به گزارش خبرنگار
بلاغ، سیدهندا گلشنی معلول موفق چالوسی است که با وجود ناتوانی حرکتی، در مسابقات بینالمللی تئاتر آیین مهر مقام دوم را کسب کرده است، در ادامه مشروح گفتوگو با وی از که مشکلات معلولان را مطرح میکند، از نظرتان میگذرد.
***
سیدهندا گلشنی متولد سال 1359 در شیراز هستم، تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی رشته روانشناسی بالینی در دانشگاه آزاد تنکابن به پایان رساندم.
معلولیت من به ناتوانی CP یا جسمی-حرکتی موسوم است، من دو ماه زودتر از مدت طبیعی به دنیا آمدم، در همین ابتدا در اثر اشتباه پزشکی، اکسیژن به مغزم دچار نرسید و به این ناتوانی مبتلا شدم.
تمام سالهای تحصیلم را در مدارس عادی و میان دانشآموزان سالم گذراندم، چون هیچ وقت دوست نداشتم بین خودم و دیگران فرقی قائل شوم، البته همیشه برای اینکه با آنها همتراز باشم نیاز به تلاش بیشتری داشتم.
با پایان دوره دبیرستان، به اداره بهزیستی چالوس آمدم، در آن زمان هدفم یادگیری هنر خیاطی بود، البته در کنار آن عروسکسازی و گلسازی با فوم را هم آموزش میدادم، در همان سالها بود که با گروه تئاتر بهزیستی آشنا شدم و به این هنر علاقمند شدم.
آن روزها همه افرادی که در این گروه کار میکردند ناشنوا بودند و به نوعی این گروه را ویژه خودشان میدانستند و بقیه را به جمع خودشان راه نمیدادند، همین باعث شد خیلی زود تئاتر را کنار بگذارم. اما چند وقت دیگر دوباره به این هنر بازگشتم.
سال 82 دوباره وارد این گروه تئاتر شدم، همان سال هم در جشنواره بینالمللی مهرآیین تهران که ویژه معلولان بود شرکت کردم. در این جشنواره غیر از امریکا و رژیم صهیونیستی تقریباً تمام کشورها نماینده داشتند.
ما نصف امکانات کشورهای دیگر را هم نداریم، اما به جای آن تا دلتان بخواهد استعداد داریم، با وجود اینکه من تئاتر را به صورت آمانور دنبال میکردم، در مقایسه با کشورهای دیگر عالی کردم، البته همه گروه خوب کار کردند.
آن زمان قضاوتها خیلی عادلانه نبود، بعدها گفتند به خاطر مهماننوازی اینطور بود، به هر حال با وجود آنکه امتیاز من 181 و از همه بیشتر بود، به عنوان نفر دوم بازیگری بانوان انتخاب شدم و یک خانم اهل ترکیه را به عنوان نفر اول معرفی کردند!
هیچ وقت فکر نمیکردم مقام بیاورم، اصلاً به این قضیه فکر هم نمیکردم، هدف من از کار تئاتر شرکت در فعالیتهای اجتماعی بود و فقط به خاطر علاقه کار میکردم.
بعد از آن جشنواره به خاطر ادامه تحصیل مقداری کمکار شدم، اما الآن چندوقت است که دوباره به تئاتر برگشتم و دوست دارم خیلی بیشتر از قبل در این رشته پیشرفت کنم.
خیلی وقتها معلولیتم برایم در جامعه محدودیت هم به وجود آورده است و این یک امر طبیعی است، بسیاری از آنها هم به خاطر کممهری مردم و مسئولان است، اما با تلاش و امید همه مشکلات را پشت سر گذاشتهام.
در کشور ما حمایت از معلولان در حد شعار و فقط منحصر به همان روز معلولان است، با اینکه قانون استفاده از معلولان در استخدام دستگاههای دولتی موسوم به قانون سه درصدی سالهاست که تصویب شده است، اما غیر از خود ادارات بهزیستی، هیچ جا اجرا نمیشود.
با اینکه دوره طرح خود را گذراندهام و ثابت کردم میتوانم مانند افراد عادی کار کنم، اما سه سال است که به دنبال کار هستم، اما هیچ کس حمایت نمیکند.
به جای اینکه به معلولان ماهی بدهند، باید به آنها ماهیگیری یاد بدهند، من نشان دادهام که میتوانم کار کنم و موفق هم باشم، فقط نیاز به اعتماد دارم.
مسئولان به داد من و امثال من برسند، اگر اشتغال برای ما به وجود آید، خیلی از مشکلات ما حل میشود.