به گزارش
بلاغ، این گزارش به هیچ عنوان قصد نقد و بررسی عملکرد مدیرکل ورزش و جوانان مازندران را ندارد، بلکه هدف اصلی را فقط و فقط مبحث حضور نفرات استان در تیمهای ملی و جایگاه ستارگان ورزش مازندران و حال و هوای تیمهای مازندرانی در لیگهای کشوری قرار داده است.
بدون شک مازندران همچون همیشه ضرابخانه طلایی ورزش کشور میباشد، در همه دوران استعدادهای عالی در ورزش مازندران شکوفا شده و موجب کسب افتخارات برای کشورمان در مجامع بینالمللی، آسیایی، جهانی و المپیک بوده است.
رضا و حسن یزدانی، کمیل قاسمی، بهداد سلیمی، بهادر مولایی، محمد رضا براری، عاشورزاده، نیما و نوشاد عالمیان، مجتبی عابدینی، قیدی و … استعدادهای ورزش استان هستند که در کسب عناوین قهرمانی یا سقوط و شکستن رکوردها در ورزش آسیا نام آشنایند، مدیران ورزشی ایران، جهان و المپیک نمیتوانند مدعی سازندگی آنها باشند؛ اکثر این نفرات طی ۱۲ ماه سال در اردوهای تیمهای ملی رفت و برگشت دارند، بنابراین تکلیف و نقش اداره کل ورزش و جوانان در مباحث ستارگان ورزشی کاملاً مشخص است.
البته اداره کل و هیأتها در دلگرم کردن و تشویق قهرمانان به صورت جدی تاثیرگذارند، اما این نفرات از استعدادهای استثنایی برخوردار بوده و هستند. در این استان در همه رشتهها مربیان سازنده و گمنام وجود دارند که نقش زیادی در معرفی و شکوفایی استعدادها داشته و دارند و در ورزش کشورمان مظلومانه و گمنامانه فعالیت دارند و توجهی به آنها نمیشود.
در بحث تیمهای مازندرانی در لیگ برتر، واقعیت این است که جایگاه تیمهای مازندرانی در لیگهای برتر در کلیه رشتهها یا مناسب نیست و یا در لیگها تیمی نداریم، چون قدرت مالی اسپانسرهای ورزشی استان در حد رقابت با تیمهای دولتی نیست.
دولتیها در طول تاریخ ورزش مازندران به هیچ عنوان حاضر به کمک و حمایت از ورزش این دیار نبودهاند و در این در حالی است که وزارتخانههای دولتی حاضر هستند برای تیمهای پیکان – سایپا – صبا – نفت و … هزینههای صدها میلیاردی داشته باشند، آنهم دریغ از حتی ۱۰ نفر تماشاگر؛ اگر دولتمردان ۵ درصد اعتبارات آن تیمها را برای مازندرانیها برنامهریزی میکردند، حداقل هر هفته دهها هزار نوجوان و جوان را به میادین ورزشی میکشاندند.
در والیبال، تکواندو، فوتسال، کشتی، فوتبال ساحلی و چند رشته دیگر مازندران در لیگ برتر تیم دارند که بدون پشتوانه مالی پایدار فعالیت میکنند و متولیان این تیمها همواره از منابع مالی شهرداریها آنهم به جهت حضور عوامل صاحب نفوذ در بین اعضای شوراها هر لحظه امکان دارد که شهرداریها با بحرانهای شدید مالی روبرو و موجب انحلال تیمهای مازندرانی در لیگ برتر هم شوند!
در طی چند سال گذشته نه فدراسیونها و نه وزارت ورزش و جوانان و نه اداره کل ورزش و جوانان و نه نمایندگان مردم مازندران در مجلس و استانداری و فرمانداران هیچ کدام به هیأتهای ورزشی هیچگونه کمک مالی نداشتهاند؛ و حتی از محل اجاره اماکن ورزشی نیز ریالی به هیأتهای ورزشی کمک نشده و نمیشود.
چند کارخانه و شرکت به صورت فصلی و برای رفع تکلیف با حد و اندازه اعتبارات مالی محدود در ورزش استان سرمایهگذاری میکنند، که از جمله آنها میتوان به خونه به خونه بابل، نساجی قائمشهر، کاله آمل اشاره داشت، اما براستی جامعه ورزشی چه انتظاری از این اسپانسرها در رقابت با وزارت نفت و وزارت صنعت و معدن، وزارت ورزش و جوانان یک طرف وزارتخانههای دولتی دارند در حالی که در طرف مازندران، شرکتهای بخش خصوصی بدون پشتوانه مالی ظاهراً در کشورمان فقط و فقط سرمایهگذاری مالی دولتیها برای ورزش مازندران ممنوع است.
شهرداری ارومیه، تبریز، گرگان، بندرعباس و سایر شهرها میتوانند در ورزش حرفهای تیمداری کنند، اما در مازندران از نظر دولت جرم و خلاف قانون محسوب میشود. در استانهای دیگر، استانداران و نمایندگان مجلس و نماینده رهبری همه در خدمت به ورزش قهرمانی حاضر هستند؛ در مازندران فقط و فقط برای مراسم افتتاحیهها، اختتامیهها مصرف چای و شیرینی و میوه استقبال از ورزش وجود دارد.
در حوزه دانشگاهی و کارگری و صنعتی هیچگونه خدمتی به ورزش استان نکرده و نمیکنند و با تداوم وضع کنونی، کمکی نخواهند کرد…
اعتبارات مالی اداره کل ورزش و جوانان در حد تأمین حق و حقوق پرسنل و هزینههای جاری این اداره کل است و این اداره نمیتواند تیمداری و یا حمایت از ورزش حرفهای داشته باشد. در واقع باید اینطور گفت که مازندران قهرمانان حرفهای دارد و اسپانسرهای آماتور!
در همه استانهای کشورمان، استانداران عامل اصلی حمایت از ورزش قهرمانی میباشند. اگر تراکتورسازی تبریز درفوتبال کشور حرفهای زیادی برای گفتن دارد، سالانه دهها میلیارد تومان برای این باشگاه اعتبارات مالی جذب میشود. در مازندران طاهایی استاندار سابق مازندران در مراسم تودیع خود صادقانه مدعی شد که بنده طی این چند سالی که استاندار بودم نتوانستم حداقل ده میلیون تومان به تیم شهروند کمک کنم و همه هیأتهای ورزشی در مازندران با بحران مالی روبرو هستند.
گفتنی است هیأت کشتی مازندران سالانه حدود ۵۰ تیم منتخب را برای مسابقات مختلف کشوری اعزام میکند. براستی از کدام منابع مالی باید برای این منظور هزینه کرد؟ در تبریز اداره کل ورزش و جوانان برای تأمین هزینههای مالی هیأت منابع درآمدی پایدار تعریف نموده، هیچ یک از هیأتهای ورزشی مازندران صاحب منابع مالی و درآمد برای تأمین هزینههای خود نیستند و وزیر ورزش و جوانان، رئیس کمیته المپیک و روسای فدراسیونها از جامعه ورزشی فقط و فقط ظهور ستارگان ورزشی و کسب انواع مدالها در مسابقات بین المللی، آسیایی، جهانی و المپیک را انتظار دارند، اما برای شرح وظایف خودشان در برابر جامعه ورزشی هیچ مسئولیتی تعریف نکردهاند و با این اوصاف چه انتظاری از ورزش و جامعه ورزشی این دیار میتوان داشت…