تاریخ انتشارجمعه ۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۵
کد مطلب : ۳۸۸۴۲۱
ما از شنیدن خسته نشدیم، شما به گفتن ادامه دهید.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ، 37 سال از آزادسازی خرمشهر می‌گذرد، اما قصه آن هنوز کهنه نشده است. از 37 سال پیش تاکنون هر سال به مناسبت سوم خرداد، عملیات «الی بیت‌المقدس» را مرور کردیم، پای خاطره‌ها نشستیم و  از شهادت دلاورمردانی چون حاج محمود شهبازی سخن گفتیم. وقتی او را حاجی خطاب می‌کنند، شاید در ذهن حداقل یک مرد میانسال نقش ببندد، اما حاج محمود قصه ما 24 سال بیشتر نداشت، از همان یاران در گاهواره خمینی کبیر بود که امام(ره) خطاب به ساواک در پاسخ به پرسش آن مأمور طاغوتی داد که از یاران امام پرسیده بود.

سال‌هاست، بازماندگان عملیات الی بیت المقدس از آن روزها سخن می‌گویند، شاید بارها یک داستان را شنیده باشیم، اما هرگز خسته نشدیم. امروز دلمان پر می‌کشد برای لحظه‌ای که مجری از سردار حسین همدانی دعوت می‌کند تا در فضای باغ موزه همدان زیر رقص نور و آب، برایمان سخنرانی کند. برای آن لحظه‌ای که وقتی سخن از محمود شهبازی می‌زند، بغض گلویش را می‌گیرد، اما بروز نمی‌دهد. سردار که از بیت‌المقدس می‌گوید، علی آقای شمسی‌پور به آن دوران سفر می‌کند؛ نسیم بوی چلمچه را با خود آورده و قطرات آب آن را در فضا محصور کرده است

صحنه‌های از خودگذشتگی در ذهن حاضران نقش می‌ببندد و حاج حسین راوی‌ آن است. صحنه با صدای فرمانده یکی پس از دیگری از جلوی چشمان حضار کنار می‌رود، هیاهوی شب با صدای عبور ماشین‌ها، سکوت را شکسته است. شاید علی‌آقای خوش‌لفظ در گوشه‌ای مشغول شیطنت است و حاج حسین زیرچشمی او را می‌پاید تا بعد از سخنرانی برای مردم که خیلی از آن‌ها، روزهای خون و حماسه را ندیدند، حسابی به خدمتش برسد و یک دورهمی خودمانی چند لحظه‌ای قبل از آنکه همه به سمت حاج حسین هجوم آورند، شکل گیرد. حاج حسین لباس نیروی زمینی سپاه را به تن دارد. صندلی‌های مخملی قرمز در حیاط باغ موزه چیده شده است. او انگار مأموریتی تمام نشده دارد، باید هرآنچه را دیده بازگو کند تا ویزای شهادتش مهر و امضا شود. شاید یکی از همین شب‌هاست که مأموریت او تمام می‌شود و بالاخره حاج حسین نیز از دروازه شهادت راهی دنیای باقی می‌شود.

از سخنرانی‌ها و مراسم حاج حسین که بگذریم، خاطره گویی «عمواکبر» نیز تازگی دارد، انگار نه انگار که هر سال این داستان‌ها را دوباره و دوباره می‌شنویم. انگار هنوز تازه است که می‌شنویم حاج محمود، جانشین احمد متوسلیان است و نفر سوم لشگر شهید همت. انگار برای اولین بار است که می‌شنویم حاج محمود صبح روز دوم خرداد پر می‌کشد و می‌رود و با چشمان زمینی آزادسازی خرمشهر را نمی‌بیند.

هنوز هم مظاهر مجیدی و مهدی فرجی، با نوعی غبطه از آن روزها یاد می‌کنند. از تُن صدایشان می‌شود فهمید، دلشان تنگ است.

اما امسال کمتر از خاطرات شنیدیم و مجبوریم که خودمان صداها را مرور و صحنه‌ها را مجسم کنیم. شاید حاج حسین نیست که همه را ترغیب کند که از زمان جنگ برای نسل امروز بگویند و آنها نتوانند از فرمان فرمانده سرپیچی کنند.

ما از شنیدن خسته نشدیم، شما به گفتن ادامه دهید.

 

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

فقـر و غنــا در اسلام
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
خشم؛ پسندیده یا ناپسند؟
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۷
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴