به گزارش
بلاغ، هنگامی که کشوری دارای دشمنان قدرتمند است از یک طرف بیانگر اقتدار و قوت آن و از طرف دیگر وجود دسیسههای مختلفی است که کشورهای خودخوانده ابرقدرت از آن استفاده میکنند تا بزرگخواندگی آنان زیر سؤال نرود و ایستادگی در برابر کدخدا همواره باعث میشود که جلال و جبروت آنان کمرنگ شود.
جمهوری اسلامی ایران با شعار محوری نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی که در سردر وزارت خارجه نصب است پیام روشنی را به ابرقدرتها فرستاد که تصمیمات این کشور پس از دوران حکومت طاغوت که شاه آن حین و بعد از انقلاب با کیجی از سفرای کشورهای استکباری میپرسد که من چه خلافی کردهام که مستکبران، راضی به ماندن من نیستند و در واقع بر خلاف پیام رسانهایاش، صدای انقلاب مردم را با رهبری امام راحل نشنیده بود، مستقل و براساس منافع ملی انجام میشود.
تاریخ نشان داد که امریکا از ابتدای تشکیل خود در اواسط قرن ۱۷ تاکنون بر پایه ظلم، خودخواهی، وحشیگری، پایمال کردن حقوق دیگران و ارجح دانستن منافع اقتصادی بر ارزشهای انسانی استوار است که وجود شرکتهای پوستکَنی سرخپوستان، استفاده از بمب اتمی در ژاپن و یا حمله بدون مجوز از سازمان ملل به عراق و تحریمهای اقتصادی علیه ایران بخشی از آن است.
برنامه صلحآمیز هستهای، دفاع شرافتمندانه از مقاومت و قدرت دفاعی ایران همواره مورد دشمنی دشمنان اروپایی و امریکا بود و البته هدف اصلی آنان با وجود ادعای گفتگو با ایران به عنوان کشور مستقل و دارای فرهنگ غنی، تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران بود که در فتنههای دهههای گذشته به خوبی نشان داده شد و برنامه هستهای نمونهای از آن است.
گفتوگو برای برنامه هستهای و تلاش چندساله طرفهای پنج به اضافه یک نمونه عبرتآمیز است و هنگامی که قدرتمندانه بر روی میز مذاکرات حاضر نشویم، طرف مقابل تحمیلگرانه و گستاخانه عمل میکند و به قول مقام معظم رهبری، یک گام به عقب با گامهای به جلوی طرف مقابل روبرو میشود و یا در خاطرات هیلاری کلینتون هم با صراحت از عقبنشینی این کشور در زمانی خبر میدهد که ایران به پیش آمده بود.
هنگامی که دولت یازدهم و دوازدهم همه برنامههای خود را با برجام گره زدند و رئیس جمهور هم در حین مذاکرات با صراحت از وابستگی آب و نان ما با برجام سخن گفت، فاتحه عزتمندی در مذاکرات هم خوانده شد و برنامههای هستهای ایران در قهقرایی قرار گرفت که برخی نمایندگان مجلس با گریه و زاری و التماس از تبانی دولت و مجلسی انتقاد کردند که بدون آیندهنگری مهرتأیید بر آن زدند.
در برجام، پذیرفته شد که بر روی دستاوردهای خودمان در قبال قولهای طرف مقابل، بتن بریزیم و طرف مقابل هم قولهایی داد که برای ما مصداق "آب در هاون کوبیدن بود" و همین توافق که فرصت زیادی را از ملت گرفت هم توسط اوباما با تحریمهای بزرگی روبرو شد که بخشی از آن در دولت ترامپ در حال اجراست و ترامپ صادقتر از اوباما و هر دو دغلبازتر از یکدیگر عمل کردند و مصاحبه تلویزیونی هولکی رئیس جمهور در ۲۴ تیر ۱۳۹۴ و جشن و پایکوبی خیابانی برنامهریزیشده را میتوان با تمسخر به سادهلوحی کسانی دانست که همچنان به تعهد مستکبران(کسانی که خود را بزرگ میپندارند) چشم امید دارند.
خروج رسمی امریکا در ۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ از برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام یا توافق جامع هستهای که در برنامههای انتخاباتی چهل و پنجمین رئیس جمهور امریکا هم بیان شد، اعلام شد و بیش از یکسال چرخ سیاست خارجی بر مدار قولهای اروپاییها چرخید و نتیجه آن سازوکار مالی اروپاییان و تأسیس نهادی با نام اینستکس در فرانسه با اختصاص ۳ میلیون یورو توسط فرانسه است.
خلاصه اینستکس این است که ایران ارز دریافتی نفت خود را به این نهاد بدهد و این نهاد در سقف تعیین شده تسویهحساب دارو و تجهیزات پزشکی و غذا را مدیریت کند و این در حالی است که ایران سال گذشته بیش از ۹۰۰ میلیون یورو از اروپا واردات دارویی و پزشکی و غذا داشت و همین موضوع بیانگر سطحی بودن اینستکس است و قولهای مندرج در این هم مانند برجام با تردید جدی روبرو است.
به نظر میرسد اینستکس، نمونه اروپایی برجام امریکایی است و دولت تدبیر و امید و حامیان آن به دلیل وابستگی عمیق برای به سرانجام رساندن برجام یا معاهدات جایگزین برای ارایه عملکرد انتخابات مجلس و ریاستجمهوری نیاز مبرم دارند و حقوق مردم و منافع ملی قربانی سیاستزدگیها قرار میگیرد.
مهلت ۶۰ روزه شورای عالی امنیت ملی رگهای از عزتخواهی ملی برای اعاده حیثیت ما از امریکا و اروپاییها است که وقیحانه رفتار میکنند و همین بیانیه آنها را به تکاپو انداخت و البته اگر این کنشهای سیاسی و امنیتی گسترش یابد دیگر "مایکل هاشمیان" در سریال "گاندو" جرأت ندارد بگوید؛ شما نمیتوانید...