به گزارش
بلاغ به نقل از
تنکابن24، در آغاز حکومت رضاخان، معماری دوره پهلوی با شتاب بسیار شکل گرفت. بدون تردید در هیچ دورهای از تاریخ معماری ایران سبکی با این سرعت آفریده نشده است.
تاریخچهدر دوره پهلوی اول و با آغاز فعالیتهای گسترده عمرانی و ساختمانی، معماران ناگزیر از دریافتن و پذیرفتن بعضی از عناصر و فنون معماری غرب بود. تا آغاز عصر پهلوی زندگی و فرهنگ ایرانی متکی بر یک زندگی اجتماعی – فرهنگی سنتی بود و معماری نیز که یکی از پدیدههای زندگی اجتماعی – فرهنگی است بر یک معماری سنتی تکیه داشت و هرگز حالتی پیش نیامده بود که بتواند معماری ایران را تحت شعاع خود قرار دارد؛ بهعبارتدیگر رشد و تکامل معماری با رشد و تکامل اجتماعی و فرهنگی هماهنگ بود و هر دو اینها پس از قرنها و رسیدن به حد معین، حرکتی بسیار کند و ناچیز یافته بودند.
با شکلگیری حرکتهای اجتماعی- فرهنگی در اواخر قاجار و پس از کودتای رضاخان معماری نیز که تاکنون تعادل خود را با حرکتهای اجتماعی – فرهنگی حفظ کرده بود، دچار تحولی شگرف شد و از سویی دیگر ایرانیان به دلیل ارتباط گستردهای که با هنجارهای اجتماعی فرهنگی غربی پیدا کردند از الگوها و قالبهای معماری پیشرفته غربی در معماری ایرانی بهره بردند.
بدین ترتیب نظام سنتی در خود رشد یافته و معماری در دوره پهلوی اول متحول شد و از عناصر معماری سایر فرهنگهای غربی بهره برد. چراکه دیگر در این زمان ابعاد اتاقها و راهروها و راهپلههای معماری سنتی جوابگوی نیازهای جدید اجتماعی نبودند و از سوی دیگر معماری اروپا از چند قرن پیش و بهخصوص پس از انقلاب سنتی با سرعت بیسابقهای تکاملیافته و برخلاف قرونوسطی نهتنها چیزی از معماری ایران کم نداشت بلکه به لحاظ فن و تکنیک مدرن چهبسا بر آن برتری یافته بود.
در دوره پهلوی اول سعی شد که در معماری بیشتر از عناصر باستانی و سنتی گرفتهشده و فنون از معماری تکاملیافته غرب باشد. بدین ترتیب معماری جدید دوره پهلوی از آمیزش معماری باستانی و اروپایی پا به عرصه وجود گذاشت درحالیکه تا این زمان جز آبانبار، کاروانسرا و مسجد و ... سازمان سرویسدهنده قابلتوجهی ساخته نشده بود.
معماری نو با بناهای متعددی که در تهران و سایر استانها بهویژه گیلان و مازندران ساخته میشوند بهسرعت چشمانداز عمومی ایران را دگرگون میسازد و خیلی زود معماری جدید دولتی، معماری کهن ایران را از حالت درونگرا بهصورت برونگرا درآورد.
موقعيت طبيعی اثراين بنا در جلگه خزری با آبوهوای معتدل و مرطوب و بافاصله حدود 500 متری از جنوب دريای خزر و به فاصله 50 متری از ضلع شمال غربی پل چشمهكيله در مرکز شهرستان تنكابن واقع شده است. همچنین این اثر در فاصله 10 کیلومتری از کوهپایههای شمالی البرز قرار دارد.
موقعيت مکانی اثراين اثر در سمت جنوب خيابان امام و نبش خيابان دكتر فاطمی قرارگرفته و در مقابل ضلع جنوب آن كلانتری شماره 11 و در سمت غرب آن ساختمان اداره ثبتاحوال تنكابن واقع شده است.
وجهتسمیه اثربنای ورودی شهر تنکابن از معدود بناهای بجای مانده از نخستین دوره شهرسازی در شهر تنکابن است. بهنحویکه تا آن زمان شهری در آن نقطه موجود نبوده و درواقع این بنا بخشی از تاریخ معماری این شهر را تشکیل میدهد.
شهر اولیه تنکابن به دستور رضاشاه از کنار شرقی پل چشمهکیله - که خود از مستحدثات همان دوره است- آغازشده، ابتدا خیابان کشی بسیار منظمی بهصورت خیابانهای موازی و متقاطع و میدانهای سهگانه قدیمی شهر طراحی و اجرا شده و سپس مجموعهای از بناهای بهم پیوسته در دو سوی خیابان بهصورت قرینه و در جهت شرقی، غربی امتداد یافت و پس از چرخش در دور میدان اصلی شهر سایر بناها در ادامه خیابان بهصورت تک بنا ادامه یافته و در انتهای شهر و در میدان شیرودی امروز با تک بنای ژاندارمری سابق به پایان رسیده است. نام شهر جدید نیز "شهسوار" گذاشته شد و گویا وجهتسمیه آن برگرفته از نام محلهای قدیمی که در نزدیک جنوب غربی شهر قرار داشت، بوده است.
امروزه از مجموعه بناهای پیوسته، تنها بخش ورودی شمالی و جنوبی آن برجایمانده و سایر قسمتها بهمرور در اثر فرسودگی و آتشسوزی از بین رفته و بازسازی شده است. گفتنی است، طبقه فوقانی این مجموعه بنا تماماً اداری بوده و پس از تکمیل ساختمان آن بهمرور ادارات مختلف شهرستان که در آن زمان محال ثلاث تنکابن نام داشت- و مرکز اداری غرب مازندران و شرق گیلان بوده- از شهر قدیمی خرمآباد در 5 کیلومتری جنوب شرقی تنکابن به این مجموعه ساختمانی منتقل گردید.
طبقه همکف این عمارات نیز به بازار شهر اختصاص یافت و در اختیار کسبهای قرار گرفت که از سایر نقاط نظیر گیلان، طالقان و الموت و روستاهای اطراف به شهر جدید بالاجبار کوچانده، شده بودند.
تک بناها نیز نظیر ساختمان ژاندارمری، شهربانی، شهرداری، مدرسه پهلوی سابق، اداره چای، اداره دخانیات تماماً به کار اداری اختصاص یافتند. این مجموعه با هارمونی بسیار زیبا، شهرهای مدرن و کوچک اروپایی را در ذهن بینندهای که با اروپای آن زمان آشنایی داشت، تداعی مینمود.
البته نظیر این شهرسازی در تمامی شهرهای صفحات شمالی و تهران و سایر نقاط کشور در دوره پهلوی دیده میشود. این نوع معماری که وارداتی بوده، به دست معماران و مهندسان آلمانی و بعضاً روسی و فرانسوی به انجام رسید و بخصوص سازندگان پلها عموماً آلمانی بودهاند.
مشخصات اثراين بنا دوطبقه است و مصالح بهکاررفته در آن سنگ و آجر میباشد. قسمت بيرونی بنا دارای تزئينات ابزار سيمانی است و همچنين پوشش سقف بنا نيز از حلب و بهصورت شيروانی بوده و در زير دامنه بهوسیله چوب لمبهکوبی شده است. در قسمت پیشانی بنا، درب ورودی و نورگیر طبقه فوقانی دارای سر در هلال بوده و قسمت بالای پنجرههای دو طرف این نورگیر در طبقه فوقانی که در هر طرف سه پنجره میباشد، دارای فرم نیمدایره است. غیر از ضلع پیشانی، دو ضلع دیگر رو به خیابان بنا در طبقه فوقانی دارای نورگیرهای مستطیل شکل میباشد و همچنین تزئیناتی به شکل ستاره و نیز کتیبههایی در زوایای مختلف بنا از جنس سیمان در نمای بیرونی بنا دیده میشود.
ویژگیهای خاص اثراین بنا بهصورت یک چندضلعی که ضلع پیشانی آن دارای انحنا روبهداخل میباشد، احداث شده است. گفتنی اینکه همین چندضلعی بودن بنا به آن شکل زیبایی داده است. از طرفی درست در مقابل این بنا و در ضلع شمالی آن بنای مشابه و قرینهای وجود دارد که از ترکیب دو بنا در دورنما در مقابل بیننده معماری بسیار متوازن و چشمنوازی پدید میآورد. از دیگر ویژگیهای بنا آن است که هرچند که اثر در مقابل دو خیابان اصلی و فرعی متقاطع قرارگرفته اما با سه ضلع و پهلو به این دو خیابان میچسبد.