حجتالاسلام سیفالله محسنی در گفتوگو با
بلاغ اظهار کرد: سخنان ساختارشکنانه و برداشتهای ناصواب حسن روحانی از سیره و سخنان ائمه علیهم السلام که در تعارض آشکار با مبانی شیعه و بعضا حتی برخی بزرگان اهل سنت نیز هست، شائبههای مختلف و متفاوتی را به وجود آورده است که چرا این گونه جملات نسنحیده به زبان دوم شخص مملکت جاری میشود و هدف از ایراد این سخنان چیست؟
وی افزود: مرور برداشتهای ناصواب مانند درس مذاکره از عاشورا، صلح امام حسن، دیدگاه امام علی نسبت به ولایت و در مراتب بعدی توهین تلویحی به مراجع و علما (به زور بردن مردم به بهشت و بعضی بیکارند و برای بهشت و جهنم مردم تصمیم میگیرند...)، همه نشانگر یک رویکرد سکولار به دین از جانب آقای روحانی و از طرفی، استفاده ابزاری از آن دارد.
این کارشناس دینی و فرهنگی خاطرنشان کرد: شاید مهمترین و حیاتیترین اظهار نظر آقای روحانی به چهارشنبه قبل برمیگردد که در ضیافت افطاراستادان دانشگاه گفت: امیرالمؤمنین مبانی حکومت و مبنای ولایت را نظر مردم و انتخاب مردم میداند». او در ادامه با قرائت بخش کوتاهی از خطبۀ 92 نهج البلاغه که «لِمَن وَلَّیتُموا اَمرَکُم» ادامه داد: «[علی (ع)] گفت: هرکسی که شماها بروید و برگزینید او را به عنوان ولی خودتان و به عنوان رهبر جامعه من هم اطاعت میکنم، من هم میشنوم و [حکم او را] اجرا میکنم...
محسنی تصریح کرد: برای هر کسی که اندک اطلاعی از مبانی حکومتی و اعتقادی شیعه داشته باشد، شنیدن این سخنان جای شگفتی بسیار دارد و رویکرد این چنینی به ولایت را، آن هم به استناد سخنان آن حضرت، انحرافی و التقاتی و دور از شأن آن حضرت میداند.
وی تاکید کرد: گوینده این سخنان، ظاهرا تنها یک صفحه و یک جمله از نهج البلاغه آن حضرت را دیده است و گویا هیچ آشنایی با زندگی آن حضرت و مخاطرات و مبارزات ایشان نداشته و نمیدانسته ولایت در مبانی اعتقادی شیعه، انتخابی نیست بلکه همانند امر نبوت انتصابی است و آن هم در طول ولایت خداوند و تفویض شده است.
این کارشناس دینی و فرهنگی به حادثه عظیم غدیر خم و اعلام ولایت حضرت امیرالمومنین و نزول آیات ولایت و اکمال دین اشاره و خاطرنشان کرد: بیعت مردم به امر رسولالله با علی علیهالسلام از روایات متواتر و بیشائبه تاریخی است که حتی دشمنان اهل بیت هم آن را انکار نکردهاند و فقط سعی در توجیه آن با پیش کشیدن مسائلی چون اجتهاد، صحابه و... نمودهاند و حتی افرادی چون ابن ابی الحدید معتزلی به صراحت بر ولایت آن حضرت تصریح کردهاند.
محسنی تصریح کرد: این جمله از خطبه92 نهج البلاغه که آقای روحانی بدان استناد کرده است در کوران حوادث پس از قتل خلیفه سوم و هجوم مردم برای بیعت آن حضرت ایراد شده و چون آن حضرت میدانستند که این شور و هیجان مردم، نه از باب پذیرفتن ولایت آن حضرت و جبران اشتباه گذشته، بلکه از روی ناچاری و اجبار است و برایشان معلوم بود که اینان تن به عدالت علوی نخواهند داد و این هجوم و اصرار برای پذیرش حکومت نیز، تنها برای داشتن یک حکومت برای اداره عادی امور است نه یک حکومت عادل و احیا سنت و حکومت نبوی، از این رواست که آن حضرت با همه اتمام حجت کرد تا جای اما و اگری باقی نماند.
وی افزود: آن حضرت فرمودند:«مرا رها كنيد و به سراغ ديگری برويد كه ما به كاری روی آوردهايم كه دارای رنگهای گوناگون است. دلها بر آن قرار نمیگيرد و عقلها برآن پايدار نمیماند. به راستی كه همه جا را ابر فتنه پر كرده و راه راست ناشناخته مانده است. بدانيد اگر من درخواست شما را پذيرا باشم با شما آن گونه كه خود میدانم رفتار خواهم كرد و به حرف ملامت گرها و اين و آن گوش نمیدهم. و اگر دست از من برداريد من همانند يكی از شما خواهم بود. و در ميان كسانی كه ولايت امور را بدو میسپاريد من شنواتر و فرمانبردارتر میباشم. من اگر وزير شما باشم بهتر است از آنكه امير شما باشم.»(خطبه92)
این کارشناس دینی و فرهنگی تاکید کرد: ناگفته پیداست که اگر کسی اندک فهمی از مبانی رفتاری و حکومتی امیرمؤمنان داشته باشد و زندگی آن حضرت را بشناسد، میداند که این سخنان در مقابل مردمی ایراد شده است که سودایشان، سروسامان گرفتن وضع موجود است نه آنچه که مدنظر امیرالمومنین است و آن حضرت در این خطبه و خطبههای دیگر، در مقام اتمام حجت برآمدهاند تا روش حکومتداریشان را روشن ساخته و همگان را از آن آگاه کردند.
محسنی ادامه داد: اما سوالی که باید برای آن پاسخی یافت این است که روحانی اکنون رییس جمهور است و طبق قانون اساسی باید پاسدار مذهب رسمی کشور باشد، چرا چنین سخنانی بر زبان میراند و هدفش چیست؟ و تبعات این اظهار نظرها چه میتواند باشد؟
وی با اشاره به برداشتهای مختلف از این سخنان اظهار کرد: برخی بر این باورند این روند برای تضعیف جایگاه ولایت فقیه در پیش گرفته شده و با قرار دادن مردم و رای آنان در مقابل ولایت فقیه، سعی در متزلزل کردن پایههای فکری جامعه و در ادامه با پبش کشیدن اصلاح قانون اساسی از سوی نمایندگان اصلاح طلب و اصولگرای سنتی مجلس، محدودیت قانونی ولی فقیه را دنبال میکند.
این کارشناس دینی و فرهنگی افزود: از سوی دیگر وعدههای انتخاباتی به برخی مولویهای اهل تسنن نیز در این مسئله دخیل است، نگاه به رای سیستان و بلوچستان و کردستان که تحت سیطره فکری مولویهاست مؤید همین دیدگاه است.
محسنی در پایان تصریح کرد: به هر روی افول اعتقادی آقای روحانی و تفرقه قومی، مذهبی، سیاسی و... که از سوی وی در این چند سال کلید خورده و اکنون در حال دامن زدن به آن است، آینده ناخوشایندی را برای کشور رقم خواهد زد و آنکه در این میانه از همه بیشتر متضرر خواهد شد خود آقای روحانی است که هشدار جدی امام خامنهای را هم به دنبال داشته است آنگاه که او را به عبرت گرفتن از سرنوشت رئیس جمهور سال پنجاه و نه ایران(بنی صدر) توصیه نمودند.