به گزارش
بلاغ،
"...چند نفر را در حال دوندگی مداوم میبینید؟ چند نفر معتقدند بی پول یا بدبختند؟ چند نفر پولهای میلیونی و بلکه میلیاردی دارند، اما رضایتی ندارند؟
چند نفر بخاطر بی پولی تحقیر شدهاند؟ چقدر از پول فقرا در جیب ثروتمندان است؟ چقدر از نوجوانان امید خود را بخاطر خلاء فرهنگی به خواندن درس از دست میدهند؟..."
این جملات یا بهتراست بگوییم"روضه سیاسی" ،بخشی از مقدمهی کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» است که به نام دکتر حسن روحانی و با پشتوانهی .. شاخص ترین تئوریسینهای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی ...و دکتر محمود سریع القلم، دکتر ربیعی، در سال 1389 منتشر شد و ... ،، درصفحه 782این کتاب فرمول"توسعه مطلوب" برای توسعه "جمهوریاسلامی" ایران، برای برونرفت ازاین رکود و بحران اقتصادی را استفاده از نظریات ومکتب"کینزیهای جدید"دانست.
واما دو نکته دراین مقال کوتاه معروض میدارم.
1-درسال 92بر مبنای این کتاب (قبل ازانتخابات) "گفتمان سازی" شد وبعد هم(با پیروزی درانتخابات)"دولت سازی" شد.
برجام متاثر از "نظریات جان میناردکینز"، به معنای افزایش همکاری منطقهای وجهانی وارتقاء سطح همکاریهای سیاسی وتجاری با استفاده از منابع غنی انرژی واستفاده از سرمایه انسانی برای ارتقاء تکنولوژی وشعارهایی از این دست...وارد ادبیات سیاسی کشور شد، ودر یک جمله "وعده اضافه وزن ملی"و گشایش اقتصادی ورفع تمام تحریمها داده شد.
-این گزارهها همه مربوط به قبل ازسال 92بود...
اما درصحنه عمل درسال 95، یعنی چند روز مانده به انتخابات 12 ریاست جمهوری، آقای سریعالقلم در آخرین مقاله خود یعنی "آینده برجام"، (با عبوراز فرمول 9/8یعنی 8بخش از9بخش تحریم برداشته خواهدشد)، میگوید: با برجام 9/1ازتحریمها رفع گردید و مضافا اینکه با برجام "تئوری امنیت ایران" عملیاتی شد واین گزاره یعنی اینکه:
-بواسطه برجام،ایران امتیازات زیادی داد و آمریکاهم امتیاز بزرگی به ما داد وامتیاز امریکا این است که به ما "حمله نظامی" نمیکند و همین تعبیر را آقای رئیس جمهورهم گفتند که "ما جهت لوله تانک رابرگرداندیم..."(مضمونا)
بنابراین یعنی تئوری پردازان اقتصادی نئوکینزی ایران، که دولت امید را تاسیس کردهاند، امروز به ناکامی خودشان به وعدههای اقتصادی کینزگرا اعتراف کردهاند و باچند پله سقوط آزاد "توهم جنگ" را به طاق برجام ضمیمه نمودند.
این یعنی اینکه ازابتدا، زیربنای کار، "مذاکره با امریکا" برای روابط تجاری و یا گشایش اقتصادی ورفع تحریمها نبود بلکه گفتمان "مذاکره برای التماس ازامریکا" بود تا به ماحمله نکند.
این یعنی اینکه کتاب "امنیت ملی واقتصاد ملی ایران"اساسا یک کتاب "اقتصادمحور" نبود، بلکه یک کتاب با گزارههای"امنیتی" بود.
گزارههای امنیتی مثل این:"ضعیف باشیم تاقوی به ما حمله نکند..."
-این یعنی اینکه هرچند 80درصد کارخانجات یا تعطیلند یا نیمه تعطیل، سرعت طلاق بدلیل بیکاری ونابسامانی اقتصادی به درصد فاقد شان نظام رسیده،دانشمندان ونخبگان ما یا منزوی شدند یا به آمریکا وامارات و ...رفتند، فیشهای نجومی وکارگزاران اشرافی جلوی چشم ما رژه میروند، صنعت هستهای و فضایی و رشد علمی ما متوقف شده است و...همچنان بگوییم "دولت امید وتدبیر"، چون تدبیرکرد تا جنگ نشود...
وعدهها و"شعار درمانی"هایی که نه تنها حتی براساس "کینزگرایی ایرانی" که استفاده ازسرمایههای انسانی برای ارتقاء تکنولوژی را تئوریزه میکند، امروزمیبینیم که دو سفارت غربی درایران اعلام کردهاند: درعرض2ماه200هزارتحصیلکرده ایرانی برای مهاجرت تقاضا دادهاند.
2-من درانتهای این نحلیل میخواهم از دکترروحانی به عنوان مولف کتاب "امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران" سپاسگزاری نمایم، چراکه در ابتدای کتاب درمعرفی "مولف"،هوشمندانه نوشته شده است "دکتر حسن روحانی" نه "حجتالاسلام حسن روحانی"، چرا که افکارو نظریات "مینارد کینز"، که دراین کتاب به عنوان فرمول توسعه پیشنهاد شده است، درتقابل با روحانیت واسلام فقاهتی است؛ چراکه میگوید: "... بار دیگر "هدفها را برتر از وسایل" می شماریم و "خوب ها را بر مفیدها" ترجیح می دهیم. ... اما آگاه باشید! زمان این آرمانها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دست کم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که "بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ زیرا بدی، مفید است و نیکی، مفید نیست. حرص، ربا و احتیاط باید همچنان برای یک مدت کوتاه دیگر، خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها میتوانند ما را از گذرگاه تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز، رهنما شوند. کینز در ادامه تصریح می کند: «هنوز زمان آن نرسیده است که به پارهای اصول بسیار متقن مذهب و فضایل اخلاقی، یعنی "حرص، رذیلت است"؛ "رباخواری، معصیت است" و "حب مال، نفرتانگیز است"؛ بازگردیم...