سوم خرداد تجلی خداباوری و اعتقاد و ایمان راسخ به وعدههای الهی بود، روزی که برای هر روز ما الگو است و بدون شک نسخه فتح خرمشهر کلیدی است بر قفلهای فتح نشده!
همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر قهرمان از چنگال خونآلود دشمنان بعثی با سید عباس بحرالعلومیفر از رزمندگان و فرماندهان دوران جنگ تحمیلی و عملیات بیتالمقدس همکلام میشویم.
فارس: ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید در کدام عملیاتها حضور داشتید؟
بحرالعلومیفر: بنده سید عباس بحرالعلومیفر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و ۴۵ روز مقاومت خرمشهر هستم که در عملیاتها مختلف جنگ از جمله عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر به عنوان فرمانده گردان علی بن ابی طالب(ع) حضور داشتم.
آخرین عملیات بنده نیز در سال ۹۵ در حلب سوریه بود، که در آن عملیات بنده مسوولیت نیروهای سوری را بر عهده داشتم و در یکی از عملیاتها از ناحیه دست و پا مجروح شدم و از توفیق شهادت در رکاب خداوند متعال بازماندم.
فارس: پس رزمندگان بیتالمقدس همواره در حال نبرد هستند؟
بحرالعلومیفر: بله. همه ما وظیفه داریم که از اسلام و انقلاب تا پای جان دفاع کنیم، فرقی میان دوران دفاع مقدس و نبرد با دشمنان بعثی و جنگ با تکفیریها و دواعش نیست، هر کجا که اسلام، انقلاب و اعتقادات ما در خطر باشد، حضور پیدا میکنیم.
فارس: در دوران دفاع مقدس شرایط ملت ما را در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح و مجهز چگونه ارزیابی میکنید؟
بحرالعلومیفر: ما هم از لحاظ نیرو و هم از لحاظ تجهیزات، ابزار و امکانات کمبود داشتیم. اما در مقابل، بعثیها از تمام امکانات و حمایتهای استکبار جهانی بهرهمند بوده و تا بن دندان امکانات و تجهیزات داشتند.
ما در دوران دفاع مقدس چیزی جز ایمان و اعتقاد به خدا نداشتیم، چرا که اگر این دو عنصر نبود، در مقابل دشمنِ پر از گلوله توان مقابله و دفاع نداشتیم.
فارس: چه چیزی باعث شد که رزمندگان ما با وجود کمبود امکانات پیروز نهایی جنگ باشند؟
بحرالعلومیفر: رزمندگان و شهدا ما در دوران دفاع مقدس از روحیه بالا خداباوری برخوردار بودند، به صورتی که تمام فکر و ذکر همه خداوند متعال بود و همه اقدامات آنها در همین محور خلاصه میشد.
رزمندگان ما در آن زمان اسیر دنیا نبودند، برای اعتلا انقلاب و اسلام از همه چی از جمله خانواده و زن و بچه دست کشیدند و فقط به هدف مقدس و متعالی خود فکر و اندیشه میکردند، دفاع از اسلام و انقلاب تنها و اصلیترین هدف رزمندگان بود و برای این امر از جان خود مایه گذاشتند و به سنتهای الهی اعتقاد داشتند.
اعتقاد به خدا، ایمان به وعده و نصرتهای الهی باعث پیروز شدن ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس در برابر استکبار جهانی شد.
فارس: فضای خرمشهر را در دوران اشغال بیان کنید.
بحرالعلومیفر: خرمشهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد اذیت و آزار دشمن بود، ابتدا مسئله خلع عرب در پیش کشیده شد و سپس این عناد و دشمنی استکبار به درگیریهای مرزی منتهی شد که در این برهه زمانی خرمشهر تعداد زیادی شهید به انقلاب و اسلام تقدیم کرد.
مدتی قبل از شروع جنگ، بعثیها در پشت دیوارهای خرمشهر آرایش جنگی به خود گرفته بودند و تعداد زیادی تانک را وارد شهر کرده بودند، که در همان ایام بنی صدر به عنوان رئیس جمهور در فرمانداری خرمشهر حضور پیدا کرد.
شهید جهانآرا در همان جلسه خطاب به بنی صدر گفت که بعثیها با تانکهای فراوان شهر را محاصره کردهاند، دستور دهید که نیروهای هوایی به منطقه اعزام شوند و تلفات سنگینی را به دشمن وارد کنند، اما در پاسخ بنی صدر گفت که مگر نقل و نبات است که نیرو هوایی را به منطقه بیاوریم، مشکلی ندارد و نیاز نیست که اقدامی صورت بگیرد!
ما از همان لحظه به بعد متوجه خیانت و عدم همراهی بنی صدر با انقلاب شدیم، چرا که با صحبتها، اقدامات و تصمیمات خود به دنبال ضعف رزمندگان بود.
فارس: شروع درگیریهای و اشغال خرمشهر را بیان کنید.
بحرالعلومیفر: درگیریهای مرزی در ایام خرداد ماه آغاز شد، بنده و ۱۷ نفر دیگر حفاظت از نوار مرزی در نهر خین را بر عهده داشتیم در این زمان تعداد و تجهیزات ما بسیار ناچیز بود، از طرفی دیگر دشمن لحظه به لحظه تهاجم خود را گسترش میداد تا اینکه جنگ به شهر کشیده شد.
اولین گلولهها در میدان شهدای خرمشهر و در کنار منزل شهید جهانآرا اصابت کرد، عراقیها از سه محور شلمچه، پلیس راه و منطقه حفار درصدد ورود به شهر بودند، تعداد سپاهیان خرمشهر حدود ۱۰۰ نفر بود در مقابل دشمن از لحاظ نیرو و امکانات غنی بود.
در همان روزهای ابتدایی با نظم و همت و ایمانی که داشتیم، با وجود داشتن تعداد کم نیرو و امکانات، تانکهای دشمن را مورد هدف قرار دادیم، بنده به عنوان آرپیجی زن مشغول نبرد بودم. دشمن با حملات مکرر ما غافلگیر شد و عقبنشینی کرد.
در همان لحظه بود که رزمندگان به نشانه تشکر از خداوند متعال با همان لباس خونی و خاکی نبرد نماز شکر اقامه کرده و سرود «خمینی ای امام» سردادند.
فارس: واکنش بعثیها به این حملات چه بود؟
بحرالعلومیفر: بعثیها پس از این شکست و عقبنشینی، مجددا با تجهیزات کامل خرمشهر را زیر آتش گرفتند، در همان لحظات بود که شهید جهان آرا به دلیل خستگی که ما داشتیم، به ما گفت که در یکی از مدارس خرمشهر مستقر شویم و استراحت کنیم، آن مدرسه مورد نظر دو سقف داشت و گلوله به راحتی وارد آن نمیشد.
ما شب در این مدرسه مستقر شدیم و در میان خواب و بیداری بودیم که از قسمت نورگیر مدرسه بعثیها شروع به تیراندازی کردند که در همین زمان شهید محسنیفر و شهید حسینی به مقام رفیع شهادت نائل آمدند. بنده هم از ناحیه دست، پا و کمر مجروح شده و به مسجد جامع که محل نیروهای امدادی بود، منتقل شدم.
شهید جهانآرا پس از این حادثه در مسجد جامع حضور پیدا کرد و به همه ما به دلیل شهادت دو تن از عزیزان دلداری دارد و در همین زمان بود که جمله معروف «نگران نباشید. اگر شهر سقوط کرد آن را پس میگیریم، مواظب باشید، ایمانتان سقوط نکند» را به رزمندگان گفت.
این بیان در ذهن تمام رزمندگان نقش بست و ما را برای مقاومت و نبرد با بعثیها و دشمنان مصممتر کرد.
عراق بیش از پیش خرمشهر را مورد حمله قرار داد و در نهایت خرمشهر سرافراز را به اشغال گرفت و این باعث شد که رزمندگان و جوانان خرمشهری به دنبال بازپسگیری شهر باشند.
فارس: و شروع عملیات بیتالمقدس؟
بحرالعلومیفر: بله در این هنگام عملیات بیتالمقدس شروع شد، شهید جهانآرا پیش از این عملیات به شهادت رسیده بود و شهید عبدالرضا موسوی سپاه خرمشهر را به دست گرفته بود و بنده نیز فرماندهی گردان علی بن ابی طالب(ع) را برعهده داشتم.
در لحظات اولیه عملیات شهید حسن باقری تعدادی از رزمندگان را به گردان بنده افزود و ما عملیات را با رمز «یا علی بن ابی طالب(ع)» آغاز شد و پس از دو ساعت گذشت از عملیات با اولین کمین عراقیها رو به رو شدیم.
عراقیها با دیدن تعداد ما غافلگیر شده و ترسیدند و به یکدیگر میگفتند که تعداد ایرانیها زیاد است، بنده به تمام رزمندگان گفتم که درگیری را شروع نکنند چرا که دشمن اطلاع دقیقی از حضور ما نداشت و با این راهبرد به دنبال این بودیم که بعثیها را غافلگیر کنیم تا به مقصود اصلی خود برسیم.
در همین حین بعثیها شروع به شلیک زیاد و متداوم کردند، گلولهها از یک متری ما منحرف میشد و واقعا ما در آن عملیات امدادهای الهی و غیبی را حس کردیم.
در همین حال بودیم که صدای «الله اکبر» از پشت سر عراقیها به گوش ما رسید، رزمندگان لشکر کمیل گردان ۲۷ حضرت رسول اکرم تهران بودند، که عراقیها را محاصره کرده و همه آنها را از بین بردند، این لشکر در اثنای مسیر گم شده بود و با شنیدن مبارزه ما با عراقیها خود را به منطقه رسانده بودند.
بنده در عملیات بیتالمقدس مجددا آسیب دیدم و به عقب برگشتم، خانم بنده در آن زمان باردار بود و با این وجود در بالین من آمده بود و شرایط سختی را متحمل شد اما با این وجود دوباره به جبهه برگشتم و در کنار رزمندگان قرار گرفتم.
در این عملیات با خلق حماسه و جانفشانی و فداکاری از سوی رزمندگان خرمشهر پس از مدتها از دست بعثیهای متجاوز آزاد شد و ما در همان روز به مسجد جامع رفتیم و نماز ظهر را اقامه کردیم.
فارس: روز آزادسازی خرمشهر و حس و حال رزمندگان و مردم را چگونه توصیف میکنید؟
بحرالعلومیفر: حس و حال رزمندگان، پاسداران، مردم و جوانان واقعا قابل توصیف و بیان نیست، فقط میدانستیم که آن روز برای ما به یک روز عید شبیه بود.
همه مردم خرمشهر، کوچک و بزرگ، مرد و زن، پیر و جوان از شدت شوق سر از پا نمیشناختند و واقعا اراده الهی بود که این شهر از چنگال بعثیها متجاوز پس گرفته شد و همان کلام امام راحل که فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
مردم در این روز به یکدیگر تبریک گفتند و برخی به دنبال این بودند که نذرهای خود را ادا کنند.
فارس: حرف پایانی؟
بحرالعلومیفر: ما مدیون خون پاک شهدا هستیم، مردم خرمشهر در هشت سال دفاع مقدس جنگیدند، شهید دادند و آواره شدند و اکنون باید از یک آسایش نسبی بهرهمند باشند.
همه دولتمردان و مسؤولان وظیفه دارند که به این مردم خدمت شایسته کنند و باید برای حل مشکلات این شهر به صورت جدی وارد عمل شوند.