۰
plusresetminus
انتخابات مجلس و قوز بالا قوز اصلاح‌طلبان

یک اصلاح‌طلب  فراری نسبت به سرنوشت طیف متبوع خود در انتخابات ابراز نگرانی کرد.

علی افشاری (از اعضای دفتر تحکیم وحدت و از سمپات‌های حزب مشارکت و نهضت آزادی) در وبسایت رادیو فردا از دردسرهای بلوک متبوع خود خبر داده و نوشت: اگرچه در سطح کلامی و تبلیغاتی اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها از ضرورت وحدت صحبت می‌کنند و میزان همگرایی را نیز بالا توصیف می‌نمایند، اما در پشت پرده حرکت انتخاباتی آنها بدون کشمکش نیست.

اصلاح‌طلب‌ها و حلقه‌ یاران روحانی به دلایل متعدد و از همه مهمتر جبر جغرافیای سیاسی کنونی و موازنه قوا در درون حکومت مجبور به ائتلاف هستند. اما این عامل به تنهایی منجر به  همگرایی آنها نمی‌شود. وجود اختلاف نظرها درگذشته، تفاوت موقعیت آنها و سهم‌خواهی‌ها موانعی را برای وحدت ایجاد می‌کند. اعتدالی‌ها فاقد پایگاه اجتماعی مشخص هستند و از این رو برای جلب آراء  صندوق‌ها به همراهی با اصلاح‌طلب‌ها نیاز دارند. اما نقطه قوت آنها در درون نظام است که می‌توانند چانه‌زنی و رایزنی‌هایی با بخش مسلط قدرت داشته باشند. تفاوت در ارزیابی این نقاط قوت دوگانه مشکل آفریده است. طرف مقابل اصلاح‌طلب‌ها  با توجه به موقعیتش در قدرت می‌خواهد جایگاهی فراتر از وزن اجتماعی‌اش داشته باشد. اخیرا حتی برخی از رسانه‌های نزدیک به دولت آشکارا به انتقاد از اصلاح‌طلب‌ها پرداخته‌اند که بدون اعتنا به دولت و فرصتی که روحانی در اختیار آنها قرار داده است نگاه زیاده‌خواهانه در بستن فهرست‌های انتخاباتی دارند.

وی همچنین با اشاره به ریزش رأی طیف متبوع خودنوشت: بخش مهم و به طور نسبی بیشتر رأی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از بخش سیال جامعه بدست آمد که تعهد حزبی و سمت گیری دایمی سیاسی نداشته و براساس خواسته‌های اقتصادی و مسائل شخصی خود در هر انتخابات به صورت جداگانه تصمیم می‌گیرند. وضعیت اقتصادی علی‌رغم ادعاهای دولت در سطح زندگی مردم نه تنها بهبودی دربرنداشته است بلکه در سال 94  وضعیت خیلی وخیمی پیدا کرده است.  از جریان رقیب دولت نیز پایه اصلی تبلیغاتی‌اش را بر این قرار داده است که دولت روحانی دولت رکود است.

از این رو اگر دولت نتواند رای‌های سیال را حفظ کند آنگاه کار برای موفقیت ائتلاف یاد شده در شهرهای کوچک که اکثریت کرسی‌های مجلس را تشکیل می‌دهند، بسیار سخت می‌شود.

افشاری در ادامه نوشت: اگرچه اصلاح‌طلبان مانور زیادی می‌دهند که از تجارب گذشته درس گرفته و در حال حاضر هماهنگی و اتحاد بالایی در بین آنها برقرار است، اما رصد کردن مواضع هر یک از گروه‌ها تردید در درستی این ادعا ایجاد می‌کند. مهم‌ترین مسئله رقابت‌های داخلی برای کسب سهمیه در فهرست‌های انتخاباتی است.

بخش‌های محافظه‌کار و نزدیک به قدرت اصلاح‌طلبان انگیزه‌های زیادی برای نشستن بر صندلی‌های سبز مجلس دارند. این اتفاق که محرک اصلی آن انگیزه‌های فردی است کار را برای توافق جمعی سخت می‌سازد. انتشار فهرست‌های مختلف از همین الان بحث‌هایی را بین اصلاح‌طلبان دامن زده است. روابط جدلی بین کارگزاران و عارف دیگر شکاف مهم است. عارف به جبران کناره‌گیری در انتخابات 92 خواهان سرلیستی و ایفای نقش رهبری در انتخابات است. اما کارگزاران چنین جایگاهی برای وی قائل نیستند و حتی علی لاریجانی را بر وی ترجیح می‌دهند. معضل رقابت داخلی و تشتت در شهرستان‌ها بیشتر از تهران و مراکز استان‌ها است.

بلومبرگ: ماجرای سوریه ایران و روسیه را به هم نزدیک‌تر کرد

شبکه بلومبرگ تصریح کرد: منافع و دورنمای ایران و روسیه در منطقه مشابه یکدیگر است.
الیوت گاتکین، سردبیر خاورمیانه این شبکه درباره دیدار رئیس جمهور روسیه، با رهبر معظم انقلاب گفت: به نظر می‌رسد که در خلال چندین ماه گذشته، منافع و چشم‌انداز دو کشور روسیه و ایران در منطقه، بیش از پیش نزدیک به یکدیگر و هم‌راستا شده باشد.

وی افزود: ما می‌دانیم ایران مدت‌های مدید است که همواره از حامیان بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، بوده و از زمانی که جنگ داخلی سوریه در سال 2011 میلادی به راه افتاد، از دولت اسد پشتیبانی می‌کرده و البته شبه‌نظامیان حزب‌الله لبنان که از نایبان ایران در منطقه به شمار می‌روند نیز به کمک بشار اسد شتافته‌اند. به طور همزمان، روسیه نیز مناسبات دیرینه با سوریه داشته و تسلیحات و تجهیزات نظامی به سوریه صادر می‌کرده است. تنها پایگاه نیروی دریایی روسیه در خاورمیانه (غرب آسیا) در بندر طرطوس سوریه قرار دارد. اخیراً نیز شاهد بوده‌ایم که روسیه حملات هوایی در حمایت از رژیم اسد را آغاز کرده که باعث شده است نیروهای اسد از حالت تدافعی خارج شوند و به حالت تهاجمی درآیند و در پی آن، برخی از سرزمین‌هایی را که اسد از دست داده بوده است، را بازپس گیرند.

گاتکین خاطرنشان کرد: در رابطه با آینده سوریه و سرنوشت بشار اسد نیز نقطه‌نظرات روسیه و ایران بسیار مشابه و موافق یکدیگر است. پوتین که برای شرکت در اجلاس کشورهای صادرکننده گاز به تهران رفته بود، تأکید کرد که هیچکس از خارج حق ندارد نوع حکومت سوریه یا شخص حاکم را بر مردم این کشور تحمیل کند، بلکه این مردم سوریه هستند که حق دارند در این رابطه خودشان تصمیم‌گیری کنند.

همزمان روزنامه واشنگتن تایمز نوشت: دولت اوباما باید به خواب ببیند که ایران و روسیه اجازه دهند رژیم اسد سقوط کند. این روزنامه افزود: دولت اوباما باید این تصور را که ایران و روسیه اجازه می‌دهند رژیم اسد سقوط کند، کنار بگذارد. این خواب و خیالی بیش نیست و اتفاق نمی‌افتد. سوریه متحد قدیمی آنهاست.

دولت به جای برنامه اقتصادی به توافق هسته‌ای مبهم امید بسته است

چقدر به خروج اقتصاد از رکود امیدوار باشیم؟ یک سایت‌ حامی دولت ضمن طرح این سؤال اذعان کرد دولت اطلاعی از محتوای آینده‌ای که به امید توافق هسته‌ای به آن دل بسته اطلاع ندارد.

خبر آن‌لاین نوشت: دولت فعالیت‌های خود برای اجرای سیاست‌های خروج از رکود را آغاز کرده است. اما تنها طی چند روز گذشته آمارهایی در مورد فضای کلی اقتصاد کشور منتشر شده که ترکیبی از شگفتی و ناامیدی را به فعالان بخش خصوصی هدیه کرده است.

نرخ رشد صنعتی منفی 13/1 درصدی برای فصل تابستان و از آن مهمتر افزایش نرخ بیکاری جوانان 15 تا 25 سال به عدد 29 درصد نشان می‌دهد هم در رکود قرار داریم و هم وضعیت بنگاه‌های اقتصادی به دلیل تعدیل نیرو یا حداقل استخدام نیروی جدید بسیار وخیم است.

نویسنده می‌افزاید: در طرف عرضه هم هیچ نشانه‌ای از وضعیت مطلوب وجود ندارد. انبارها مملو از کالا شده و توزیع کارت‌های اعتباری هم تکان قابل توجهی به بازار وارد نکرده است. همچنین باید در نظر داشت که به دلیل کاهش تقاضا قیمت کالاها به کف رسیده و عملا تولیدکننده امکان کاهش قیمت را ندارد.

این سایت خاطر نشان کرد: اما چه باید کرد؟ موضوع این است که امروز ما امیدواریم که با توجه به توافق هسته‌ای و بهبود روابط خارجی اتفاقات جدیدی در وضعیت اقتصاد کشور رخ دهد. بر همین اساس نه به برنامه‌های کوتاه مدت که به آینده‌ای دل بسته‌ایم که خودمان هم از محتوای واقعی آن اطلاع نداریم... ایده خروج از رکود اقتصادی با اجرای بسته‌ها و سیاست‌های کوتاه مدت به نتیجه نمی‌رسد. در همین کشور و براساس منطق فعالان اقتصادی و اقتصاددانان برنامه‌هایی مانند اقتصاد مقاومتی تدوین شده است ولی ما همگی داشته‌های قبلی را بایگانی کرده‌ایم. اقتصاد مانند زنجیره‌ای پیوسته است. دولت‌ها نمی‌توانند نگاهی بخشی و کوتاه‌مدت داشته باشند و به انتظار نتایج تاریخی بنشینند. خروج از رکود رویا نیست و به طور حتم با وفاق جمعی برای اجرای برنامه‌های موثری مانند اقتصاد مقاومتی و توجه به مفاهیم اولیه اقتصادی به نتیجه می‌رسد. امروز هم درد را می‌دانیم و هم درمان را داریم. تنها امیدواریم به داشته‌های خودمان بی‌اعتنا نباشیم.

غرب قادر نیست اعتیاد به تروریست‌ها را ترک کند

اسناد فراوان از کمک مالی و تسلیحاتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به تروریست‌ها در سوریه حکایت می‌کند. غرب به این حمایت معتاد است!

وب‌سایت گلوبال ریسرچ با انتشار این تحلیل نوشت: غرب به حمایت از تروریست‌های افراطی معتاد شده و میل ندارد دست از این اعتیاد بردارد. تأمین مالی این گروه‌ها همیشه یکی از شیوه‌های رایج اغلب اعضای ناتو بوده و در کنار آمریکا، کشورهای انگلستان و فرانسه در این زمینه نقش قابل توجهی ایفا کرده‌اند. در این راستا از طالبان گرفته تا داعش و سایر گروه‌های افراطی طی چند دهه گذشته همواره از سوی غرب به عنوان ابزار ژئوپلیتیکی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. صحنه غم‌انگیز کشته شدن بیش از 120 نفر و زخمی شدن صدها نفر در فرانسه بسیاری از مردم در اروپا را شوکه کرده است.

داعش مسئولیت حملات تروریستی که به تازگی در مناطق دیگر جهان رخ داده از جمله آنچه در لبنان رخ داد و در آن حداقل 44 نفر به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند را برعهده گرفته است.

اگر این فرضیه را کنار بگذاریم که در جریان حملات پاریس این خود سازمانهای اطلاعاتی فرانسه بودند که به سادگی اجازه وقوع این اتفاق را دادند، آنچه را نمی‌توان در صحت آن شک کرد این است که سیاست خارجی غرب به طور مستقیم به رشد تروریسم در سطح جهان منجر شده و مشخص‌ترین آن ظهور داعش و جبهه النصره بوده است. این گروه‌ها از منابع و دسترسی جهانی لازم برای انجام هیچ عملیاتی در غرب برخوردار نیستند مگر اینکه از سوی ناتو و در نوعی تبانی با هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها مسلح شده، آموزش ببینند و موضع آنها در قبال دولت سوریه تقویت شود.

گلوبال ریسرچ با مرور اسناد متعدد نوشت: گروه‌های سلفی القاعده به عنوان نیروهای عمده درگیر با دولت سوریه، از سوی آژانس اطلاعات دفاعی فرانسه و در گزارش‌های اطلاعاتی محرمانه این آژانس در سال 2012 به عنوان مخالف ارزیابی شده‌اند. دولت فرانسه در سال 2012 مبالغ هنگفتی پول به شورشیان در سوریه پرداخته است که برای خرید اسلحه و مهمات مورد استفاده قرار گرفته است. فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه در سال 2014 تأیید کرد که فرانسه به شورشیان سوریه برای مبارزه با بشار اسد سلاح تحویل داده است.

وی‌افزاید: انگلستان طی سالهای گذشته میلیون‌ها پوند به مخالفان در سوریه کمک کرده و براساس گزارش‌های سال 2013 دولت بریتانیا طی یک عملیات مشترک با کشورهای دیگر اروپایی و آمریکا 3 هزار تن سلاح را از طریق 75 پرواز از زاگرب کرواسی برای شورشیان سوری ارسال کرده است. رولان دوما، وزیر سابق امور خارجه فرانسه فاش کرد که طرح جنگ در سوریه حداقل دو سال قبل از اوج‌گیری درگیری‌ها در این کشور در سال 2011، آماده و از پیش تعیین و برنامه‌ریزی شده بود. دوما گفته است که مقامات بلندپایه انگلیسی به او گفته‌اند که اگر کشورش تمایل داردمی‌تواند در سازماندهی حمله شورشیان به دولت سوریه شرکت کند.

در سال 2015، یک شهروند سوئدی بنام برلین گیلدو به همراهی با گروه‌های شورشی سوریه از جمله جبهه النصره (بخوانید القاعده و سوریه) متهم شد اما پس از آنکه وکیل وی هوشمندانه استدلال کرد که سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا در مسلح کردن و ارائه کمک به همان گروه‌های تروریستی که موکل او متهم به همکاری با آنها شده، درگیر بوده‌اند، بسرعت از این اتهام تبرئه شد.

مایکل تی فلین رئیس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در مصاحبه اخیر خود افشاء کرده که دولت اوباما در سال 2012 تعمداً تصمیم گرفته که از ظهور شورشیان در سوریه حمایت کند. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که واشنگتن می‌دانسته مخالفان سوری از گروه‌های ترور افراطی تشکیل شده‌اند.

با در نظر گرفتن سیاست ناتو در سوریه، آیا کسی هنوز بر این باور هست که استراتژیست‌ها در لندن، پاریس، بروکسل و واشنگتن، از عواقب استراتژی خود هیچ پیش‌بینی نداشته‌اند؟ درک این موضوع خیلی کار سختی نیست که اگر شما پول و اسلحه در اختیار یک مشت تروریست دیوانه برای سرنگونی یک دولت در آسیای غربی قرار دهید، آنها تلاش خواهند کرد که در سایر نقاط جهان هم دست به انجام حملات تروریستی بزنند.

گلوبال ریسرچ در ارزیابی علت دیگر حمایت غرب از تروریست‌ها نوشت: بدیهی است که کشورهای غربی از واژه جعلی «جنگ با ترور» علاوه بر استفاده برای بسیج افکار عمومی در جهت حمایت از جنگ‌های امپریالیستی در خارج از کشور، از این واژه به عنوان توجیهی برای اعمال کنترل تمامیت خواهانه خود در داخل استفاده کرده‌اند. آمریکا، انگلستان و فرانسه، نمی‌توانند یک دولت پلیسی را بدون حملات تروریستی توجیه کنند، و این حملات به این دولت‌ها اجازه می‌دهد که سیاستهای خود را بر مردمی که هرگز قبل از بحران این سیاست‌ها را نمی‌پذیرفتند تحمیل کند. قبل از 11 سپتامبر اکثریت مردم در غرب دولت پلیسی و دارای نظارت فراگیر را سنگین، غیر قانونی، خطرناک و نقض کننده حقوق اساسی خود از جمله حق حریم خصوصی و حاکمیت قانون می‌دانستند. اما پس از 11 سپتامبر به نظر می‌رسد اکثریت مردم در غرب برای متوقف کردن حمله این تروریست‌های ساخته دست غرب بیشتر مایل به زندگی ذیل حاکمیت آلمان نازی هستند چرا که برخورداری از حقوق اساسی نمی‌تواند ایمنی و امنیتی را برای آنان به ارمغان آورد.

در 14 سال گذشته آژانس امنیت ملی در آمریکا جاسوسی از مردم را بطور چشمگیری افزایش داده است. دولت پلیسی در انگلستان در پی هشدارهای سال 2001 و از زمان بمب‌گذاری در لندن شتاب بیشتری به خود گرفته است. پس از حملات شارلی ابدو در ابتدای سال جاری در پاریس، مجلس فرانسه لایحه نظارت را تصویب کرد که به سازمان‌های اطلاعاتی اجازه می‌دهد تا نیاز به حکم قضایی را دور بزنند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن و روش‌های تربیتی
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴