به گزارش بلاغ، در حالی اظهار نظرها درباره ماجرای تعرض به دختر 6 ساله افغان و قتل وی برخی از شبکههای مجازی را پرکرده، دستگاه قضایی مانند بسیاری از پروندههای مشابه مشغول رسیدگی به آن بوده و اعلام کرده که قاتل دختربچه یاد شده دستگیر شده و پس از تکمیل پرونده، محاکمه خواهد شد.
اما بسیاری از وب سایتها و پایگاههای خبری بیگانه و معاند با مانور خبری و رسانهای برروی این موضوع و بزرگ جلوه دادن آن، چنین رخدادی را ناشی از وضعیت نابهنجار جامعه ایرانی و محدودیتهای مختلف دانسته اند!
این در حالی است که براساس گزارشهای متعدد از جمله گزارش مستند اخیر «نوردیک» از دانشگاه استکهلم سوئد، کشورهای دانمارک، فنلاند، سوئد، انگلیس، آمریکا و استرالیا در زمره 10 کشوری قرار گرفتهاند که بیشترین تعرضات و جنایات جنسی در آنها رخ میدهد. براساس گزارش تکاندهنده نشریه معتبر گاردین، هر 20 دقیقه یک کودک در انگلیس مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و عاملان این جنایات ضد بشری مورد کوچکترین محاکمه یا حتی مواخذه قرار نمیگیرند!
براساس همین گزارش در سال 2011 بطور متوسط روزانه 60 تعرض جنسی به کودکان به پلیس این کشور گزارش شده و در سال 2010 بیش از 23 هزار کودک در انگلیس و ولز قربانی تجاوز جنسی شدهاند. این درحالی است که پلیس این کشور معتقد است بیشتر جنایات جنسی اساسا گزارش نمیشود.
همچنین گزارش شده وضعیت تجاوز جنسی در جامعه آمریکا به قدری گسترده و اسفناک است که به اذعان کارشناسان آمریکایی، تنها ۱ تا ۱۰ درصد موارد تجاوز جنسی به کودکان به مراجع ذیربط گزارش میشود. در واقع دولت آمریکا با ایجاد حاشیه امن برای متجاوزان، خیال آنها را از تحت تعقیب قرار گرفتن و مجازات شدن در صورت ارتکاب این جرایم راحت کرده است.
کار به جایی کشیده که در مراسم اسکار امسال، جو بایدن (معاون اول اوباما) به روی سن آمد و از افزایش تجاوزات جنسی در محیطهای دانشگاهی آمریکا شکایت کرد. او از حاضرین در مراسم درخواست نمود که به کمپینی بپیوندند که خواستار تغییر فرهنگ روابط مابین آمریکاییهاست!
اغلب کارشناسان جامعه شناسی و عرصههای روانشناسی نیز براین باورند که فرهنگ بیبند بار و لاابالی و غیراخلاقی در روابط مابین افراد در جامعه غرب، یکی از عوامل اصلی شکل گیری بزهها و جنایات جنسی به شمار میرود. فرهنگی که توسط رسانهها، به خصوص فیلمها و تصاویر و عرصههای مجازی غیراخلاقی ترویج و گسترش یافته و میشود.
متاسفانه فرهنگ مخرب یاد شده از طریق همان رسانهها و فیلمها و شبکههای مجازی وارد کشور ما شده و حتی آسانتر و سهلتر از آنچه در غرب و برخی کشورهای غربی وجود دارد در اختیار جوانان و نوجوانان ما قرار گرفته و ذهن آنها را دستخوش انحراف قرار میدهد. همین چند سال پیش بود که اثبات شد جنایت دو نوجوان علیه دختر همسایه شان، به اعتراف خود آنها از فیلمی غیراخلاقی و خشن ویدئویی تقلید شده بوده است.
اما آیا ما در مقابل تماشای اینگونه فیلمها توسط بچه هایمان، به قدر کافی حساس بودهایم؟ در حالی که برخی فیلمهای ظاهرا سرگرم کنندهای که بچههای ما تماشا میکنند در همان غرب از درجههای غیرقابل نمایش برای سنین زیر 18 یا پایین 13 سال برخوردار است. اما ما فقط با جملهای تکراری که «بالاخره جوانند و باید جوانی کنند» هر بیبند و باری و سبکسری و لاابالی گری را که خود به هیچوجه نمیپسندیم برای جوانان و نوجوانان خود، مباح به شمار میآوریم! انواع و اقسام بازیهای خشونت بار، تصاویر غیراخلاقی، روابط مختلط و حریمشکنانه، فیلمهای مبتذل و شبکههای ماهوارهای مستهجن و ... از همه اینها به سادگی میگذریم، غافل از آنکه همه این ابزارها و وسایل و نرم افزارها برای تاثیر برروی ذهن و روح و جان مخاطبان طراحی و ساخته شده است.
پس در مواردی مانند فاجعه دختربچه افغان آیا تنها میتوان آن پسر نوجوان را مقصر دانست و به محکوم کردنش پرداخت؟ آیا همه ماهایی که چشم بر توزیع و خرید و فروش و تماشای این گونه فیلمها و تصاویر و بازیها و شبکهها و ... توسط جوانها و نوجوانها و بچه هایمان بسته ایم، مقصر نیستیم؟ آیا همه ماهایی که از آزادی این نوع رسانهها و مواد رسانهای مبتذل و مستهجن دفاع میکنیم، مقصر نیستیم؟ آیا همه مایی که به سانسور این نوع رسانههای غیراخلاقی انتقاد کرده و اعتراض میکنیم و اذهان مسئولان و متولیان امر را تحت فشار قرار میدهیم، مقصر نیستیم؟
اما بسیاری از وب سایتها و پایگاههای خبری بیگانه و معاند با مانور خبری و رسانهای برروی این موضوع و بزرگ جلوه دادن آن، چنین رخدادی را ناشی از وضعیت نابهنجار جامعه ایرانی و محدودیتهای مختلف دانسته اند!
این در حالی است که براساس گزارشهای متعدد از جمله گزارش مستند اخیر «نوردیک» از دانشگاه استکهلم سوئد، کشورهای دانمارک، فنلاند، سوئد، انگلیس، آمریکا و استرالیا در زمره 10 کشوری قرار گرفتهاند که بیشترین تعرضات و جنایات جنسی در آنها رخ میدهد. براساس گزارش تکاندهنده نشریه معتبر گاردین، هر 20 دقیقه یک کودک در انگلیس مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و عاملان این جنایات ضد بشری مورد کوچکترین محاکمه یا حتی مواخذه قرار نمیگیرند!
براساس همین گزارش در سال 2011 بطور متوسط روزانه 60 تعرض جنسی به کودکان به پلیس این کشور گزارش شده و در سال 2010 بیش از 23 هزار کودک در انگلیس و ولز قربانی تجاوز جنسی شدهاند. این درحالی است که پلیس این کشور معتقد است بیشتر جنایات جنسی اساسا گزارش نمیشود.
همچنین گزارش شده وضعیت تجاوز جنسی در جامعه آمریکا به قدری گسترده و اسفناک است که به اذعان کارشناسان آمریکایی، تنها ۱ تا ۱۰ درصد موارد تجاوز جنسی به کودکان به مراجع ذیربط گزارش میشود. در واقع دولت آمریکا با ایجاد حاشیه امن برای متجاوزان، خیال آنها را از تحت تعقیب قرار گرفتن و مجازات شدن در صورت ارتکاب این جرایم راحت کرده است.
کار به جایی کشیده که در مراسم اسکار امسال، جو بایدن (معاون اول اوباما) به روی سن آمد و از افزایش تجاوزات جنسی در محیطهای دانشگاهی آمریکا شکایت کرد. او از حاضرین در مراسم درخواست نمود که به کمپینی بپیوندند که خواستار تغییر فرهنگ روابط مابین آمریکاییهاست!
اغلب کارشناسان جامعه شناسی و عرصههای روانشناسی نیز براین باورند که فرهنگ بیبند بار و لاابالی و غیراخلاقی در روابط مابین افراد در جامعه غرب، یکی از عوامل اصلی شکل گیری بزهها و جنایات جنسی به شمار میرود. فرهنگی که توسط رسانهها، به خصوص فیلمها و تصاویر و عرصههای مجازی غیراخلاقی ترویج و گسترش یافته و میشود.
متاسفانه فرهنگ مخرب یاد شده از طریق همان رسانهها و فیلمها و شبکههای مجازی وارد کشور ما شده و حتی آسانتر و سهلتر از آنچه در غرب و برخی کشورهای غربی وجود دارد در اختیار جوانان و نوجوانان ما قرار گرفته و ذهن آنها را دستخوش انحراف قرار میدهد. همین چند سال پیش بود که اثبات شد جنایت دو نوجوان علیه دختر همسایه شان، به اعتراف خود آنها از فیلمی غیراخلاقی و خشن ویدئویی تقلید شده بوده است.
اما آیا ما در مقابل تماشای اینگونه فیلمها توسط بچه هایمان، به قدر کافی حساس بودهایم؟ در حالی که برخی فیلمهای ظاهرا سرگرم کنندهای که بچههای ما تماشا میکنند در همان غرب از درجههای غیرقابل نمایش برای سنین زیر 18 یا پایین 13 سال برخوردار است. اما ما فقط با جملهای تکراری که «بالاخره جوانند و باید جوانی کنند» هر بیبند و باری و سبکسری و لاابالی گری را که خود به هیچوجه نمیپسندیم برای جوانان و نوجوانان خود، مباح به شمار میآوریم! انواع و اقسام بازیهای خشونت بار، تصاویر غیراخلاقی، روابط مختلط و حریمشکنانه، فیلمهای مبتذل و شبکههای ماهوارهای مستهجن و ... از همه اینها به سادگی میگذریم، غافل از آنکه همه این ابزارها و وسایل و نرم افزارها برای تاثیر برروی ذهن و روح و جان مخاطبان طراحی و ساخته شده است.
پس در مواردی مانند فاجعه دختربچه افغان آیا تنها میتوان آن پسر نوجوان را مقصر دانست و به محکوم کردنش پرداخت؟ آیا همه ماهایی که چشم بر توزیع و خرید و فروش و تماشای این گونه فیلمها و تصاویر و بازیها و شبکهها و ... توسط جوانها و نوجوانها و بچه هایمان بسته ایم، مقصر نیستیم؟ آیا همه ماهایی که از آزادی این نوع رسانهها و مواد رسانهای مبتذل و مستهجن دفاع میکنیم، مقصر نیستیم؟ آیا همه مایی که به سانسور این نوع رسانههای غیراخلاقی انتقاد کرده و اعتراض میکنیم و اذهان مسئولان و متولیان امر را تحت فشار قرار میدهیم، مقصر نیستیم؟