دختر و پسر سارق اتهام را گردن همدست فراری انداختند

به گزارش بلاغ، اسفند ماه سال 93 بود كه زن جواني مأموران پليس را از سرقت خودرو‌اش در آزاد راه تهران – كرج باخبر كرد. آن زن در حالي‌كه به شدت ترسيده بود و گريه مي‌كرد به مأموران گفت: در حال رانندگي بودم كه يك خودروي پژوی عبوري با ماشينم تصادف كرد. شدت تصادف جزئي بود، به همين دليل اهميت ندادم و به مسيرم ادامه داد. از آ‌ينه كه پشت سر را نگاه كردم، ديدم كه همان خودروي پژو پشت سرم در حال حركت است. كمي جلوتر او فاصله‌اش را كمتر و دوباره با من تصادف كرد. من هم توقف كردم. سرنشينان آن خودرو دو زن و يك پسر بودند. آنها هم توقف كردند و پياده شدند. ناگهان به من حمله كردند و با تهديد دست و پاهايم را بستند و خودروام را سرقت كردند.

با مشخصاتي كه زن جوان در اختيار پليس گذاشت، طرح مهار در آزاد‌راه اجرا شد و مأموران پليس موفق شدند خودروي سرقتي را شناسايي و متوقف كنند. مأموران دختر و پسر جوان را بازداشت كردند، اما سومين نفر كه زني ميانسال بود، موفق به فرار شد.

سارا و كيارش با اعتراف به جرمشان گفتند: يك ماه قبل به پيشنهاد زني به نام زيور باند سرقت تشكيل داديم. قرار شد ما دو نفر خودرو سرقت كنيم و زيور هم با همدستي مردي ديگر با جعل سند خودروها را بفروشد و پول آن را بين خودمان تقسيم كنيم. سارا در شرح يكي از سرقت‌ها گفت: يك روز به بهانه رفتن به بيمارستان همراه كيارش و زيور، خودرو را دربست كرايه كرديم. در ادامه مسير گفتم حالم بد است. راننده به بهانه خريدن آب‌معدني پياده شد و ما ماشين او را سرقت كرديم. سارا در شرح آخرين سرقت‌شان هم گفت: امروز صبح براي انجام كاري به كرج مي‌رفتيم كه در راه متوجه خودروي پرشيايي شديم كه راننده‌اش يك زن بود. زيور پيشنهاد داد كه خودروي آن زن را سرقت كنيم كه قبول كرديم.

بعد با يك تصاددف ساختگي او را مجبور به توقف كرديم و ماشينش را سرقت كرديم، اما فكر نمي‌كرديم كه به زودي دستگير مي‌شويم. بعد از اعتراف‌هاي دو متهم به سرقت خودروها، كارآگاهان پليس موفق شدند رضا، مردي را كه در جعل سندهاي خودرو نقش داشت، بازداشت كنند. او وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، اعتراف كرد كه با اعضاي باند همدست بوده است. در حالي كه تلاش‌ها براي بازداشت زيور ناكام مانده است، كيارش 21 ساله و سارا 19 ساله به اتهام سرقت خودرو و رضا 30 ساله به اتهام جعل اسناد روانه زندان شدند.

پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسيدگي به پرونده به رياست قاضي اصغرزاده و مستشار توكلي سه متهم پاي ميز محاكمه قرار گرفتند. در ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست شاكيان در جايگاه حاضر شدند و شكايت خود را مطرح كردند. در ادامه سارا در جايگاه قرار گرفت و گفت: سال‌ها بود كه پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و با مادربزرگم زندگي مي‌كردم. يك روز در خيابان با آرش آشنا شدم و ماجراي زندگي‌ام را برايش شرح دادم. بعد از آن رابطه ما ادامه داشت تا اينكه گفت با زني به نام زيور آشنا شده‌است كه مي‌تواند ما را پولدار كند.

وقتي به سراغ زيور رفتيم، او پيشنهاد تشكيل باند سرقت را مطرح كرد. من موافق اين كار نبودم، اما به خاطر علاقه به آرش و مشكلاتي كه داشتم، مجبور شدم قبول كنم، اما پشيمانم و اشتباه كردم. سپس آرش در جايگاه قرار گرفت و اتهامش را قبول كرد. او گفت: ما گرفتار نقشه زيور شديم كه حالا خودش متواري است. سومين عضو باند هم در خصوص جعل اسناد گفت: تا حالا اين‌كار را انجام نداده بودم و براي بار اول مي‌خواستم تجربه كنم كه ناموفق بود. از شاكي و دادگاه طلب بخشش دارم.
در آخر هيئت قضايي وارد شور شد./ر