بزرگراه بستانآباد به سراب، در کنار چند پروژه ریلی و جادهای، از جمله این طرحها است که از هشت سال پیش، قطعهبندی شده است. اجرای این پروژه با توجه به بستر ترانزیتی مسیر و آمار بالای تصادفات، بسیار حائز اهمیت است، اما باور کنید طول آن 64 کیلومتر بیشتر نیست. «9 سال فرصت برای اجرای ناقص 64 کیلومتر جاده» شاهکاری است که فقط از مسئولان آذربایجانشرقی بر میآید.
مجریان و مدیران پروژه، از همان مرحله کلنگزنی، طوری این مسیر را به عنوان یک اَبَرپروژه سهمناک و عظیم در تلقی عموم، جا انداختهاند که انتظار مردم از موعد بهرهبرداری، متوجه دورترین چشمانداز زمانی باشد.
همین چند روز پیش وزیر راه و شهرسازی به آذربایجانشرقی آمده و هفت کیلومتر یکی از قطعات را مثلاً افتتاح کرده است. اما چند ساعت بعد کاشف به عمل آمده همین هفت کیلومتر ناقص است. یعنی پروژه، اصطلاحاً خام است و علایم راهنمایی و ترافیکی در آن، اعمال نشده است. شاهد ماجرا هم این بوده که وزیر خودش در مصاحبه حاشیه افتتاح گفته، با توجه به اینکه افتتاح پروژه نصفونیمه است، حواستان به رانندگیتان باشد.(نقلبه مضمون).
البته همین افتتاح الکی چند ساعت طول نکشیده و راه، دوباره بسته شده است، تا یادمان بیفتد دولت آه ندارد با ناله سودا کند. به همین خاطر سعی میکند با قطعهبندی وعدهها، فرصت بیشتری در اختیار بگیرد تا مجال لازم را برای گرفتن بودجههای محققنشده در اختیار داشته باشند.
پروژه بزرگراه بستانآباد به سراب، از سال 89 تاکنون چند دولت، چند وزیر راهوشهرسازی و چند استاندار و فرماندار را تجربه کرده است. پروژه از آغاز در سه قطعه تعریف شده و بعد از آن، هر یک از قطعات، به قطعات کوچک و کوچکتر تبدیل شده است. حالا مدتی است که دیگر صحبت از قطعه اول و دوم و سوم نیست، چون که هر قطعه به کیلومترهای کوچکتر تبدیل شده و معیار وعدهها به «کیلومتر» رسیده است.
با این روال، بعید نیست در آیندهای نزدیک منتظر وعدههایی از قبیل آسفالت 10 مترِ اول، زیرسازی 10 مترِ دوم، بهرهبرداری احتمالی از 10 مترِ سوم و... باشیم.