به گزارش
بلاغ،
گزارش اکونومیست از تشدید کارشکنیهای آمریکا در پسابرجامهفتهنامه اقتصادی اکونومیست در گزارشی تاکید کرد ایران فرصتی بزرگ برای نجات و سرمایهگذاری است اما مزاحمتهای آمریکا پس از برجام مانع از عملی شدن این فرصت بزرگ برای تجار و سرمایهگذاران خارجی شده است.
اکونومیست مینویسد: ایران، وعدهگاه بزرگ تجارت است و ایران، فرصتی است که در هر نسل فقط یک بار اتفاق میافتد. ظرف چند دهه اخیر تاریخ جهان؛ ایران، بزرگترین بازار جدید تازه وارد به اقتصاد جهان است. بلافاصله بعد از لغو تحریمهای ایران، سیلی از سرمایهگذاران خارجی به سمت تهران هجوم بردند. ماه گذشته «متئو رنتزی» نخستوزیر ایتالیا وارد ایران شد. او آخرین حلقه از زنجیره طولانی تجار و بازرگانانی بود که به امید ورود به یک عصر طلایی مناسبات صنعتی میان دو کشور وارد ایران شد.
این نشریه میافزاید: با وجود این اشتیاق، آمریکا همچنان مانع از دسترسی شرکتهای دارای تعامل با ایران به سیستم چرخه دلار است.این ممنوعیت مانند شبحی بر سر بانکهای خارجی سنگینی میکند. بانکها از ترس مجازات شدن بدست آمریکا از کار کردن با ایران طفره میروند.
این نشریه اقتصادی خاطرنشان کرد: از سال 2009 «اداره کنترل داراییهای خارجی» وزارت خزانهداری آمریکا تمام شرکتها و اشخاصی را که با ایران معامله کرده بودند مجموعا 14 میلیارد دلار جریمه کرد.
اگر بانکی در کار نباشد تمام قراردادهای بزرگ هم نهایی نخواهد شد.
یک تاجر گندم که در دوران تحریمها با توزیعکنندگان گندم در آمریکا کار میکرد با تمسخر درباره وضعیت موجود میگوید: «ایکاش تحریمها هنوز هم سرجایش مانده بود. حداقل بانکها در آن موقع میدانستند چه کار باید بکنند و چه کار نباید بکنند. اما امروز این حقوقدانان هستند که تصمیم میگیرند نه تجار. با این شرایط؛ امیدی به بهبود اوضاع نیست.»
اکونومیست میافزاید: برای رفع مشکل، آژانسهای تامین اعتبار صادرات در اروپا؛ وارد عمل شده و اعتبارهایی را به ایران اختصاص دادهاند. تعداد معدودی از بانکهای اروپایی مانند KBC بلژیک و DZ Bank آلمان عقد قرارداد با ایران را شروع کردهاند. لابد پیشقدم شدن این بانکها برای کار کردن با ایران به این دلیل بوده است که آنها در آمریکا حضور ندارند. اما اینها هم حق تجارت کردن با دلار را ندارند مگر آنکه این دلارها به گفته آمریکاییها در خارج از خاک آمریکا موجود باشد.
اکونومیست مینویسد: در تهران سرمایهداران و تجار و مسئولان کشور میگویند که ریشه مانعتراشیها از خارج از کشور است. آیتالله «علی خامنهای» رهبر عالی ایران میگوید که آمریکا فقط «روی کاغذ» تحریمها را برداشته است.
مدیرعامل «ایرباس» ماه گذشته به تهران سفر کرد اما قرارداد فروش این هواپیماها به ایران هنوز نهایی نشده است. قرار بود در ماه جاری میلادی یک مجمع تجاری بینالمللی برگزار شود که لغو شد.
وزارت نفت ایران هم قول داده بود مجمع مشابهی را در لندن تشکیل دهد که تاکنون پنج بار برگزاری آن را لغو کرده است.
«علیرضا صادقیان» صاحب یک شرکت تجارت الکترونیک در ایران به نام «نت برگ» هم در گلایه از وضعیت موجود میگوید: «یک سرور آمریکایی امسال تمام وبسایتهای خود را بدون اعلام قبلی بست. آنها در دوران تحریمها چنین کاری انجام نمیدادند.»
به دنبال لغو تحریمها، دولت آمریکا کار صدور ویزا برای اروپاییهایی که قصد سفر به ایران را دارند، هم با مشکلاتی مواجه کرده است.
یک مشاور حقوقی در لندن که مشاوره به شرکتهایی که قصد کار کردن با ایران را دارند، ارائه میدهد در این زمینه توضیح میدهد که همه تجاری که به ایران سفر میکنند نباید از ابزار و لوازم ارتباطات الکترونیک نظیر آیپد، مایکروسافت و پاورپوینت و امثالهم استفاده کنند.
مشکلات به همین جا ختم نمیشود.
ایران شادمان است، حال که اجازه فروش نفت را دارد میتواند تمام درآمد آن را صرف امور زیربنایی کشور کند.
اما به رغم افزایش تولید؛ درآمد ایران از محل فروش نفت کاهش خواهد یافت.
در سال 2010 درآمد حاصل از فروش نفت ایران 125 میلیارد دلار بود و امسال با توجه به قیمت پایین نفت این درآمد به 25 میلیارد دلار رسید.
جای خالی انصاف و هوشمندی در مسئولیتگریزی دولتمدیران دولتی تا کی میخواهند تقصیرها را گردن مسئولان قبلی بیاندازند و با متهم کردن آنها، فرافکنی کنند.
وبسایت الف در تحلیلی نوشت: بیش از نیمی از عمر ریاستجمهوری آقای روحانی گذشته است تا کی میتوان ذهن مردم را با ارجاعهای درست و غلط از درگیر شدن با این سوال که «دولت فعلی برای حل مشکلات اساسی چه کرده است؟» منحرف کرد.
بیژن مقدم در این تحلیل خاطر نشان کرد: دولت آمریکا در اقدامی غیرقانونی و خلاف برجام دو میلیارد دلار از داراییهای مسلم ایران را مصادره کرده است اما معاون اول آقای روحانی به جای حمله به آمریکا و تشریح اقدامات دولت برای صیانت و باز پسگیری اموال ایران، انگشت اتهام را متوجه دولت قبل میکند. این روش تخریبی که هیچ نشانی از انصاف و اخلاق و هوشمندی سیاسی در آن دیده نمیشود پایهگذار بداخلاقیها و تعمیق کینههایی است که باید زدوده شود اما نمیگذارند.
نویسنده با بیان اینکه «در پی دفاع از همه رفتارها و تصمیمات سیاستهای دولت گذشته نیست اما فرافکنی و پنهان شدن پشت شعارهای مردم فریب و سیاهنمایی گذشته کشور را نیز نه در شان دولت و رئیسجمهور فعلی میداند و نه آن را راهکاری برای پاسخ به دغدغههای معیشتی مردم» تصریح میکند: دولتی که مدعی است همه ژنرالها را در حوزههای اقتصادی، نفتی و تجاری بکار گرفته نباید به روشهای دمدستی و نخنما شده مدیران و انسانهای ضعیف تمسک بجوید.
آقای روحانی! مسئولان محترم! نباید ادامه دهنده راه غلط پیشینیان خود و پایهگذار روشهای غلط برای آیندگان باشید. فراموش نکنید دیگران پس از شما همان راهی را میروند که شما رفتید و همانگونه درباره شما سخن میگویند و قضاوت میکنند که شما کردید. این درس تاریخ به ماست. اگر به فکر مردم و دغدغههایشان نیستید حداقل به فکر آینده خود باشید.
نویسنده این بخش از نامه امیرالمومنین علی(ع) به مالک اشتر را مورد تأکید قرار داده است که؛ ای مالک، آگاه باش که تو را به شهرهایی روانه کردم که پیش از تو فرمانروایانی در آن به عدالت و ستم حکومت کردند، و مردم به وضع تو به همان صورت مینگرند که تو به حاکمان پیش از خود مینگریستهای، و همان را در حق تو میگویند که تو درباره حاکمان گذشته (مصر) میگفتهای، شایستگان را به ذکر خیری که خداوند بر زبان بندگانش جاری میکند میتوان شناخت. پس باید محبوبترین اندوختهها در نزد تو عمل صالح باشد. بنابراین بر هواهایت مسلط باش، نسبت به خود از آنچه بر تو حلال نیست بخل بورز، زیرا بخل به خود انصاف دادن از خود است در رابطه با آنچه محبوب یا منفور انسان است. (نهجال
بلاغه/نامه 53)
حمایت مشکوک فرزند هاشمی از یک مجرم امنیتییاسر هاشمی در اقدامی مشکوک و سؤالبرانگیز از چند روزنامهنگار محکوم به خاطر جرایم جاسوسی و ضد امنیتی جانبداری کرد.
وی صدور حکم 5 تا 10 سال زندان برای عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی (مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد)، سامان صفرزایی و آفرین چیتساز را شوک خواند. مازندرانی از عوامل فتنهگری است که چندین بار بازداشت شد و ارتباطات نزدیکی با برخی اعضای خانواده هاشمی به ویژه مهدی هاشمی دارد.
یاسر هاشمی در روزنامه فرهیختگان نوشت: اگرچه در مورد پرونده قضایی و حکم صادر شده اطلاع دقیق نداشته و قصد ورود به ماهیت قضایی این پرونده و اظهارنظر در مورد آن را ندارم اما نمیتوانم کتمان کنم از اینکه چند جوان روزنامهنگار که میتوانند برای کشور مفید باشند به چنین حبسهای طولانی و درازمدت محکوم شدهاند، از صمیم قلب ناراحت شدم.
حداقل در مورد احسان مازندرانی که چند سالی است وی را به واسطه همکاری در هیأت مؤسس و روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی میشناختم، میتوانم بگویم که انگیزه خدمت به کشور و مردم را دارد و قطعاً سایر روزنامهنگارانی که به صورتی مشابه محکوم شدهاند نیز در صورت در اختیار داشتن فرصت از خدمت به کشور و مردم خود مضایقه ندارند.
از خود میپرسم آیا واقعاً نظامی که قریب به چهار دهه از عمر آن میگذرد و طی این مدت طولانی بحرانهای بزرگ و چالشهای عمیقی نظیر جنگ تحمیلی، ترورها و معضلات گوناگون امنیتی، اقتصادی و سیاسی را پشت سر گذاشته است، در برابر چند روزنامهنگار جوان آسیبپذیر است که اتهام آنان را تا حد اقدام علیه امنیت کشور تلقی کنیم؟ آیا این به تنزل جایگاه دفاعی و امنیتی نظام در خارج و داخل کشور نمیانجامد؟ آیا بر فرض آنکه این روزنامهنگاران از سر جوانی و هیجان و شور حاکم به این طیف، خطایی مرتکب شده باشند - که به دلیل عدم اطلاع از پرونده آنها، در این مورد هم نمیتوانم قضاوت کنم- بهتر نیست مسئولان امنیتی و قضایی کشور با برخورد توأم با سعه صدر، فرصت جبران و خدمت را برای آنها فراهم کنند؟ بازداشت احسان مازندرانی و تعداد دیگری از روزنامهنگاران حامی دولت در سال گذشته که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام گرفته بود، موجب ایجاد هزینه برای نظام شد و حتی به واکنش و ابراز نارضایتی رئیس جمهور انجامید.
درباره این موضع عجیب و جانبدارانه یاسر هاشمی چند نکته قابل تأمل است:
1- اگر شما واقعاً از محتوای پرونده اطلاعی ندارید چرا از یک مجرم امنیتی و جاسوسی دفاع میکنید؟
2- چرا این قبیل مجرمان خطرناک و دارای اسناد خیانت با شما ارتباطات دقیق دارند؟
3- جرم این افراد جاسوسی نیست، بلکه جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی و کمک به پروژه نفوذ دشمن است. چرا آنها را روزنامهنگار خدوم به نظام جا میزنید؟
4- نقش امثال مهدی و فائزه و یاسر هاشمی در راه دادن عناصر ضد انقلابی مانند عبدالحسین هراتی (عنصر هتاک به امام و حامی فتنه) به دفتر نزدیکان و مشاوران ارشد آقای هاشمی چیست؟ و نقش ویرانگر این نفوذها تا کجا میتواند تداوم داشته باشد؟ یا چه کسانی روزنامه نظام با پول بیتالمال را به دست فتنهگران و عناصر نفوذی میسپارند؟ 5- برخورد با نفوذیها و عوامل خرابکار بیگانه چه دخلی به همدلی دارد؟
یادآور میشود اتهام احراز شده 4 متهم اخیر فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجماع و تبانی علیه امنیت و ارتباط با دولتهای بیگانه است.
دستاورد «تقریباً هیچ» میزبانی 150 هیئت تجاری در پسابرجام150 هیئت خارجی در 100 روزه پس از اجرای برجام به ایران آمدند و رفتند اما هیچ قرارداد رسمی با آنها منعقد نشد.
به گزارش نسیم آنلاین در یک سال گذشته به خصوص در ماههای قبل و بعد برجام شاهد حضور هیئتهای تجاری متعددی در ایران بودیم. در این بین چند هیئت تجاری از کشورمان هم توانستند چند سفر به کشورهای اروپایی داشته باشند. این سفرها این ذهنیت را تقویت میکند که دستاورد بسیار بزرگی برای اقتصاد کشور پدید آمده و قراردادهای متعدد تجاری و اقتصادی در این مدت به امضا رسیده است. اما به نظر میرسد که واقعیت متفاوت با آن چیزی باشد که مردم تصور میکنند.
تفاهمنامههایی که در این مدت در جلوی دوربینهای رسانهها به تصویر کشیده شده هیچ شباهتی به قراردادهای قطعی ندارد و تنها در حد همان تفاهمنامههایی است که تضمین اجرا ندارد. با این وجود دولتمردان همچنان با افتخار به سفرهای صورت گرفته و امضای تفاهمنامه با کشورهای دیگر مدعی هستند که این سفرها تأثیرات بسیار فراوانی بر اقتصاد کشور گذاشته است.
چندی پیش رئیس جمهور در نشست خبری خود گفت که بنا بر آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت بعد از برجام 102 قرارداد تجاری منعقد شده است. ادعایی که از سوی بسیاری از فعالان اقتصادی رد شد. همچنین روحانی در سفر خود به سمنان هم در پاسخ به منتقدینی که معتقد بودند بعد از برجام هیچ دستاورد اقتصادی به دست نیامده، اعلام کرد که مگر میشود این همه هیئت تجاری با پرداخت هزینههای متعدد به ایران بیاید ولی هیچ قراردادی امضا نشود!
چندی پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی هم نسبت به موضع سفرهای متعدد هیئت تجاری واکنش نشان دادند.
ایشان در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال گذشته تصریح کردند که «این رفت و آمدهایی که الان هست، هیچ معنای مثبتی تاکنون برای ما نداشته و باید اثر آنها روی زمین معلوم باشد و روی کاغذ فایدهای ندارد که بنشینید مذاکره کنید.»
در حال حاضر به نظر میرسد بنگاههای اقتصادی بزرگ دنیا با وجود وصل نشدن سوئیفت و السی و مشکلات بانکی که در این خصوص وجود دارد از ترس آمریکا حاضر به انعقاد قرارداد رسمی با ایران نیستند. نمونه این رفتار را میتوان در سفر رئیس جمهور به پاریس دانست که طی آن تفاهمنامهای بین وزیر راه و شهرسازی ایران و مدیرعامل ایرباس برای خرید هواپیمای مسافربری امضا شد. با وجود این تفاهمنامه متأسفانه طرف فرانسوی هنوز حاضر نشده حتی یک هواپیما هم به ایران بدهد. مسئولان وزارت راه هم در توجیه این تأخیر ایرباس اعلام کردهاند که قرارداد نهایی ایران و ایرباس در خرداد ماه امضا شد.
بررسی نسیم آنلاین از 21 تاجر بزرگ نشان میدهد که تمام این 21 تاجر سرشناس معتقدند هیچ قرارداد واقعی و قابل اجرا در سفر 150 هیئت تجاری خارجی منعقد نشده است.