدی این روزها است، آیا با برداشته شدن تحریم، برنامهای وجود دارد که کشور از فرصتی که به گفته آقایان بوجود آمده،اقتصاد مقاومتی بهتر و قویتر پیگیری شود و یا اینکه در این مدت تنها ایران بازار مناسبی برای واردات کالاهایی بخواهد شد که به دلیل تحریم امکان دریافت آن وجود نداشت، از طرفی آیا کالاهایی که قرار است روانه بازار کشورمان شود، مشابه جنسهای بنجول و غیر قابل مصرف داخلی خودشان است که دوباره مثل جریان خونهای آلوده در کشور خبر ساز شود!؟