در ادامه گفت‌وگوی همایون ارشادی را با خبرنگار برنا، می‌خوانید:

چهل سال از انقلاب می گذرد، وضعیت سینمای ایران را بعد از گذر این سالیان، چطور ارزیابی می کنید؟

هرچه سینما جلوتر می رود، پیشرفت نیز همراه آن می شود و در مورد سینمای ایران هم این پیشرفت را از چهل سال پیش داشتیم. قبل از انقلاب تولید سینمای ایران زیاد نبود و اگر اشتباه نکنم، تعداد فیلم ها 20 یا 30 فیلم در طول سال بود اما در حال حاضر تولید سینمای ایران به مراتب بالاتر است. تمرکز و تأکید من بیشتر روی تعداد فیلم هاست، نه ارزش گذاری بر اساس کیفیت.

فکر می کنید سینمای ایران قبل از انقلاب چه شاخصه هایی داشته و حالا چه ویژگی هایی دارد که در آن زمان نداشتیم؟

چهل سال پیش سینما از خیلی جهات یک صنعت نوپا- به خصوص از لحاظ فنی- بود و فکر می کنم در آن زمان صدای سر صحنه نبود یا به تازگی شروع شده بود و همه از این تکنولوژی جدید برای آن زمان در ایران استفاده نمی کردند؛ یعنی یا وسایل مورد نظر را نداشتند یا هنوز جا نیفتاده و درونی نشده بود. دوربین های آن زمان هم سروصدای زیادی داشتند که امکان صدابرداری سر صحنه را به عوامل نمی داد. به طور کلی وسایل فیلمبرداری با تکنولوژی زمان خود فاصله زیادی داشت. از لحاظ نفرات و عوامل یک گروه هنری مانند تهیه کننده، کارگردان، فیلمبردار، صدابردار و بازیگر تعداد زیاد نبودند و ما الآن روز به روز به لحاظ تکنولوژی و تعداد نفرات در هر رشته پیشرفت زیادی کردیم.

بهترین فیلم هایی که در جشنواره فیلم فجر دیده اید، چه فیلم هایی بوده است؟

فیلم های زیادی دیدم که از بعضی خوشم آمد و از بعضی دیگر نه، اما این دلیل خوب یا بد بودن فیلم نیست، چون من به عنوان تماشاگر ساده فیلم را نگاه می کنم و اگر با سلیقه من یکی باشد، مورد پسندم است و آن را دوست دارم.

سی و هفت دوره از جشنواره فجر می گذرد، چه محاسن و معایبی در آن می بینید؟

هر جشنواره ای، حتی جشنواره های بزرگ بین المللی مشکلات خاص خود را دارد و به طور طبیعی جشنواره فجر از این مشکلات مُبرّا نیست. معتقدم بزرگترین مشکل جشنواره فجر نداشتن یک کادر ثابت برای اداره طولانی است. اگر جشنواره کادر ثابتی داشته باشد، می توانیم برای سال های آینده برنامه ریزی دقیقی به منظور بهتر کردن جشنواره و رفع معایب آن داشته باشیم. همان طور که می دانید اکثر جشنواره های بین‌المللی طی سالیان متمادی در یک ساختمان برگزار می شود و مشکل دیگر ما به نبود یک مکان ثابت به عنوان کاخ جشنواره برمی گردد که در حقیقت سمبل و نماد جشنواره شناخته می شود. 

چه خاطراتی از فیلم دیدن در جشنواره فجر دارید؟

دو خاطره دارم. اولین خاطره مربوط به بازی پرسپولیس و استقلال می شود. در بحبوحه جشنواره، مسابقه فوتبالی بین استقلال و پرسپولیس برگزار می شد که در سالن اصلی جشنواره به طور مستقیم نشان می دادند. استقلال تا دقایق پایانی دو بر صفر جلو بود و بقیه دوستان بازیگرِ استقلالی برای پرسپولیسی ها کُری می‌خواندند. مهراوه شریفی‌نیا طرفدار سرسخت پرسپولیس بود و چون تیم ما جلو بود، چیزی نمی گفت اما ورق برگشت و استقلال در دقایق پایانی، بازی برده را باخت و خدا دیگر آن روز را نیاورد، چون بعد از بازی ملیکا یا مهراوه، هروقت من را در جشنواره می دید، برایم کُری می خوانند!

خاطره دومم مربوط به فیلمی می شود که در آن بازی کرده بودم و در جشنواره فجر نمایش داده شد و قرار بود نشست پرسش و پاسخ آن با حضور خبرنگاران برگزار شود. در این جلسه مجری برنامه مخالف اضافه کردن یک صندلی برای یک بازیگر که اسمش در فهرست کسانی که روی سن قرار می گیرند، بود و در مقابل کارگردان نیز روی این موضوع تأکید داشت و در جلسه بحث به وجود آمد و در آخر وقتی کارگردان قانع نشد، مجری جلسه را تعطیل کرد. من خیلی ناراحت شدم و فکر کردم چرا باید برای یک صندلی اضافه جلسه تعطیل شود و همان جا اعتراض خودم را مقابل خبرنگاران حاضر در جلسه اعلام کردم. همان شب مجری محترم برنامه با کمال فروتنی با من تماس گرفت و از من دلجویی کرد.