اصلا بعید نیست شبی خل شدم اگر
حیران بین مشهد و بابل شدم اگر
یک پیکر از شراب، بسازند از تنم
در خویش، هشت بار تناول شدم اگر
یا از سر نیاز به دستان زائری
دفترچه دعای توسل شدم اگر
وقتی که دست من به ضریحت نمیرسد
توی حرم، به شکل غزل پل شدم اگر
یا ممکن است در بغل دختری فقیر
محتاج برگههای تفال شدم اگر
من یک کلاغ پیر و خرفتم که بعد تو
اصلا عجیب نیست که بلبل شدم اگر
دست مرا بگیر که پاشیده میشوم
یک لحظهای دچار تزلزل شدم اگر
آب درون صحن شما مستیآور است
این روزها بدون تعادل شدم اگر
هی زود رفتهام که به خوابم ببینمت
تنها به شوق توست کمی هل شدم اگر
آهو شدن برای تو آقا کلیشهایست
جای غزال عین تعزل شدم اگر