سید وقتی دید نمیتوانم کاری برایش انجام دهم و او را به عقب برگردانم، حرفی نزد و دیگر کمک نخواست. از خدا خواستم در آن شرایط، نیرویی به من بدهد تا هرطور شده او را به ساحل بکشانم. سرانجام بعد از تلاش بسیار، سید نجات پیدا کرد. به ساحل که رسیدیم دیدم محکم به فینهای غواصی که در دستاش قرار داشت چنگزده است.
تعجب کردم. حالش که کمی جا آمد گفتم : سید، لااقل فینها را میانداختی، سبکتر میشدی. نزدیک بود جانت را از دست بدهی!
در حالی که نفسهایش به شماره افتاده بود، جواب داد :
- بیتالمال.
گفتم : خدا پدر و مادرت را بیامرزد، داشتی غرق میشدی، فکر نجات بیتالمال بودی؟
نام و نام خانوادگی: سید ابراهیم لطیفی
نام پدرمیر ابوطالب :
تاریخ تولد 1330 :
نوع عضویت بسیجی :
تاریخ شهادت1367/3/4 :
محل شهادتشلمچه :
نام عملیات :
وضعیت تأهل متأهل:
تعداد فرزندسه پسر و چهار دختر :
شغلمعلم :
محل دفن تکیه امام خمینی ره شهر رستمکلا:
یادی از شهید : سیّد ابراهیم لطیفی
راوی رزمنده : علی کار در رستمی