به گزارش
بلاغ، 16 آذر را روز دانشجو نامیدهاند. در 16 آذر سال 1332 عدهای از دانشجویان دانشگاه تهران که تنها موسسه مدرن آموزش عالی کشور در آن زمان بود به دلیل حضور ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا در این دانشگاه دست به اعتراض زدند که با واکنش شدید نیروهای پلیس دولت شاهنشاهی مواجه گشتند.
در تیراندازیهای صورت گرفته در این اعتراض سه تن از دانشجویان به نامهای مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی شریعترضوی به ضرب گلوله نیروهای ارتش در دانشکده فنی دانشگاه تهران به شهادت رسیدند.
این روز توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور که مرکز اجتماع و مباحثه مخالفان حکومت پهلوی در خارج از ایران بود، روز دانشجو نامیده شد. از آن زمان تا به امروز این روز به نام روز دانشجو نامگذاری شده و به نوعی یادآور بیان وظایف اصلی و مطالبات اصلی دانشجویان است.
در تمامی سالهایی که این روز توسط دانشجویان گرامی داشته شده است، مطالبات دانشجویی از دولتهای مختلف وجود داشته است. در سالهای قبل از انقلاب این مطالبهگری آزادیخواهانه بوده و دانشجویان همراه با مردم به دنبال انقلاب و تغییر رویه حکومت بودند. دانشجویان در تمامی آن سالها در کنار مردم بوده و با آنها همراه بودهاند.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این مطالبهگری و صدای مردم بودن در بین دانشجویان وجود داشته است.
اما در بعضی از سالها متاسفانه دیده شده که در بعضی از دولتهایی که پس از انقلاب تشکیل شدهاند، از دانشجویان سوءاستفاده کرده و با گنجاندن عدهای فرصتطلب در میان آنها تلاش میکردند دانشجویان را وسیلهای قرار داده تا به اهداف شوم خود برسند.
این افراد فرصتطلب که بیشتر جیرهخوار کشورهای بیگانه بودند، سعی در بهانحراف کشیدن دانشجویان داشتند و با این اقدامات عملا در مقابل مردم قرار گرفتن را جزو اهداف اصلی خود محسوب میکردند. بسیاری از این افراد فرصتطلب با ایجاد تنش و به خیابان کشیدن تظاهراتهای خود، به اموال عمومی و شخصی مردم عادی صدمه وارد و خسارتهای بسیاری به آنها تحمیل کردند.
ضربه زدن به اموال مردم امر تازهای بود، به نحوی که در سالهای قبل از انقلاب این کار صورت نمیپذیرفت و دانشجویان در کنار مردم حاضر بودند.
هدف اصلی این افراد، سیاسی نشان دادن خود و گرفتن پناهندگی از کشورهای بیگانه بوده و توانسته بودند با این حربه به آن کشورها مهاجرت کنند. افرادی همچون احمد باطبی، احسان طبرزدی، علی افشاری و غیره از مهمترین این افراد فرصتطلب بودند.
این افراد که از سوی بعضی از مسئولان در داخل کشور نیز حمایت میشدند، سعی در به چالش کشیدن نظام و ضربه زدن به آن در داخل داشتند.
شاید بزرگترین آفت جنبش دانشجویی در سالهای پس از انقلاب را همین مورد دانست. آنجایی که این دانشجویان از مردم و مطالبات آنها فاصله گرفتند و ابزار دست دولتها شدند و برای کسب منافع مادی تلاش کردند تا با حمایت جریان دولتی، از نظام و کشور امتیاز بگیرند.
امروزه هم جنبش دانشجویی به دلایل مختلفی از آن ارمان اصلی خود فاصله گرفته و سرگرم مسائل جزیی و پیش پا افتاده شده است.
بسیاری از دانشجویان دچار خودزنی و خود سانسوری شدهاند و عملا انگیزهای برای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ندارند. این در حالی است که نظام با پیشنهاد برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی تلاش کرد تا این انگیزه را در بین این دانشجویان فعال نگه دارد اما دانشجویان آنگونه که باید و شاید از آن حمایت نکردند.
امید است که جنبش دانشجویی که به قول شهید بهشتی موذن است و با اذان خود موجب بیداری جامعه میشود، زمینههای بیداری و آگاهی جامعه را فراهم سازد.